فرهنگ و مشارکت اجتماعی
مجید فراهانی-عضو شورای اسلامی شهر تهران
بیست و دوم مردادماه روز تشکلها و مشارکت اجتماعی است که به ابتکار شورای فرهنگ عمومی در تقویم رسمی درج شده است. این نامگذاری نشان میدهد اهمیت و نقش مؤثر تشکلها و مشارکت اجتماعی جامعه در حوزهها و زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تا چه حد در ایجاد و شکلگیری توسعه همهجانبه، متوازن و پایدار نقش دارد. امروز لزوم و ضرورت مشارکت اجتماعی در تمام فعالیتها امری پذیرفته شده و مورد وفاق همگان است و هر روز هم به اهمیت و نقشی که میتوانند در تحولات کلان کشور بازی کنند افزوده میشود.
با وجود این اهمیت اما متأسفانه در شرایط امروز بسیاری از ناکارآمدیهای موجود بر سر راه اجرای برنامههای کلان به ضعف و نقص در حوزه تشکلها و موضوع مشارکت اجتماعی بر میگردد که در 2سطح حاکمیتی و اجتماعی اثرات و رگههایی از آن وجود دارد که اوج آن در سویه حاکمیتی و برنامههای کلان توسعه کشور دیده میشود و متأسفانه توجه زیادی به مشارکت اجتماعی و طراحی سازوکارهای اجرایی برای واگذاری برخی تصمیمگیریها به مردم نشده است.
علاوه بر آن بیثباتی در حوزه برنامهریزی و تصمیمگیری که به ناامنی ذهنی و روانی جامعه منجر شده در کنار بزرگ بودن دولت که عملا بخش خصوصی را هم در تسلط یا دستکم تأثیر مستقیم خود دارد نیز موجب شده نگرشها و ارزشهای فردگرایانه مجال ظهور بیشتری پیدا کنند و مشارکت اجتماعی و نقشآفرینی آن با چالش مواجه شود. روشن است که در سخن و در شعار، مشارکت اجتماعی همواره مورد توجه بوده است اما همانطور که اشاره کردم در حوزه عمل و در عرصه عملیاتی و اجرایی، سازوکار و راهکار مشخص و دقیقی برای آن طراحی نشده است.
نتیجه این شرایط برتری منافع فردی بر مصالح جمعی است که میتواند پویایی و خلاقیت و حتی اخلاق اجتماعی را نیز در گردابی از بحران گرفتار کند. بهنظر میرسد برای بهبود اوضاع در حوزه مشارکت اجتماعی و ایفای نقش واقعی مردم در عرصههای مختلف که علاوه بر همبستگی و پیوستگی اجتماعی، نشاط و پویایی و طراوت اجتماعی را بهدنبال دارد رسانهها بهعنوان مؤثرترین توزیعکنندگان ارزشهای اجتماعی نقش مهمی بر عهده دارند که با تولید محتوای معرفتی و بهرهگیری از تکنیکهای مؤثر بتوانند اهمیت و ضرورت مشارکت اجتماعی و نقش آن در آرامش اجتماعی را برای تودههای مردم و حتی لایههای نخبه کشور ترسیم کنند.
دامنه این مفهوم میتواند از مشارکت در امور محله تا تلاش برای تأثیرگذاری بر جهت گیریهای کلان گسترده باشد. موضوع مهم دیگری که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد رابطه و نسبت رضایت مندی سیاسی و اجتماعی مردم و مشارکت اجتماعی آنان است. به یک معنا هر چه میزان رضایت اجتماعی و سیاسی از شرایط و مطلوبیت بالاتری برخوردار باشد به همان نسبت نرخ مشارکت اجتماعی در جامعه افزایش پیدا میکند.
مسئله مشارکت اجتماعی که از مسیر نهادهای قانونی و مدنی فعال در جامعه عبور میکند یک بحث فرهنگی است و نیازمند توجه بیشتر نهادهای فرهنگی و رسانههای جمعی همچون صدا و سیماست که فرهنگ مشارکت را با توجه به معیارهای مؤثر بر آن ترویج کنند و با برداشتن موانع مشارکت مردم بهگونهای حرکت کنند که مردم احساس کنند مشارکت اجتماعی آنها نمادین و سمبلیک نیست و در واقعیت هم نظرات و مطالبات و ایدههای آنان مورد پذیرش قرار میگیرد.