زنی که استاد سیمین دانشور بود
ستایش صادق هدایت از قدرت فهم فاطمه سیاح
ستایش یگانه
میرزا جعفرخان بهمدت 45سال در دانشکده زبانهای شرقی مسکو (لازاروف) تدریس کرده بود و جای تعجب نداشت که صبیهاش با مدرک دکتری ادبیات اروپا از دانشگاه مسکو فارغ التحصیل شود. با اینکه ابوی فاطمه رضازادهمحلاتی به قدر خودش سرشناس بود و بهواسطه مشروطهخواهیاش با اشخاصی همچون سیدجمالالدین اسدآبادی حشرونشر داشت، اما در این طایفه عمویش، میرزا محمدعلی محلاتی ملقب به حاج سیاح، از همه نامورتر بود. در آن روزگار، زنان حتی اگر دکتری ادبیات اروپایی هم داشتند، نمیتوانستند از ازدواج با پسرعمو که عقدشان در آسمانها بسته شده بود شانه خالی کنند. فاطمه بعد از ازدواج با پسرعمویش، حمید سیاح که فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه مسکو و سیاستپیشه بود، نامخانوادگی سیاح را برگزید و حتی 3سال بعد که از همسرش جدا شد، برای همیشه از این نام استفاده کرد. فاطمه که متولد 1281شمسی در مسکو بود، گویا تا پیش از سال 1312که انقلاب روسیه به وقوع پیوست، تنها یکبار و آن هم در سال 1300به ایران سفر کرده بود. سال 1312که با پدرش به ایران آمد، در دانشسرای عالی به تدریس زبان و ادبیات روسی پرداخت و در همین سال، از طرف وزارت امورخارجه، به شرکت در هفدهمین جامعه ملل در ژنو مأمور شد. اما هیچیک از این کارها به اندازه مقالهای که با عنوان «کیفیت رمان» در بهمنماه این سال در جواب احمد کسروی پرآوازه نوشت، در یادها نمانده است. کسروی در مجله «پیمان» رماننویسی را «دروغ پردازی و افسانهبافی» خوانده، نوشتن و خواندن آن را تباه ساختن عمر دانسته و رأی به پارهکردن و سوزاندن رمان داده بود و تنها برخی از رمانهای تاریخی را، به سبب نقشی که میتوانند در برانگیختن غرور ملی داشته باشند، مستثنی کرده بود. سیاح با منش معلمی و استادی سعی کرد به کسروی یادآوری کند هنر کپیه طبیعت نیست و اگر قرار بر درستی نظر کسروی باشد، باید ادبیات را برانداخت و تاریخ را جای آن گذارد. حال آنکه تاریخ هم میتواند عاری از حقیقت باشد چراکه مورخان مختلف روایتهای گوناگونی از قضایای تاریخی دارند. با اینکه سیاح نخستین زن ایرانی بود که به مأموریتی در خارج عزام شد، اما نام او بیشتر با نقد ادبی گره خورده است. سیاح بعدها نخستین بانویی شد که در دانشگاه تهران صاحب کرسی استادی شد و مجدانه در حیطه تدریس کوشید و شاگردی چون سیمین دانشور تربیت کرد. صادق هدایت در وصف او به پرویز ناتلخانلری گفته بود: «این زن واقعا از همه ما در فهم مطالب سر است.» سیاح عمر کوتاهی داشت و در 45سالگی بهدلیل ابتلا به دیابت و سکته قلبی از دنیا رفت.