علامه بلاغی
اولین روحانیای که ضرورت یادگیری زبانهای خارجی را لازم دانست
سیدمحمدحسین محمدی
در دورههای متقدم و حتی میانی اسلامی، حوزههای علمیه علاوه بر فقه و اصول در رشتههای دیگر علمی نیز ورود میکردند. این رشتهها از تفسیر و کلام و حدیث آغاز میشد و تا نجوم و معماری و ریاضیات ادامه پیدا میکرد. شاید از زمان شیخ انصاری به بعد، جریان رسمی حوزه علمیه، فقه و اصول را بر هر علم دیگری ترجیح داد. نوآوریهای علمی حوزههای علمیه نیز منحصر به فقه و اصول شد و کمتر کسی حتی در علومی مثل تفسیر و عقاید و فلسفه ورود پیدا میکرد. در زمان تسلط جریان فقهی بر حوزههای علمیه، شیخ محمدجواد بلاغی مسیر دیگری را برای خودش تعریف کرده بود. او از شاگردان آخوند خراسانی مشروطهخواه بود. در خدمت میرزای دوم (میرزا محمدتقی شیرازی) شاگردی کرده بود و دانش فقهی کمی نداشت، اما تلاشهای علمیاش را به حوزهای جز جریان رسمی حوزههای علمیه معطوف کرد. او در اتفاقی نادر، انگلیسی و عبری آموخت و به مبارزه اعتقادی در مقابل ادیان و فرقههای دیگر برخاست. محمدجواد بلاغی شاید نخستین روحانیای بود که ضرورت یادگیری زبانهای خارجی را برای مبارزههای فکری لازم میدانست. برای یادگیری زبان عبری با پارچهفروشهای یهودی معاشرت میکرد و به هر سختیای دانش زبانیاش را ارتقا میداد. بعد از فراگیری زبان به مبارزه با مسیحیت تبشیری پرداخت و در رد عقاید مسیحیان، وهابیت و بهاییت قلم میزد. او حتی رسالهای نیز در نقد نظریه داروین دارد. بهنظر میرسد علامه بلاغی جزو معدود روحانیون زمان خود بود که به مسائل اجتماعی و مشکلات دینی جامعهاش توجه داشت و درصدد رفع نیازهای مذهبی جامعهاش برآمده بود. بیجهت نیست که از او با عنوان بنیانگذار علم کلام نوین یاد کردهاند. بلاغی سرانجام در سال1312 از دنیا رفت اما شاید بتوان مسیری که بلاغی پیموده بود را با مسیری که سالها بعد بزرگانی همچون شهید مرتضی مطهری پیمودهاند مقایسه کرد. شاید بتوان علامه بلاغی را یکی از الگوهای رفتاری بزرگانی همچون مطهری و شهید محمدباقر صدر دانست؛ بزرگانی که برای رفع نیازهای مذهبی جامعه از هیچ تلاشی دریغ نکردند.