
فردریک تالبرگ
روزگار غریب آقای تالبرگ

رضا آقایی
اصالتا سوئدی اما متولد روسیه بود. همانجا پس از اتمام دانشکده افسری، از دانشکده هنرهای زیبای روسیه هم دیپلم گرفت. مشخص نیست که چرا و چگونه در سال ۱۳۰۱ گذارش به ایران افتاد اما تاسیس راهآهن سراسری بهانه خوبی برای دست به کار شدنش بود. همو بود که نشان کنونی راهآهن و نشان اولیه بانک سپه را طراحی کرد. علاوه بر طراحی آرم، طراحیهای دیگری نظیر طرح لباس متحدالشکل کارکنان راهآهن، طرح تقویم و مدرک تحصیلی و طراحیهای محیطی در مجموعه راهآهن کار او بود. با همین کارها به استخدام راهآهن درآمد و برابر مصوبه مجلس شورای ملی در سال ۱۳۱۴ تابعیت ایرانی گرفت.
فعالیتهای فردریک تالبرگ اما فقط به راهآهن ختم نشد. او دستی هم در تئاتر و سینما داشت. عبدالحسین سپنتا، کارگردان نخستین فیلم ناطق فارسی، قبل از مهاجرت به هند و فیلمسازی در آنجا از او اینچنین یاد میکند: «من در تماشاخانه زرتشتیان تحت نظر یک سوئدی به نام فردریک تالبرگ که در امور نقاشی و تئاتر تبحری داشت، بهکار پرداختم...».
نخستین تیتراژ سینمای ایران کار تالبرگ است. او برای فیلم «آبی و رابی» نخستین فیلم صامت سینمای ایران به کارگردانی آوانس اوگانیانس نقاشیهایی کشید که خانبابا معتضدی با استفاده از آنها، تیتراژ آبی و رابی را فیلمبرداری کرد. در کار نقاشی و دکور چند فیلم دیگر نیز سهیم بود. نخستین تصویرگریهای مجله اطلاعات هفتگی کار اوست و با کار در همین مجله بود که او چشمه دیگری از مهارتهایش را نشان داد. حکایتهای کوتاه ملانصرالدین، زمینه خوبی برای خلق نخستین داستانهای فارسی مصور (کامیکبوک/ پینما) بود. کاری که سال ۱۳۴۷ به دست تالبرگ سوئدی عملی شد. از ایندست، کتابهای مصور دیگری هم دارد مثل «حاجی لکلک»، «موش و گربه»، «نرگس و عروسک موطلایی» و «از کورش تا پهلوی».
او مدیر مجله راهآهن هم بود و طرح راهاندازی موزه راهآهن همزمان با جشن بیستمین سال تاسیس این نهاد از طرف او پیشنهاد شد. تمام تزئینات و غرفهآراییهای موزه و نیز طاقنصرتهای جشن بیستمین سال تاسیس کار او بود و به همین دلیل از سوی وزارت فرهنگ و هنر به دریافت نشان هنر نایل شد.
این موفقیتها اما نتوانست پایان خوشی برای این خارجی رقم بزند. او به فردین طالبی تغییر نام داده و پیشخدمت ناشناس یک کافه شده بود و اواخر عمر را در رنج و بیماری سپری کرد.