شمارش معکوس تحولات بزرگ پساکرونا و خیال تخت!
بهروز رشیدی-مدرس دانشگاه و نویسنده
اگر این یادداشت میتوانست تصویر مورد نظر و پنهان در خودش را آشکار کند، خواننده علاوه بر چند پیشبینی قابل حدس و باورکردنی، نماهایی از تحولات عجیب و غیرقابلقبول را نیز میدید و لابد به صدای بلند میگفت: نخیر از این خبرها نیست. مگر بار اول است که یک بیماری عالمگیر دامن بشر را گرفته؟ تاریخ خیلی از این ماجراها داشته و خیلی طول بکشد یک سال دیگر دنیا به ریل و راه قبلی خودش برمیگردد...
اما باورکنید کلید اتفاقات و تحولات باورنکردنی روشن شده و بهزودی امواج و پسلرزههای بسیار بزرگ این ماجرا، شاخ بر سر اهالی جهان سبز خواهد کرد. اشتباه بزرگ مردم جهان این است که تصور میکنند دنیای بعد از کرونا از نظر اصول و روشهای بهداشتی سازمانیابی و متفاوت خواهد شد، اما چنین نیست و در چند سال آینده حجم انبوه تحقیقات علمی در زمینه اقتصاد، سیاست و فرهنگ نشان خواهد داد که کرونا چه بر سر بشر آورده است.
اما این خط، این هم نشان، در این ماجرا ملتهایی که از همین ابتدا تحولات را باور کرده و پذیرفتهاند، روزگار بهتری خواهند داشت. اما اگر قرار باشد عصبیت و انجماد ایده و اندیشه ما را از واقعنگری باز بدارد، بار دیگر ما طعم زیانهای تاریخی را خواهیم چشید. بعید نیست که دنیای رقابت پساکرونا موجب نوع تازهای از جنگ سرد و نزاع زیرپوستی قدرتها شود. باید دانست که وقتی جریان توفانی و عالمگیر جهانیسازی تحتالشعاع جریانهای پساکرونا باشد، حساب خیلی جریانهای کمارتفاع دیگر روشن خواهد بود. پس بگذار این جمله افراطی جلوه کند، ولی باید بگوییم که جنگ بزرگی در پیش است؛ جنگی که ابعاد، نوع و شکل آن را نمیشناسیم.
حتی اگر جهان بعد از کرونا برای بسیاری از مردم دنیا، جهان بیداری و جبران خطا باشد، برای سیاستمداران و ارباب ثروتهای بزرگ و کارگردانان امور جهان اینگونه نیست. پس مبادا تصور کنید این جماعت با درس گرفتن از فاجعه کرونا در فکر درست کردن دنیای بهتری هستند. اتفاقا برعکس، اینطور که از وجنات جهان پیداست، این جماعت مثل خوابگردهایی که چکش به ملاجشان خورده به طرز نگرانکنندهای گیج میزنند. اما ماجرای ترسآور این است که در این وانفسا و درست وسط این میدان سرگیجهآور خیلی روشن میشود حدس زد که جماعت کدخدایان دنیای سیاست و اقتصاد چه خیالات نگرانکنندهای در سر دارند. دقت در تعابیر و گفتار این جماعت معلوم میکند که از همین حالا که هنوز در خیابانها جنازه میبرند، این جماعت در خیال ماراتن نفسگیر جبران زیان و ضررهای کشور خود هستند. کیست که نداد جبران ضرر در رئالیسم ادبیات بازار امروز هیچ راهی ندارد، جز اینکه از گوشت و گلوی انسان و مصرف حاصل شود.
پیشبینی دیگر این است که جهان به ناگزیر و ناگوار در مسیر برعکس مسیر جهانیسازی خواهد افتاد. از اینرو بهاحتمال بسیار زیاد روند کاهش وابستگی متقابل و ادغام بین واحدهای خاص در سراسر جهان نمایان میشود. تجارت و سرمایهگذاری بین کشورها کاهش مییابد. این برخلاف جهانیسازی است که در آن واحدها با گذشت زمان بهطور فزایندهای ادغام میشوند. تمرکز روی پروژههایی که نهتنها اقتصاد را توسعه دهند، بلکه تأثیر خطرات آینده را نیز پیشبینی کنند، از جانب ایشان مستمرا بازگو میشود.
تصور ما این است که بزرگترین درس بحران کرونا برای کشورها این است که همه بودجههایی که صرف طرحهای فوری و زودبازده و زود تمامشونده، شده است، در ردیف ضرر و زیان است و باید به مثابه پول از کف رفته قلمداد شود. درس بزرگ این بحران این بود که بعد از توفان و بحران، تنها جوامع و کشورهای دارای زیرساخت زنده میمانند.
تقدیر کشورهایی که منابع کشور را صرف زلم زیمبو و طرحهای پوپولیستی و ظاهرگرا کردهاند، این است که بعد از بحران، شکست استخوانها و مفاصل اقتصاد خود را شاهد باشند.
پس از مهار بحران، دولتها در همهجا بهناچار به سمت بهبود سلامت اقتصادی تغییر مسیر خواهند داد. زیرساختها با پتانسیل بسیار زیاد برای ایجاد شغل میتوانند نقش مهمی در این بهبود، بازی کنند.
با این حساب بهاحتمال زیاد بهزودی شاهد هدایت پولهای کلان در پروژههای بزرگ در سطح جهان خواهیم بود. اما یکی باید به رهبران کشورهای متوسط و میانی بگوید بودجه به تنهایی برای اطمینان از ایجاد یک وضعیت پایدار کافی نخواهد بود. پس باید هوشیار باشند که بعد از آرامش و فرونشست بحران باید مراقب به توپ بستن منابع پولی باشند. این همان بزنگاه بغرنجی است که ایادی و اذناب اختلاس مثل خدنگ مارخور سر از سوراخها بیرون میکنند و مثل لاشخورهای کارکشته به جولان درمیآیند. از اینرو روزهای بعد از بحران درست مثل روزهای بعد از جنگ هم روزهای طلایی فرصت است و هم تهدید. نکته مهم دیگر این است که هرچه در روزهای بعد از بحران به سمت طرحهای کلان و دارای ژرفا حرکتها هدایت شود، خطر ضرر و زیان کمتر است. کارگردانان سیاست و اقتصاد باید به پیامدهای بلندمدت اقدامات محرک کوتاهمدت بغایت توجه کنند و روی پروژههایی تمرکز کنند که نهتنها اقتصاد را رشد میدهد، بلکه تأثیر چالشهای آینده را نیز پیشبینی میکند. حاصل سخن اینکه اگر باورهای خود را بهروز نگاه داریم خواهیم دانست که شمارش معکوس برای اتفاقات بزرگ آغاز شده. این ماجرا ایجاب میکند که در اتاقهای دولت و مجلس و دانشگاه و بلکه در همه جای ساختمانهای مهم کشور از همین حالا شاهد جنب و جوش و آیند و روند سریع مدیران و اهل علم و دلسوزان و... باشیم. اگر نه معلوم میشود که از ماجرا غافلیم و باید خود را برای زیانهای بزرگتری آماده کنیم. مبادا در کوران اتفاقات تاریخی و تاریخساز خیال ما تخت باشد... .