گشتی در آلبوم عکسها و همشهری در قاب قدیمی تصویر
یادگاریهای دهه 70
همه این کلمهها، عکسها و صفحههایی که نامش شده روزنامه همشهری، از همان نخستین شماره تا امروز که به شماره 8000 رسیدهایم، تنها به شوق رسیدن به دستهای مخاطبان و نشستن پیش چشمهای دقیق آنها ادامه پیدا کرده است. از پس روزهایی که همشهری تازه متولد شده بود، در همه این سالها که در کنار شما از روزهای تلخ و شیرین عبور کردیم و تا همین امروز، هنوز همشهری شماییم. این شما و این چند قاب قدیمی از روزهایی که با هم گذراندیم.
آذرماه سال1371
نخستین شماره روزنامه همشهری در 16صفحه منتشر شد. قیمت پشت جلد نخستین همشهری، 5تومان بود و تیراژ انتشار شماره اول آن هم 10هزار نسخه بود. روزنامهای که پاییز آن سال با انتشار در قطع جدید و به شکل تمامرنگی، سر و صدای زیادی به پا کرده بود، حاصل پرورش ایدهای بود که از بهار سال قبل مطرح شده بود. آن زمان هنوز کیوسکهای مطبوعاتی به شکل امروزی وجود نداشتند و توزیع روزنامه به اندازه حالا که دسترسیها و حملونقل پیشرفت کرده، ساده نبود. با این حال حتی در زمستان برفی آن سال هم، یک سایهبان کوچک برای اینکه خوانندگان بتوانند همشهری بخرند، کافی بهنظر میرسید.
کرمانشاه سال 1373
آن روزها، نهتنها خبری از اینترنت و فضای مجازی نبود، بلکه روزنامهها و مجلات هم به اندازه امروز در دسترس و البته شبکههای تلویزیونی هم به اندازه امروز متعدد و متنوع نبودند. همشهری بهعنوان روزنامهای در قطع جدید که برخلاف بقیه روزنامههای آن زمان با صفحاتی تمامرنگی منتشر میشد، خیلی زود توانست توجه مردم را جلب کند. پرداختن به موضوعات اجتماعی و سویههای کمتر سیاسی، باعث شد به سرعت مخاطبان متعددی داشته باشد. عکس مربوط به روزهایی است که هنوز باجههای زردرنگ تلفن همگانی مهمان کوچهها و خیابانها بودند.
آذرماه سال 1371
سال1373، هنوز نمایشگاه بینالمللی کتاب و نمایشگاه مطبوعات هر سال همزمان و در یک مکان برگزار میشد. این فرصتی بود برای اینکه خوانندگان روزنامه و دستاندرکاران تهیه آن، همدیگر را از نزدیک ببینند و با هم گفتوگو کنند. در سالهای بعد هم غرفه همشهری معمولا از شلوغترین غرفههای نمایشگاه مطبوعات بود و خوانندگان روزنامه انتقادات و پیشنهادهایشان را به گوش اهالی تحریریه میرساندند. بسیاری از علاقهمندان به کتاب و مطبوعات، در مدت برگزاری نمایشگاه، بیش از یکبار به محل برگزاری میآمدند تا فرصت بازدید از غرفهها را داشته باشند و فرزندانشان را هم با خود همراه میکردند.
آذرماه سال 1371
همشهری از همان اوایل آغاز بهکار، بهسرعت توانست رکورد تیراژ روزنامههای دیگر را بشکند و البته، حتی همین تیراژ چندهزارتایی هم کافی بهنظر میرسد. اگر پای صحبت دکهداران و روزنامهفروشان قدیمی بنشینید، حتما ماجرای نایابشدن همشهری روی دکهها را بهعنوان خاطرهای جالب از زبانشان میشنوید. بسیاری از طرفداران روزنامه، از قبل به فروشنده میسپردند که برایشان همشهری کنار بگذارد و خیلیها صبح اول وقت برای خرید روزنامه راهی میشدند. بعدها تعداد زیادی از خوانندگان هم تصمیم گرفتند مشترک روزنامه شوند و آن را با خیال راحت تحویل بگیرند.
سال 1374
مخاطبان روزنامه همشهری که از همان ابتدای انتشار، ارتباط دوسویهای با همشهری برقرار کرده بودند، هر روز نامههای متعددی به نشانی دفتر روزنامه ارسال میکردند. آن روزها خبری از پست الکترونیکی و صفحات روزنامهها در فضای مجازی نبود؛ چیزی که امروز گفتوگو با نویسنده هر مقاله و روزنامهنگاران، بخشهای مختلف روزنامه را برای خوانندگان آسان کرده است. آن روزها مخاطبان برای اعلام نظرات و پیشنهادهای خود، برای همشهری نامه مینوشتند و خواندن دستخط مخاطبان، یکی از دوستداشتنیترین کارهایی بود که اهالی همشهری به آن علاقه داشتند.
سال 1371
انتشار بسیاری از روزنامهها در عصر، باعث میشد خوانندگانی که دوست دارند در ساعات ابتدایی روز از خبرها مطلع شوند، ناراضی باشند. همشهری نخستین روزنامه صبح بود که 4رنگ منتشر شد. پیشبینیها میگفت تیراژ روزنامه در 6ماه به 50هزار نسخه خواهد رسید، اما با استقبال مخاطبان، تیراژ همشهری در این مدت مرز 100هزار نسخه را هم رد کرد. 6سال پس از آغاز رسمی انتشار روزنامه، همشهری تصمیم گرفت چاپ دوم روزنامه را عصرها روی دکه بفرستد. بیلبوردهای تبلیغات شهری که البته به اندازه امروز پرتعداد و متنوع نبودند، از خوانندگان دعوت میکردند که صبح خود را با همشهری آغاز کنند.
1377
هنوز دکههای مطبوعاتی به شکل امروزی نونوار نشده بودند. با این حال برپا کردن یک سایهبان کافی بود تا روزنامهها زیر آن ردیف شوند. شهروندان عادت داشتند جلوی ردیف روزنامهها قدم سست کنند، چند دقیقهای بایستند و تیترهای جذاب را بخوانند. در نبود شبکههای اجتماعی این تنها راه باخبر شدن از اتفاقات جاری در کشور بود و ستونهای روزنامه چیدهشده روی هم، خیلی زود فروش میرفت. از خبرهای مربوط به حوادث، دزدی و قتل گرفته تا جزئیات استخدامها، روزنامهها ویترینی جذاب از تیترهای جنجالی داشتند.
سال 1378
سال78 بعد از حوادث کوی دانشگاه، دانشجویان برای اعتراض و اعلام مطالباتشان تجمعات مختلفی شکل دادند. همان روزها همشهری با چند عکس جلد از اعتراضات و گزارشی از فشار بر دانشجویان معترض به توقیف روزنامهها، منتشر شد. همشهری خبر از توقیف نشریات مختلف داده بود و این همان چیزی بود که دانشجویان هم به آن اعتراض داشتند. در عکس تصویری از یک دانشجوی معترض را میبینیم که از جلد روزنامه همشهری مانند پلاکاردی برای اعلام نظر خود استفاده کرده و آن را به شکل سندی برای اثبات بحق بودن مطالبات دانشجویان، بالای سر برده است.