آنکه با باد همسو نشد
زندگی و فیلمهای اولیویا دی هاویلند، آخرین بازمانده دوران طلایی هالیوود
آرش نهاوندی_روزنامه نگار
اولیویا دی هاویلند از بازیگران مشهور دوران طلایی هالیوود و تنها بازیگر به جامانده از فیلم «برباد رفته» در 104سالگی درگذشت. اولیویا دی هاویلند در طول زندگی حرفهای خود بهمدت53 سال از 1935 تا 1988 در 49 فیلم بازی کرد. او یکی از ستارگان اصلی فیلمهای خاطرهانگیز دوران طلایی هالیوود بود. یکی از دلایل شهرت دی هاویلند بازی وی در ژانرهای مختلف سینمایی بود. بازی تحسینبرانگیز او در طول دوران حضورش در هالیوود برای او 5نامزدی جایزه اسکار به ارمغان آورد که از میان آنها توانست 2جایزه اسکار را بهخاطر نقشآفرینی در فیلمهای «هرکس سوی خویش» (1946) و «وارثه» (1949) از آن خود کند. اولیویا دی هاویلند همچنین برای بازی در فیلمهای وارثه و «آناستازیا: راز آنا» (1986) 2 جایزه گلدنگلوب دریافت کرد.
اولیویا دی هاویلند با بازی در فیلم «رویای شب نیمه تابستان» (1935) به کارگردانی «ماکس راینهارت» که با اقتباس از یکی از نمایشنامههای شکسپیر ساخته شده بود، برای نخستینبار بهعنوان یک بازیگر پا به عرصه سینما گذاشت. او در سالهای اول حضور در سینما با نقشآفرینی در فیلمهای کمدی- رمانتیک، نظیر فیلم «گریک بزرگ»(1937) در میان علاقهمندان به سینما به محبوبیت رسید. او همچنین در این دوران در تعدادی از فیلمهای وسترن و ماجراجویانه بازی کرد؛ ازجمله این آثار سینمایی میتوان به فیلم «شهر داج»(1939) در ژانر وسترن به کارگردانی مایکل کورتیز و «مسیر سانتافه»(1940) اشاره کرد. اولیویا دی هاویلند اما در سالهای بعدی حضور خود در عرصه سینما در فیلمهایی در ژانر درام، نظیر «در این زندگی ما» (1942) و «نور در پیتزا» (1962) نیز بسیار موفق ظاهر شد. البته او در فیلمهای ژانر روانشناسانه نظیر «آینه تاریک»(1946)، «گودال مار»(1948) و «هیس...هیس، شارلوت عزیز»(1964) نیز بازیهای بسیار خوبی از خود ارائه داد. اما شاید اولیویا دی هاویلند به اعتقاد بسیاری از منتقدان، یکی از بهیادماندنیترین و جاودانهترین بازیهای خود را در فیلم «برباد رفته»(1939) انجام داده باشد.
ملانی همیلتون برباد رفته
در زمانی که «جورج کیوکر» کارگردانی که در ابتدا قرار بود فیلم برباد رفته را برای کمپانی «امجیام» بسازد، از اولیویا دی هاویلند برای بازی در این فیلم در نقش «ملانی همیلتون» دعوت کرد. (بعدا ویکتور فلمینگ جایگزین جورج کیوکر بهعنوان کارگردان فیلم شد) اولیویا دی هاویلند با وارنر بروز قرارداد داشت. پس از پذیرش این نقش، اولیویا دی هاویلند ناگزیر شد از رئیس خود «جک وارنر» درخواست کند که به او اجازه دهد، برای ایفای نقش در فیلم «برباد رفته» بهطور موقت و در ازای دریافت حقالاجاره به «امجیام» منتقل شود. در آن زمان «دیوید او سلزنیک» اداره کمپانی امجیام را عهدهدار بود. اینگونه بود که اولیویا دی هاویلند بهعنوان بازیگر قرضی توانست در نقش ملانی همیلتون ظاهر شود.
روزنامه نیویورکتایمز، درباره بازی اولیویا دی هاویلند در فیلم خاطرهانگیز «برباد رفته»(1939، ویکتور فلمینگ) نوشت: او توانست به شخصیت ملانی(همیلتون) ویلکز، نامزد و سپس همسر آقای «هوارد اشلی ویلکز» (با بازی لزلی هوارد) در فیلم برباد رفته، هوشمندی، جذابیت و ملاحت ببخشد و چهرهای از یک زن خجالتی، بخشنده و مهربان ارائه دهد که کاملا در تضاد با شخصیت حسود و مسموم همسر برادرش اسکارلت اوهارا (با بازی ویوین لی) قرار داشت.
بازی خوب اولیویا دی هاویلند در«برباد رفته» باعث شد او برای ایفای نقش در این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن نقش مکمل شود. اما در نهایت این جایزه به «هاتی مک دانیل» بازیگر نقش«مامی»، خدمتکار خانه اسکارلت اوهارا رسید (او نخستین آمریکایی- آفریقایی بود که جایزه اسکار دریافت میکرد). ویوین لی نیز بهخاطر ایفای نقش «اسکارلت اوهارا»در بر باد رفته جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد.
همبازی ارول فلین و شایعات عاشقانه
اولیویا دی هاویلند توانسته بود با نقشآفرینی در 20فیلم خود را بهعنوان شناختهشدهترین قهرمان زن فیلمهای کمپانی «وارنر بروز» معرفی کند. او در این مدت در 9فیلم به کارگردانی «مایکل کورتیز» نیز بازی کرده بود. او در خیلی از این فیلمها با «ارول فلین» بازیگر نامآشنای سینمای هالیوود همبازی بود. ازجمله مهمترین فیلمهایی که اولیویا دی هاویلند با ارول فلین بازی کرد، میتوان به «کاپیتان بلاد»(1935) و «فرماندهی تیپ سبک»
(The Charge of the Light Brigade) (1936)، هر دو فیلم به کارگردانی مایکل کورتیس و فیلم رابین هود(1938، مایکل کورتیس، ویلیام کیلی) اشاره کرد. اولیویا دی هاویلند در فیلم رابین هود در نقش «ندیمه ماریان» بازی کرده بود. همبازی بودن اولیویا دی هاویلند با ارول فلین در چندین فیلم شایعه رابطه عاشقانه میان این دو را بر سر زبانها انداخت که بعدها مشخص شد این شایعه صحت نداشته است.
روایت اختلافات دو خواهر
دشمنیها و اختلافهای اولیویا دی هاویلند با خواهرش «جون فونتین» نیز ازجمله مواردی بود که مطبوعات نیمه اول قرن بیستم به کرات به آن میپرداختند. «جون فونتین» نیز مانند خواهرش بازیگر مشهوری در هالیوود بود و در فیلمهای «ربهکا»(1940) و «سوءظن»(1941) بازی کرده بود و برای ایفای نقش در فیلم سوءظن جایزه اسکار گرفته بود.
گفته میشد اختلافات این دو خواهر هم ریشه خانوادگی و هم پیشینه حرفهای دارد. «اولیویا دی هاویلند» پیش از «جون فونتین» وارد عرصه بازیگری شد. زمانی که «فونتین» نیز خواست جا پای خواهر بزرگترش بگذارد و وارد عرصه بازیگری شود، مادرشان که بیشتر به اولیویا علاقه داشت، نگذاشت که «جون» از نام خانوادگی دی هاویلند در عرصه حرفهای استفاده کند و او ناگزیر شد از نام خانوادگی «فونتین» استفاده کند. در سال 1942اولیویا دی هاویلند بهخاطر نقشآفرینی در فیلم «جلوی سحر را بگیرید» و جون فونتین بهخاطر بازی در فیلم «سوءظن» بهطور همزمان نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شده بودند، که جایزه اسکار بهترین بازیگر زن سال1942 به جون فونتین خواهر کوچکتر رسید. براساس گزارشها از مراسم اسکار 1942، جون فونتین، در این مراسم به تلاشهای خواهرش جهت تبریک گفتن به وی اعتنایی نکرد. روزنامههای آن زمان در اینباره نوشتند که اولیویا دی هاویلند بهدلیل این رفتار خواهر کوچکترش بسیار آزرده خاطر شده بود. البته گزارشهای دیگری هم از این مراسم وجود دارد که جان فونتین قصد بیاعتنایی به خواهرش را نداشته و پس از دریافت جایزه دچار شوک شده بود و این اولیویا دی هاویلند بود که او را برای دریافت جایزه روی سن، ترغیب کرد. در سال1946 نیز «جون فونتین» در گفتوگویی مطبوعاتی در مورد همسر اولیویا دی هاویلند اظهارات منفی مطرح کرده بود که این مسئله نیز بر کدورت میان 2 خواهر افزوده بود. گفته میشد «جون فونتین» بابت اظهارات منفی که درباره همسر اولیویا دی هاویلند مطرح کرده بود، هیچگاه از وی عذرخواهی نکرد.
برخلاف گزارشهای روزنامههای آن زمان، اولیویا دی هاویلند و جون فونتین در سالهای پس از دهه1940 و بهرغم برخی کدورتها، به روابط دوستانه و خواهرانه خود همچنان ادامه دادند؛ حتی مدتی نیز در دهه1950 دی هاویلند به آپارتمان جون فونتین نقل مکان کرد و این دو مدتی را در کنار هم زندگی کردند، اما جدایی این دو خواهر در سال1975 و در زمان تشییع جنازه مادرشان اتفاق افتاد. جون فونتین که برای حضور در مراسم تدفین مادرش دعوت نشده بود، برای همیشه ارتباط خود را با خواهرش اولیویا قطع کرد. البته هر دو خواهر از اظهارنظر درباره روابطشان در برابر رسانهها خودداری میکردند، تنها یکبار جون فونتین در سال1978 در مصاحبهای با اشاره به رقابت میان خود و خواهرش گفته بود: من اول ازدواج کردم، پیش از اولیویا برنده جایزه اسکار شدم و اگر زودتر از او نیز بمیرم، اولیویا حسابی از دست من کفری خواهد شد؛ چراکه رقابت را از او بردهام. از قضا نیز چنین شد و جون فونتین، در سال 2013و 7 سال پیش از درگذشت اولیویا، در 96سالگی فوت کرد.
مبارزه با قراردادهای اسارتبار
اما وجه دیگر اولیویا دی هاویلند روحیه مقاوم و مبارز او بود که بسیاری از این بابت، او را ستودهاند. اولیویا دی هاویلند از عوامل مؤثر و پیشگام در پایان دادن به سیستم استخدامی و قراردادی استودیوهای قدیمی با بازیگران بود. او درحالیکه با کمپانی«برادران وارنر» قراردادی 7ساله داشت، از بازی در برخی از فیلمهای این کمپانی، سر باز میزد و به همینخاطر قراردادش در مدتی که در فیلمها بازی نمیکرد، تعلیق میشد. زمانی که قرارداد او تمام شد، کمپانی «برادران وارنر» ادعا کرد که زمانهای تعلیق وی از کار را محاسبه کرده و مشخص شده که هنوز قرارداد دی هاویلند تمام نشده و او باید 6ماه دیگر نیز در فیلمهای این کمپانی ایفای نقش کند. در این زمان اولیویا دی هاویلند اقدام غیرمترقبهای انجام داد. او از کمپانی «برادران وارنر» شکایت کرد. دادگاه نیز حکم را به نفع او صادر کرد. اولیویا دی هاویلند در دادگاه، قراردادهایی را که کمپانیهای بزرگ با بازیگران میبندند تحمیلی توصیف کرده و گفته بود رفتار این کمپانیها با بازیگران مشابه رفتار با بردههایی است که به کارهای سخت و طاقتفرسا گمارده میشوند. پس از انتشار خبر پیروزی وی در دادگاه در 5مارس 1944ورایتی تیتر زد: «دی هاویلند از هماکنون بازیگری آزاد است».