جامعهای با معضلات چندگانه همزمان داریم
گفتوگوی همشهری با حمیدرضا جلاییپور ، درباره روند سریع تحولات اجتماعی در ایران
کامران بارنجی_خبرنگار
جامعه سیاسی و اجتماعی ایران این روزها درگیر مشکلات بسیاری است؛ از کرونا و اثرات مخرب و زیانبارش در زندگی روزمره مردم گرفته تا بحرانهایی که ناشی از برخی کجرفتاریهاست؛ معضلاتی که به عقیده حمیدرضا جلاییپور جامعهشناس، منجر به ایجاد نگرانی جمعی و خاموش میان مردم شده است و این نگرانی جامعهای را ساخته که دغدغه فردای خود را دارد. این جامعهشناس به همشهری میگوید هنوز کرونا اثرات اجتماعی خود را در جامعه ایران بروز نداده است و باید در آینده منتظر آشکارشدن نشانههای اجتماعی این بیماری بر ساختار اجتماعی کشور باشیم.
در ماههای اخیر بسیاری از جریانات اجتماعی در ایران حالت فعال و پویایی به خود گرفتهاند به طوری که تقریباً هر روز ما شاهد یک اتفاق یا حادثهای هستیم که میتواند بخشی یا کل این جریان اجتماعی را تحتتأثیر قرار بدهد. به همینخاطر به نظر میرسد شناخت و تحلیل این تحولات اجتماعی میتواند برای پیشبینی اتفاقات و رویدادهای آینده بسیار مهم باشد. بنابراین شما که از پژوهشگران حوزه بحرانهای اجتماعی هستید و مطالعات زیادی در این بخش داشتهاید برای ورود به بحث ابتدا تحلیلتان را از این تغییر و تحولات سریع اجتماعی بفرمایید و بگویید که دلیل سرعت این تحولات اجتماعی چیست؟
ببینید جامعه امروز ایران با معضلات چندگانه همزمان روبهرو شده است. من فقط به 6 معضل این جامعه اشاره میکنم. معضل اول معیشت تعداد کثیری از مردم است. به صورتی که آن دهکهای بالا که ثروتی دارند در التهاب این هستند که چگونه از ارزش ثروت خود حفاظت کنند، به همین دلیل مدام از این در به آن در میزنند. کافی است به التهابات بازار ارز، طلا، مسکن، زمین و بورس نگاه کنید تا به عمق تلاطم این دهک برای حفط ارزش پولشان پی ببرید. آن بخش بزرگی از جامعه هم که ثروتی ندارند برای امرار معاش روزانه به تنگنا افتادهاند. این تنگنا به حدی است که بعضی از آنها ممکن است حتی غرق بشوند. بنابراین در ماههای اخیر 3 دهک پایین جامعه وضع بدتری پیدا کردهاند. معضل دوم نگرانی از آثار کرونا بر سلامت و بدتر شدن معیشت مردم است. متأسفانه این روزها یک وحشت جمعی و خاموش خصوصاً در میان میانسالان در جامعه شکل گرفته است. این وحشت جمعی همچنان با ما خواهد بود مگر آنکه به مرحلهای برسیم که دیگر تعداد فوتیها زیادتر نشود و بهتدریج دارو و واکسن مؤثر پیدا شده و آرامش نسبی حاکم شود، که البته بعید است تا یک سال دیگر این اتفاق بیفتد. معضل سوم تداوم چشم بستن بر رویکردها و سلایق سیاسی مردم از بالا به پایین هست. ما این رویکرد نامتناسب را در انتخابات یازدهم دیدیم. میزان مشارکت مردم حدود بیست درصد بود و نشان داد که مدیریت جامعه به گشایش سیاسی فکر نمیکند و نگرانیها و نگاه جهانی دیگری دارد. معضل چهارم تکرار ناامنیهای داخلی و خارجی است. که برای پی بردن به آن میتوانید به اخبار آتشسوزیها نگاه کنید و اخبار حمله به برخی از تاسیسات خاص و نگرانی مسافران هواپیمایی ماهان در آسمان لبنان و سوریه. معضل پنجم تداوم تخریب محیطزیست ایران است. این هم مسئله مهمی است که بهشدت بخشی از جامعه را هم نگران کرده و هم تحتتأثیر قرار داده است. معضل ششم که بهنظر من از همه معضلات قبلی مهمتر است آن است که الان در ایران حاکمیت مهمترین نهادی است که این امکان را دارد که از تبدیل معضلات جامعه به وضعیت بحرانی غیرقابل کنترل جلوگیری کند. حالا معضل این است که مدیریت جامعه از این فرصت طلایی خوب استفاده نکند. علت استفاده نکردن از این فرصت طلایی را من نمیدانم اما به هر تقدیر بعضی از این معضلات در جامعه ایران در یک سال آینده میتواند به بحران تبدیل شود مثل بحران معیشت و بحران کرونا. با این همه حدس من این است تا 4ماه آینده، ایران سختترین شرایط را گذرانده و میگذراند ولی پس از انتخابات آمریکا در آبانماه آینده و خصوصاً با انتخابات ۱۴۰۰ در ایران از شدت بحران معیشتی و کرونایی ایران بهتدریج کاسته خواهد شد، که بحث درباره آن مجال دیگری را میطلبد. ولی تا جامعه ایران در مسیر توسعه پایدار، عادلانه و مشارکتی و شفاف بیفتد راه درازی در پیش داریم.
شما از اصطلاح معضلات چندگانه همزمان استفاده کردید. بسیاری برای شرایط کنونی اجتماعی ایران اصطلاحات دیگری هم استفاده میکنند؛ جامعه مسائل حل نشده، زوال همبستگی اجتماعی، جامعه دگرگونی از درون و... شما اگر بخواهید آن اصطلاح جامعه معضلات چندگانه همزمان را بسط دهید جامعه فعلی را چگونه توصیف میکنید؟
ممکن است برای هر کدام از عناوینی که ذکر کردید بشود در جامعه ایران مصادیقی پیدا کرد. ولی همانطور که گفتم، من جامعه کنونی ایران را ذیل جامعهای با معضلات چندگانه و همزمان، جامعهای مطالباتی و اخیراً جامعهای نگران میدانم. اما با این همه جامعه ایران را جامعهای در آستانه انقلاب یا جامعهای در آستانه فروپاشی نمیدانم. اگر جامعه ایران در آستانه فروپاشی بود این واکنش قابل دفاع را مردم ایران در برابر امواج کووید -۱۹ نشان نمیدادند و بحران کرونا را تبدیل به چرنوبیل ایران میکردند که نکردند. بنابراین من بر همان تحلیل خودم که جامعه ایران صرفاً جامعهای با معضلات چندگانه همزمان است هستم.
خب بسیاری برای اینکه جامعه ایران را در آستانه انقلاب یا فروپاشی نشان دهند تلاش میکنند به دو قطبیها و چند قطبیهای مختلف و گسستها و شکافهای اجتماعی (نسلی، مذهبی، قومیتی، طبقاتی و...) که در جامعه ایران وجود دارد دامن بزنند، شما اما به هر صورت این اتفاق را رد میکنید درست است؟
ببینید همه جوامع ازجمله جامعه ایران با شکافهای سیاسی، اقتصادی، سبک زندگی، جنسیتی، مذهبی، قومی و اخیراً دیجیتال روبهرو هستند. وجود این شکافها فقط مخصوص جامعه ایران نیست. مشخصاً اعتراضات اجتماعی و معیشتی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ نشان داد که در جامعه ایران شکاف سیاسی (عدماعتماد میان بالا و پایین) و شکاف اقتصادی تا حدی ملموستر و فعال شده است. اگر خدای ناکرده ایران ناامن شود، نیروهای پان در بیرون مرزها (با پشتیبانی عربستان، نتانیاهو و ترامپ) در آذربایجان، خوزستان و کردستان دنبال فعالکردن شکافهای قومی هستند. متأسفانه تداوم هر 3 شکاف برای توسعه پایدار، همهجانبه و عادلانه جامعه ایران خوشایند و راهگشا نیست و به همین دلیل اشاره کردم که هماکنون بهترین فرصت است که مدیریت جامعه دست به خودترمیمی (بازبینی در سیاستهای کلان داخلی و خارجی) بزند.
این روزها برخی علاوه بر نگرانی درباره بحرانهای اجتماعی در حوزه سبک زندگی ایرانیها که تحتتأثیر کرونا قرار گرفته است هم هشدار میدهند. تحلیلشان هم این است که کرونا جامعه ایران را که بر پایه ارتباطات گسترده انسانی پویایی ویژهای داشت، به سمت فردگرایی و انزوا و گسست ارتباطات انسانی پیش میبرد. آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد؟
اولاً سالهاست ایران مثل بقیه جوامع مدرن در معرض فردگرایی فزاینده است، خصوصاً در میان زنان. ثانیاً توجه داشته باشید هنوز تمام آثار کوتاهمدت و بلندمدت کرونا روی همه جوامع ازجمله جامعه ایران بهدرستی روشن نیست. نمیشود درباره این بحران جهانی پیشاپیش قصهسرایی کرد. ما تنها میتوانیم بگوییم آثاری فعلاً روشن و قابل رویت است؛ یکی اینکه کرونا به اقتصاد ملی کشورها ضربه وارد کرده است و در سطح خرد تعداد بیکاران زیاد میشود. یا از لحاظ درمانی همه متوجه شدند که چقدر نظام بهداشتی و درمانی کشور میتواند اهمیت داشته باشد و با حرفهای غیرعلمی نمیشود به جنگ بیماری همهگیر و عالمگیر رفت. یا این روزها همه دنیا متوجه شدند که جامعه مدرن و سرمایهدارانه آمریکا که بهداشت و درمانش خصوصی و پولی بود، چه ضربات مهلک انسانیای را به مردم آمریکا زد. بهطوری که این کشور از لحاظ تعداد ابتلا و مرگومیر در صدر جدول ردهبندی بین کشورهاست. یا جامعه ایران زیر شدیدترین تحریمهای جهانی متأسفانه با میزان ابتلا و مرگومیر بالا دارد دسته و پنجه نرم میکند. اما من به شما بگویم که درست است کرونا فاصله اجتماعی ایجاد میکند ولی نوعدوستی را هم در بین مردم و فامیل و آشنایان زیاد کرده است. توجه داشته باشید الان ما در داخل بحران کرونا هستیم (درست مثل شرایط سیل، که وقتی در جریان سیل هستیم، نمیدانیم چه پیش میآید، بعد از پایان سیل میشود فهمید چه شده است) بنابراین پس از توقف شیوع کرونا باید با مطالعات روشمند تجربی نشان داد کرونا چه آثاری بر جامعه داشته است.
آیا کرونا این توانایی را دارد که شکل سبک زندگی مدرن را به شکل گذشته یا سنتی آن تغییر دهد؟ مثلاً در جامعه ایران دوباره آن شیوه سنتی مردسالارانه را حاکم کند؟
بازگشت به شکل خانواده سنتی و مردسالار در ایران بهعنوان یک جریان عمومی دیگر مشکل است. انقلاب اسلامی تحولی مهم در جمعیت زنان ایجاد کرده است. این حرکت با اجتماعات انقلابی در جریان نهضت و پس از آن، با آموزش عمومی و دانشگاهی و با اشتغال، زنان خصوصاً زنان مذهبی را از خانه بیرون آورد و وارد حوزه عمومی و اجتماعی کرد. این زنان دیگر حاملان خوبی برای خانواده مردسالار سنتی و روستایی نخواهند بود. شما توجه کنید در همین بحران کرونا و در همین بحران ناشی از تحریم حداکثری، 17 میلیون کاربر دانشآموز در سامانه شاد و دیجیتال به صورت مجانی در حال آموزش هستند. انصافاً این فرایند به نوبه خودش یک انقلاب آموزشی برای دختران روستایی و مناطق محروم ایران است. توجه داشته باشید ما درباره سومالی صحبت نمیکنیم، ما درباره ایران صحبت میکنیم. خانواده مردسالار و زندگی روستایی در جامعه ایران در حاشیه هستند. سالهاست خانواده و زندگی مردم ایران با چالشهای مدرن روبهروست نه با چالشهای سنتی. تحول در میان زنان یک انقلاب آرام و خاموش پیشرونده بوده و هست و کرونا جلوی آن را نمیگیرد.
بعد از سالها تنش و جنگ در سراسر دنیا، برخی روشنفکران امیدوار بودند شرایط جهانی طوری تغییر کند که مرزها از بین برود و گفتوگو محور اصلی تعاملات جوامع شود، اما پیشبینی میشود ملتها و جوامع حداقل تا چند سال سیاست ارتباطی انقباضی با توجه جدی به تواناییهای داخلی را در پیش بگیرند، اگر چنین اتفاقی رخ بدهد آن را یک تهدید میدانید یا فرصت؟
این بحث شما مفصل است و درباره آن دیدگاههای متعارضی وجود دارد. درست است که ما در زمانی زندگی میکنیم که همه نوع بشر در معرض امواج (اطلاعاتی، ارتباطی و اقتصادی) جهانی شدن هستند ولی شایسته است توجه کنیم که هم قبل از کرونا و هم بعد از آن دولت-ملتها بزرگترین بازیگر نظام جهانی بوده و هستند. ولی میتوان حدس زد که اولاً چون کرونا به صورت جهانی بشریت را تهدید میکند برای مهار این تهدیدات جهانی، همکاریهای بین دولتی و جهانی بیشتر شود. ثانیاً به نظر میرسد بحران کرونا سیلی محکمی به پیشروی نیروهای پاپولیستی در سطح جهان زد. شاید مردم جهان نتیجه اثر این سیلی را در آینده نزدیک در شکست ترامپ پاپولیست در انتخابات 4ماه آینده آمریکا ببینند. ولی توجه داشته باشید همچنان نیروهای پاپولیست، اجرای سیاستهای معقول را در جهان تهدید میکنند. ایران ما هم تا انجام خودترمیمی در معرض خطر انواع پاپولیسم «مموتی و هخایی» هست.
بخشی از این خودترمیمی به مسئله مدیریت بحران برمیگردد. در سالهای اخیر بهخصوص ۹۸و۹۹ که جامعه ایران دچار بحرانهای متعددی بود نوع ارتباط مردم و سطوح بالای مدیریت جامعه دچار اختلال شد. به نظر شما آیا دوسوی این معادله آمادگی مواجهه با این سطح از بحرانهای متعدد را داشتند؟
ایران یک کشور بحران دیده است. الان وقت نیست دربارهاش بحث کنیم. من در کتاب «جامعهشناسی سیاسی ایران» به تفصیل در اینباره بحث کردهام. جامعه ایران بر اثر این بحرانها صاحب تجربه شده. شما دیدید تا اعتراض مردمی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ به خشونت کشیده شد اقشار اصلی شهرها از تداوم خشونت حمایت نکردند. اگر جامعه ایران مجرب نبود و احساسی بود دنبال ایجاد یک انقلاب میرفت که البته نرفته. از طرف دیگر بدنه حاکمیت ایران هم بحراندیده و صاحب تجربه است. ولی یک اشکال بزرگ آن این است که معمولاً با تأخیر در واکنش به بحرانها دست به خودترمیمی میزند. گفتم مدیریت جامعه همچنان این امکان را دارد تا با کمک نیروهای جامعه مدنی، بحرانهای جامعه ایران را در این شرایط لغزنده خاورمیانه کنترل و مدیریت کند. ولی معمولاً این کار را دیر و ناقص انجام میدهد.
متأسفانه این روزها یک وحشت جمعی و خاموش خصوصاً در میان میانسالان جامعه در ارتباط با کرونا شکل گرفته است. این وحشت جمعی همچنان با ما خواهد بود مگر آنکه به مرحلهای برسیم که دیگر تعداد فوتیها زیادتر نشود و بهتدریج دارو و واکسن مؤثر پیدا و آرامش نسبی حاکم شود، که البته بعید است تا یک سال دیگر این اتفاق بیفتد
انقلاب اسلامی یک تحول مهم در جمعیت زنان ایجاد کرده است. این حرکت با اجتماعات انقلابی در جریان نهضت و پس از آن، با آموزش عمومی و دانشگاهی و با اشتغال، زنان خصوصاً زنان مذهبی را از خانه بیرون آورد و وارد حوزه عمومی و اجتماعی کرد