شرارت از دریا تا آسمان
حسن بهشتیپور؛ تحلیلگر سیاست خارجی
دولت ایالات متحده آمریکا با ایجاد مزاحمت برای پرواز هواپیمایی ماهان از تهران به مقصد بیروت دنبال قدرتنمایی در منطقه است. آمریکاییها تحریکات خود را از آبهای خلیجفارس آغاز کردند و تلاش کردند تا قایقهای ایرانی را مقصر اقدامات غیرحرفهای در پهنه این آبها جلوه دهند. نیروهای نظامی آمریکا از هزاران کیلومتر آن طرفتر به منطقه آمدهاند ولی ایران را به مداخله در امور منطقه متهم میکنند. نخستین متهم اما خود آنان هستند که مشخص نیست در منطقه چه میکنند.
مشابه اتفاقات آبهای خلیجفارس در پهنه هوایی سوریه و برای هواپیمای ایرانی رخ داده است. آنها ایران را به مداخله در امور سوریه متهم میکنند، درحالیکه ایران به درخواست دولت سوریه در آنجا حضور دارد و دولت آمریکا سرخود و به بهانه مبارزه با تروریسم منطقه را ترک نمیکند.
اقدامات تحریکآمیز علیه یک هواپیمای مسافربری بهدنبال هشدار علیه طرف ایرانی و القای این ترس است که ایالات متحده بیتفاوت نسبت به تحرکاتی نیست که ایران در منطقه دارد انجام میدهد؛ منتها این اقدامات به بدترین شکل خود انجام میشود، چون این هواپیما، غیرنظامی بود. چنین رفتاری بسیار خطرناک است و میتواند اقدام مشابه ایران را در پی داشته باشد تا جنگندههای ایران هواپیماهای مسافربری آمریکا را که بر فراز منطقه پرواز میکنند تهدید کنند.
بازی آمریکاییها اوضاع را بسیار پیچیدهتر و خطرناکتر از تحولات کنونی منطقه میکند. یک فرضیه اساسی در این نحوه رفتار آمریکا استفاده انتخاباتی دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای رقابتهای انتخاباتی نوامبر ایالات متحده است. این فرضیه بعید بهنظر میرسد چون ریسک این تحریکات آنچنان بالاست که ممکن است به عکس آن تبدیل شود و نشان دهد رئیسجمهور آمریکا انسان ماجراجو و بیمنطقی است که علاوه بر اینکه قوانین بینالمللی را نادیده میگیرد، درخصوص مسائل انسانی همچون پرواز هواپیماهای مسافربری نیز آتشبازی میکند.
فرضیه دوم تهدید جلوهدادن ایران و شکلگیری یک اجماع مجدد جهانی علیه ایران است. آمریکاییها سالهاست تلاش میکنند ایران را تهدیدکننده صلح و بیثباتساز در منطقه معرفی کنند. این درحالی است که دخالت خودشان در منطقه را که براساس الگوی سلطهجویی است نادیده میگیرند و حضور ایران را که به درخواست دولتهای عراق و سوریه و برای مبارزه با داعش بوده است، عامل بیثباتسازی جلوه میدهند. اقدامات تحریکآمیز بر سر یک هواپیمای مسافربری نقطه اوج خباثت ایالات متحده آمریکاست.
آمریکاییها قبلا با ادعای اقدامات نظامی ماهان، این شرکت هواپیمایی را تحریم کرده و اعلام کرده بودند ماهان تسلیحات و مهمات جابهجا میکند. آنها این اتهامات را رسما و بارها در اخبار و بیانیههای رسمی گفتهاند. بنابراین القای پروازهای نظامی ماهان نیاز به پروازدادن جنگندههای ایالات متحده در کنار هواپیماهای این شرکت نداشت.
فرضیه سوم تحریک ایران به یک واکنش نظامی علیه نیروهای آمریکاست. بدون شک آمریکا میخواهد ایران را به واکنشهای غیرعقلایی وادار کند. تیر آمریکاییها قبلا در این مسیر به سنگ خورده است و در جلسه اخیر شورای امنیت برای اولینبار آنها در انزوا قرار گرفتند. 14عضو شورای امنیت در سخنرانی خود همگی از برجام حمایت کردند و تنها عضو شورای امنیت که از برجام حمایت نکرد خود آمریکا بود.
وقتی آمریکاییها بر سر موضوع برجام یک اشتباه بزرگ تاریخی کردند، الان مجبورند با انواع تحریکات دیگر، ایران را به اقدامات احساسی وادار کنند تا بتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند. فرضیه چهارم نسبتدادن تهدید هواپیما در ادامه انفجارهای پارچین و نطنز است. علیالحساب باید اظهارنظر مقامات جمهوری اسلامی نسبت به منشأ این حوادث را محل اتکا دانست. اتفاق نخست از طرف جمهوری اسلامی یک حادثه معمولی عنوان شد، ولی انفجار نطنز بهعلت مسائل امنیتی بازگشایی نشد. تا زمانیکه علت انفجار نطنز از سوی شورایعالی امنیت ملی علنا اعلام نشود نمیتوان نسبت به همبسته بودن حوادث آتشسوزیها و هدف مشترک آنها با تهدید هواپیمای مسافربری نتیجهگیری کرد. برای این فرض آخر تنها میتوان یک جای خالی برای قرارگرفتن یک قطعه جامانده دیگر در پازل احتمالی این حوادث درنظر گرفت.