همه میخونن، اما...
چهارمضراب مرتضیخان نیداوود و طنین صدای «قمر» که «نقاب دارد و دل را به جلوه آب کند»
حسین عصاران
در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران، روحالله خالقی به یاد میآورد که در اجرای اپرای «رستاخیز شهر یاران ایران» بهدلیل ممنوعیت حضور و حجاب زنان، مردان نقش آنها را بازی میکردند. تصور شرایط زندگی اجتماعی زنان در آن دوره کار مشکلی نیست، اما بیشک درک و شبیهسازی شجاعت، جسارت، پیشرو بودن، تجددخواهی و تابوشکنی قمر در حضورش روی صحنه «گراند هتل» برای آوازخوانی همچنان غیرقابلدسترس مینماید. ازدحام 3هزار مرد مشتاق برای دیدن و شنیدن قمر، عبور قمر از میان خیل مأموران انتظامی، چهرههای خشن و عصبی و ناراحت، موهای طلایی و تاج گلی بر سر و بغض او روی صحنه، چهارمضراب مرتضیخان نیداوود و طنین صدای قمر که «نقاب دارد و دل را به جلوه آب کند»...شاید آوازخوانی قمر در سال ۱۳۰۳، مهمترین اتفاق موسیقایی قرن نباشد، اما چه بسا که پیشروترین حرکت در زمینه بروز و حضور زنان در متن زندگی اجتماعی ایران معاصر قلمداد شود.
پیشنهاد کتاب: «آوای مهربانی»؛ تدوین زهره خالقی، نشر «دنیای مادر» ۱۳۷۳