• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
چهار شنبه 1 مرداد 1399
کد مطلب : 105559
+
-

شفافیت در عصر کرونا

سمفا؛ تلاشی که به چشم نیامد

سینما
شفافیت در عصر کرونا


مسعود میر ـ روزنامه نگار

قرار بود بالاخره برای یک‌بار هم که شده ماجرای بلاتکلیفی آماری در بحث فروش فیلم‌ها منتفی شود. حرف امروز و دیروز نبود، همیشه میان تعداد بلیت‌های لژنشین‌های قدیمی و خوش‌نشین‌های جدید دعوای ریاضی پرطرفدار بود. سینمادار جوری حساب صندلی‌هایش را نگه می‌داشت که تهیه‌کننده پیشانی چروک کند و صاحب اثر به‌گونه‌ای فروش اثر را چونان نبات پیش تماشاگران توصیف می‌کرد که زهر در کام پخش‌کننده و سالن‌دار می‌ریخت.
بازار اینترنت و خرید آنلاین هم که داغ شد، باز بحث داغ بود که بالاخره یک فیلم با چه تعداد بلیت فروخته و تماشاگر بر صندلی نشانده می‌شود و دیگر اثر چگونه و با چه آماری، ته جدول استقبال تماشاگران ته نشین می‌شود.
اهالی رسانه هم در همه این سال‌ها همیشه در تلاش بودند تا با اطلاعات نیم بند سینمادار و مراکز آنلاین فروش بلیت و رقم و عددهای مسئولان شورای صنفی نمایش به تحلیلی شفاف از معادله بلیت و فروش و تعداد مخاطب برسد.
حرف از راه‌اندازی یک سامانه برای به‌سامان رساندن موضوع فروش‌های اینترنتی بلیت سینماها و البته تکمیل چرخه اطلاعات فروش بلیت به‌صورت حضوری در گیشه سینماها، مدت‌های بسیاری بر سر زبان‌ها بود. درگاه‌ها حالا دیگر انحصاری فروش بلیت آنلاین نخستین سیلی‌های مخالفت با راه‌اندازی این سامانه را به گوش سازمان سینمایی نواختند و بعد از آن سروکله مخالفانی پیدا شد که عاشق آب گل‌آلود در ماجرای شفافیت بودند. آمار‌های غیر واقعی فروش و تعداد مخاطب گاهی سبب می‌شد این افراد یک شبه راه صدساله را بروند و برای خودشان، محصول‌شان و خلاصه سرمایه‌گذاری‌شان آبرویی کاذب دست و پا کنند.
مدیران سازمان سینمایی حتی مدتی گرفتار این هجمه بودند که سامانه در حال راه‌اندازی‌شان قرار است شخصی باشد و به درگاه جیب رئیس سازمان جاری شود.
سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) از دل این بحران‌ها‌ زاده شد و حالا می‌توان دلخوش بود به اینکه در پایان هر روز کاری برای سینماها، امکان دسترسی دقیق به آمار و اطلاعات ذی‌قیمت تعداد بلیت‌های فروخته شده آنلاین، تعداد تماشاگران و  بلیت‌های فروخته شده حضوری،  مجموع رقم فروش روزانه و فروش کل فیلم‌ها و خلاصه هر آنچه مرتبط با واکنش تماشاگر و فیلم روی پرده است وجود داشته باشد..
سمفا البته در روزهای تلخ کرونایی چندان به چشم نیامد. در روزهایی که فیلم‌هایی با امید فروش 30و40 میلیاردی با یکی، دو میلیارد تومان فروش مقابل کرونا زانو زدند، اما با همه این بدبیاری‌ها باید امیدوار بود و از شفافیت آمار خشنود...



مکث
اگه بستید، دیگه بستید


کی و چی حال و روز درست و درمانی دارد که ما از ناخوشی سینما بگوییم و حرف‌مان تازه باشد و خریدار بیابد؟ هر لحظه زندگی زیر سایه کوویدـ19عذاب است و انگار تمامی هم ندارد این درد مکرر. حالمان را به سینما پیوند می‌زدیم و دلمان را به فیلم خوش می‌کردیم، ولی حالا جبر کرونا می‌برد ما را تا استیصال مرگ و تعطیلی و خاطره شدن. حالا مرگ کرونایی جز آدم‌ها به دلخوشی‌هایشان هم سرایت کرده، نمونه؟ همین سینماها که به سختی نفس می‌کشند و برای مرگ امروز را به فردا حواله می‌دهند. حرف اصلی اینکه سینماها تعطیل نیستند و با رعایت پروتکل‌ها برای تماشاگران فیلم پخش می‌کنند، اما مشتری‌ها آنقدر هراس کرونا دارند که خیلی دل به دل سینما نمی‌دهند. حالا اینکه چرا کبابی و معجون‌فروشی ازدحام جمعیت را تاب ندارد و به مرز جنون مشتری می‌رسد، اما سالن‌های مختلف با صندلی‌های ضد‌عفونی شده و سقف‌های بلند مشتری ندارند، بحث دیگری است. فعلا همین را بدانیم که در شب جمعه گذشته که فقط یکی از فست‌فودهای زنجیره‌ای تهران به‌راحتی هزار پیتزای پنجره‌ای به در خانه جماعت عشق غذا فرستاده سینماهای کشور رکورد حزن‌انگیز 2هزار بلیت را برای خود با درد و بغض به ثبت رسانده است. سینمادارها اما به‌رغم این دست به یقه بودن با بحران ورشکستگی ترجیح می‌دهند تا چراغ را خاموش نکنند و با تنفس مصنوعی فعلا کالبد سینماها را زنده نگه دارند. تعطیل شدن سینماها الان خیلی راحت و به قولی مقرون به صرفه است، اما آیا می‌توان امید داشت که سینمای تعطیل به این زودی و به این راحتی‌ها باز شود؟ به قولی اگر سینما را بستید، دیگر بستید و این یعنی مرگ زنجیره‌ای سالن‌های‌ رؤیا و دلخوشی...
 

این خبر را به اشتراک بگذارید