محمد ناصر احدی
محمدعلی فرخی یزدی اولینبار که طغیان کرد، نوجوانی 15ساله بود که از راه و رسم مدرسهداری میسیونرهای انگلیسیِ ادارهکننده مدرسه «مرسلینِ» یزد با زبان شعر انتقاد کرد و همین انتقاد سببساز اخراجش شد. از 18 سالگی رو به فعالیتهای سیاسی آورد و، با نگاه ایدهآلیست و رمانتیک یک شاعر، مبارزه با بیعدالتیها و نابرابریهای اجتماعی را هدف خود قرار داد. سرودن شعر و روزنامهنگاری دو اسلحهای بود که برای جدال با ظلم به دست گرفت. در سال 1301، تقریبا 11 سالی از شروع فعالیتش در مطبوعات میگذشت و از زمان روی کار آمدن رضاخان پیوسته از حکومت او انتقاد میکرد. با «طوفان» که دوشنبه، چهارشنبه و جمعه منتشر میشد، کابوس بیداری مقامات شده بود و مدام از قانونشکنیها، غارت بیتالمال و فساد اداری آنها مینوشت. 30 شهریور سال 1301، در مطلبی با عنوان «ابوالهول ارتجاع»، به استبداد و تصمیمات غیرقانونی رضاخان در برخورد با مطبوعات تاخت. 5 روز بعد دوباره به پر و پای رضاخان پیچید و او را به سوءاستفاده از ثروت ملی متهم ساخت. رضاخان که از دست فرخی ذله شده بود، از مجلس شورای ملی خواستار محاکمه وی شد. فرخی در واکنش به این موضوع با رندی یک روزنامهنگار، از یکسو، خودش را با سقراط مقایسه کرد که بیگناه مجازات شد و از سوی دیگر این دادگاه را فرصتی برای مفتوح شدن راهِ تاریک و مسدود محاکمه وزرا با افراد ملت ارزیابی کرد. او قوامالسلطنه را هم از آتش حملاتش بینصیب نمیگذاشت و بارها در صلاحیت و کفایت او تشکیک کرد. «طوفان» در طول دوران حیاتش بارها توقیف شد، اما فرخی هر بار با نشریهای جدید بازمیگشت؛ «پیکار»، «قیام»، «طلیعه»، «آیینه افکار» و «ستاره شرق» دیگر نشریاتی بودند که فرخی در آنها علیه دشمنان و خائنان به وطن نوشت. سرانجام به اتهام اسائه ادب به مقام سلطنت به زندان قصر افتاد و با آمپول هوای پزشک احمدی صدای اعتراضاتش برای همیشه خاموش شد.
دو شنبه 30 تیر 1399
کد مطلب :
105291
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lY8kj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved