ما و بندزنی چینی
مهران کرمی ؛ مدیرمسئول
واکنشهایی که به برنامه همکاریهای راهبردی 25ساله ایران و چین در سطح افکار عمومی نشان داده شد، فراتر از تصورها بود. با اینکه این مذاکرات هنوز تا رسیدن به مرحله انعقاد قرارداد فاصله دارد ولی حدسها و گمانهها تا به آنجا پیش رفت که برخی مدعی شدند بخشی از خاک ایران را در اختیار چینیها قرار میدهد یا چینیها مجازند در ایران پایگاه بسازند و نیروی نظامی مستقر کنند. هیچ یک از این ادعاها در متن 18صفحهای که در فضای مجازی دست بهدست میشد وجود نداشت ولی اثبات اینکه در پیش نویس برنامههای راهبردی چنین جزئیاتی نیست برای کسانی که از پیش، موضع مخالفت گرفتهاند کاری بس دشوار است.
مخالفان توافقنامه ایران و چین گذشته از اینکه چه انگیزهای در مخالفت دارند یا از ناحیه چه کشورها یا منابعی در خارج حمایت میشوند چند استدلال مشخص دارند:
1ـ چین و روسیه تاکنون نشان دادهاند که متحدان قابل اعتمادی نیستند. برای آنها گرفتن امتیاز از آمریکا اولویت استراتژیک دارد و در مقاطع حساس یا پشت ایران را خالی کرده و یا تنها روی میز مذاکره برای گرفتن امتیاز از آمریکا استفاده کردهاند. بنابر این باز هم ممکن است این رفتار خود را تکرار کنند.
2ـ کارآمدی سیاست نگاه به شرق پیش از این در هیچ جایی به اثبات نرسیده و معمولا از حد شعار فراتر نرفته است. زیرا این کشورها فاقد توان تکنولوژیک و ظرفیتهای لازم برای تامین منافع اقتصادی ایران هستند و تنها در زمینه تکنولوژی نظامی توان رقابت با غرب را دارند. حتی ایران هم برای جایگاه آینده خود در نظام بینالمللی نگاه به غرب دارد و در مواقعی هم که گره از روابطش با غرب باز شده به شرق و بهطور مشخص چین، پشت کرده است.
3ـ در شرایطی که ایران بدترین دوره رابطه با غرب و بهویژه آمریکا را بهخاطر سیاست فشار حداکثری ترامپ سپری میکند و اقتصاد کشور بهشدت در تنگناست، چنین قراردادی ایران را به کشوری وابسته به چین تبدیل و از دستیابی به تکنولوژیهای روز دنیا و ارتباط با جهان آزاد محروم میکند.
4ـ در شرایطی که روابط چین و ایالات متحده به سرعت به تیرگی میگراید و رقابت 2 ابرقدرت در آستانه ورود به جنگ سردی تازه است، همسویی ایران به یکی از این دو بهطور مشخص ایران را به هدف سیاسی و نظامی طرف مقابل تبدیل و هزینههای سیاسی و نظامی به کشور تحمیل میکند.
موافقان چه میگویند؟
1ـ شالوده این توافق در سال 1394در جریان دیدار شی جینگ پین از ایران و مدت کوتاهی پس از به ثمررسیدن مذاکرات هستهای که ایران بهترین تعامل دوران پس از انقلاب را با غرب داشت ریخته شد. بنابراین چارچوب قرارداد در موقعیت ضعف ایران نبوده است و نشان میدهد که حتی در دوره رونق نگاه به غرب، ایران سیاست ایجاد توازن در مناسبات جهانی را پیش میبرده است. همچنین نشان میدهد نگاه ایران به شرق ابزاری و صرفا برای ترساندن غرب نیست. در عین حال چینیها نیز در 3 سالی که از روی کار آمدن دونالد ترامپ و زیر پا گذاشتن برجام از طرف آمریکاییها میگذرد در مجامع بینالمللی در کنار ایران قرار داشتهاند.
2ـ چینیها در سالهای گذشته توانستهاند خود را بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهانی درآورند و حساسیت آمریکاییها نیز نشان از آن دارد که این رقابت برای تبدیلشدن به قدرت اول بسیار جدی است زیرا که همه برآوردها نشان میدهد که چین در 10سال آینده آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت.
همچنین چین در دسترسی به تکنولوژیهای بسیار پیشرفته موفقیت زیادی داشته و حتی در فنآوری هوشمند و نسل پنجم اینترنت و گوشیهای همراه از غربیها پیش افتاده است. ویژگی دیگر چینیها تولید ارزان و به صرفه است که با اقتصاد کشوری چون ایران تناسب بهتری دارد.
3ـ در شرایطی که آمریکا ایران را تهدید نظامی میکند و زیر فشار اقتصادی حداکثری قرار میدهد و سیستم بانکی بینالمللی برای تبادلات تجاری ایران قفل شدهاست و نیز طرفهای اروپایی به تعهدات بینالمللی خود پایبند نبودهاند، برای ایران چارهای جز یافتن متحدان جدید نمیماند و هر کشوری برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و تامین منافع و امنیت خود ناگزیر از یافتن چنین متحدانی است. چین نیز نیاز به مواد خام ایران و ازجمله نفت دارد و همچنین در پی یافتن بازارهای جدیدی است و هیچ کشوری از دستیابی به بازاری 84میلیونی در منطقهای که دستکم 500میلیون جمعیت دارد ناخرسند نیست.
با این حال در شرایط کنونی بهنظر میرسد آنچه ترسیمکننده سمت و سوی افکار عمومی است نه استدلال موافق و مخالف که فضای احساسی پدید آمده در شبکههای اجتماعی و رسانههای غیررسمی است و بهنظر میرسد دستکم برخی از کشورهایی که همسویی منافع ایران و چین را به زیان خود میبینند و بهطور مشخص آمریکا در سمت دهی فضای رسانهای به مخالفت با این توافق نقش اصلی دارند. بپذیریم یا نپذیریم در اثر سیاستهای یکی، دو دهه گذشته رسانههای داخلی تأثیرگذاری و مرجعیت خود را از دست دادهاند و حتی خود بهدنبالهروهای شبکههای مجازی که بعضا از بیرون مرزها خط خبری خود را میگیرند تبدیل شدهاند.