• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 18 تیر 1399
کد مطلب : 104412
+
-

داستان پرفراز و نشیب تولید و پخش سریال «دل»

از حوزه هنری تا سریال‌های ترکی

از حوزه هنری تا سریال‌های ترکی

مسعود پویا  _‌روزنامه‌نگار

داستان پرفراز و نشیب تولید و پخش سریال «دل» مثنوی صد من کاغذ است که البته هرگز آشکار و رسانه‌ای نشد. چرا که، برای اهالی رسانه آنقدر جذاب و مهم نبود که آن را پیگیری کنند. دل سریالی ضعیف و کشدار بود با انبوهی بازیگر خوب که در بدترین حالت ممکنشان دیده می‌شدند؛چیزی شبیه اغلب تولیدات نازل شبکه نمایش خانگی که با تبلیغات فراوان می‌آیند و می‌روند و کسی برایشان اهمیتی قائل نیست. نه به رقم بالای دستمزدها توجه می‌شود، نه به محتوای سطح پایین آنها. منوچهر هادی در سال‌های اخیر با ساخت فیلم‌های پرفروش تجاری که یکی پس از دیگری، در صدر جدول فروش ایستادند به ستاره سینمای عامه‌پسند تبدیل شده و معمولا هر سال برنامه کاری دوساله‌اش مشخص است. همانطور که پارسال و زمانی که عرضه دل شروع شد، او قرارداد یک سریال (ادامه عاشقانه) و یک فیلم سینمایی را هم بسته بود.

ردپای حوزه هنری در تولید دل
اگر حتی یک قسمت از سریال دل را دیده باشید متوجه می‌شوید در فرم و محتوا هیچ ربطی به وظایف، شعارها، رسالت‌ها و اهداف این نهاد ندارد. اما سعید خندق‌آبادی یکی از سرمایه‌گذاران و مجری طرح این سریال مدیرعامل مؤسسه هنرهای تصویری سوره (پخش ویدئویی حوزه هنری) بود. خندق‌آبادی که به واسطه نزدیکی با حجت‌الاسلام خاموشی، رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی به حوزه هنری آمده بود، از مدیران جوانی است که در هنرهای تصویری سوره کارهای عجیب و غریبی کرد که گاهی رسانه‌ای می‌شد اما از آنجا که فقط رسانه‌های اصولگرا مثل تسنیم و فارس علیه او موضع‌گیری می‌کردند توجه به ابعاد پرونده کاری او جلب نمی‌شد. خندق‌آبادی که زمان مدیرعاملی سهیل جهان بیگلری در سازمان سینمایی حوزه هنری و با حمایت او مدیرعامل هنرهای تصویری سوره شد از مدیران مغضوب محمد حمزه‌زاده مدیرعامل فعلی سازمان سینمایی است. حمزه‌زاده 3سال خندق‌آبادی را تحمل کرد و بارها به او تذکر داد. یکی از مهم‌ترین وجوه اختلاف آنها بر سر عرضه «هزار پا» بود؛ فیلمی که عرضه ویدئویی آن با توجه به جنس شوخی‌ها و روابط شخصیت‌ها از سوی زیر مجموعه حوزه هنری عجیب به ‌نظر می‌رسید. خندق‌آبادی به ‌دلیل روابطی که با سینماگران داشت خارج از قواعد حوزه هنری کار می‌کرد اما درآمد و رونقی که در هنرهای تصویری سوره به ‌وجود آورده بود مدیران بالادستی را ساکت می‌کرد. در ماجرای هزارپا و افشاگری رسانه‌ها حوزه هنری عقب‌نشینی کرد و به شکلی ظاهری نام دفتری دیگر را به‌ عنوان پخش‌کننده این فیلم پرفروش معرفی کرد؛ دفتری که پس از هزارپا هیچ فیلم دیگری به شبکه نمایش خانگی عرضه نکرد!
خندق‌آبادی که سوداهای بزرگ در سر داشت فیلمنامه دل را به حوزه هنری آورد تا نخستین سریال پرفروش شبکه نمایش خانگی با حمایت مالی سازمان سینمایی حوزه هنری و مؤسسه هنرهای تصویری کلید بخورد. فیلمنامه چندان مورد علاقه حوزه‌ای‌ها نبود. به خندق‌آبادی کارت زرد دادند که وارد این پروژه نشود اما منفعت مالی آنقدر بالا بود که خندق‌آبادی به‌رغم مخالفت شدید و مستقیم حمزه‌زاده به‌عنوان مجری طرح و سرمایه‌گذار به منوچهر هادی و جواد فرحانی پیوست. چند قسمت از توزیع سریال در اواخر پاییز 98 نگذشته بود که رسانه‌های اصولگرا به حوزه هنری بابت مشارکت در تولید چنین سریالی تاختند. دل از همان قسمت اول ناامیدکننده بود. بازی‌های ضعیف و نمایش اغراق‌آمیز از تجمل و زرق و برق زندگی طبقه مرفه که از سریال‌های ترکی کپی‌برداری شده بود، باعث شد رسانه‌های جدی و منتقدان مانند دیگر ساخته‌های نازل منوچهر هادی درباره آن سکوت کنند، اما به ‌نظر می‌رسید گروهی از داخل سازمان سینمایی حوزه هنری که در رسانه‌های اصولگرا روابطی دارند به آنها خط می‌دادند تا به خندق‌آبادی بتازند. مطالب منفی مستقیم مدیرعامل هنرهای تصویری سوره را نشانه می‌رفتند. درحالی‌که چرا باید یک مدیر درجه 2 برای رسانه‌ها واجد ارزش خبری و اهمیت شود؟

پایان راه خندق‌آبادی در حوزه هنری
اوایل زمستان پارسال محمد حمزه‌زاده که در سال‌های اخیر قدرت مطلق حوزه هنری بوده به خندق‌آبادی گفت باید از مؤسسه هنرهای تصویری سوره برود. تلاش‌های خندق‌آبادی برای جلب رضایت مدیرعامل سازمان سینمایی حوزه هنری فایده نداشت؛ چرا که با آمدن حجت‌الاسلام قمی به سازمان تبلیغات اسلامی، او بزرگ‌ترین حامی‌اش را از دست داده بود. حمزه‌زاده از خندق‌آبادی خواست استعفا کند و جایگزینش را که نیرویی جوان و انقلابی (وحید پناهلو) از نزدیکان محسن یزدی قائم‌مقام شبکه سه سیما و از مدیران سابق سازمان سینمایی حوزه هنری بود، معرفی کرد.

دل، غلبه سرمایه بر همه‌‌چیز     
دل نمونه‌ای از انبوه تولیدات نازل شبکه نمایش خانگی است که معلوم نیست منبع مالی‌شان کجاست، دستمزدها در آنها چطور تعریف می‌شوند و چطور گروهی به ‌عنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار به واسطه آنها معرفی و صاحب رزومه می‌شوند؛ سریال‌هایی که از آزادی نسبی حاکم بر این عرصه استفاده کرده و با نمایش زرق و برقی بی‌ربط به زندگی اکثر مردم جامعه، تجمل‌گرایی را ترویج و تبلیغ می‌کنند و از سوی دیگر باعث تنزل سلیقه مخاطب می‌شوند. شاید این روزها که اغلب مردم پای سریال‌های ترکی و آمریکایی وقت می‌گذارند، صحبت کردن از دل و تولیداتی از این جنس جدی گرفتن آنها باشد. اما متأسفانه این قصه ادامه دارد...

سریال زرد 
دل نمونه‌ای از انبوه تولیدات نازل شبکه نمایش خانگی است که معلوم نیست منبع مالی‌شان کجاست، دستمزدها در آنها چطور تعریف می‌شوند و چطور گروهی به ‌عنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار به واسطه آنها معرفی و صاحب رزومه می‌شوند؛ سریال‌هایی که از آزادی نسبی حاکم بر این عرصه استفاده کرده و با نمایش زرق و برقی بی‌ربط به زندگی اکثر مردم جامعه، تجمل‌گرایی را ترویج و تبلیغ می‌کنند و از سوی دیگر باعث تنزل سلیقه مخاطب می‌شوند

این خبر را به اشتراک بگذارید