مرشد و مارگریتا
مرشد و مارگریتا را شاید بتوان از آثار شگفتانگیز ادبیات جهان به حساب آورد. در زمانی که ادبیات فرمایشی تسمه از گرده ادبیات شوروی کشیده بود و عرصه را بر چهرههای درخشان ادب شوروی تنگ کرده بود، میخائیل بولگاکف 12 سال آخر عمر خود را صرف نوشتن رمانی کرد که بهزعم بسیاری از منتقدان با کلاسیکهای تاریخ رمان پهلو میزند و بیتردید در زمره درخشانترین آثار ادب تاریخ روسیه به شمار میرود. واضح است که در فضای ادبی خفته دوران استالین اثری بدیع چون مرشد و مارگریتا حق حیات نداشت و ربع قرن طول کشید تا بالاخره در سال 1965 زمامداران شوروی پس از حذف 25 صفحه از متن کتاب، آن را در تیراژ محدودی چاپ کردند. کتاب با استقبال کمنظیر مردم شوروی مواجه شد؛ به خاطر تیراژ کم، جلسات قرائت عمومی تشکیل میشد. کتاب فوراً به یکی از داغترین کالاهای بازار سیاه شوروی بدل شد. طولی نکشید که متن کامل مرشد و مارگریتا به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شد و حیرت و تحسین منتقدان را برانگیخت؛ صدها رساله ، کتاب و مقاله در باب جوانب گوناگون مرشد و مارگریتا چاپ شد. حتی منتقدان رسمی شوروی بالاخره به اهمیت و ارج بولگاکف اعتراف کردند و مقالاتی در نقد و ستایش مرشد و مارگریتا و دیگر آثار او نوشتند.
مرشد و مارگریتا ساختی به غایت بدیع دارد. رمان از 3 داستان مختلف تشکیل شده که گاهبهگاه درهم تنیده میشوند و بالاخره در پایان کتاب به وحدتی ارگانیک میرسند. شرح وقایع سفر شیطان به مسکو، سرنوشت پونتیوس پیلاطس و تصلیب مسیح و داستان عشق مرشد و مارگریتا اجزای سهگانه رمان هستند. این داستانها در 2 زمان تاریخی مختلف رخ میدهند: یکی زمان عیسی مسیح در اورشلیم و دیگری زمان حکومت استالین در مسکو. نشر نو به مناسبت چهلمین سال ترجمه مرشد و مارگریتا به فارسی، توسط عباس میلانی، ویراست جدید این رمان را پس از مقابله با متن دقیقترین ترجمه انگلیسی و متن روسی منتشر کرده است. این رمان 534 صفحهای با شمارگان 3300 نسخه به بهای 80 هزار تومان منتشر شده است.