شیرجه در استخرخالی
شنای پروانه با کرونا درگیر است
مسعود میر ـ روزنامه نگار
قصه پرپیچ و خم حجت و خانوادهاش از یک انتقامگیری شروع شد. یک فیلم از شنای پروانه در داخل استخر و بعد هم زبانهکشیدن آتش ناموسپرستی و آبروداری و البته حسادتهای حیرتانگیز گندهلاتهای پایین شهر. کرونا اما حجت را برای یکی از پرامیدترین فیلمهای سینمای کشور تمام کرد و «شنای پروانه» با همه قابلیتها و امیدواریهایش حالا گویی دچار اسپاسم شدهاست. لاتگرافی محمد کارت هرچند در این روزهای ابتدایی بازگشایی سینماها بیش از همه رقبا توانسته مردم را به نشستن روی صندلیهای زدوده شده از کرونا تشویق کند اما وقتی خبر فروش یک میلیاردی سینماهای کشور در روزهای بازگشایی منتشر میشود بهراحتی میتوان فهمید که یک شکست ناجوانمردانه در راه است.
«شنای پروانه» یک فیلم اجتماعی استخواندار است و بیتردید تماشاگر با دیدنش آنقدر کیفور میشود که تماشایش را به دیگران هم توصیه کند. اصلا با همین روش بود که در همان چند روز ابتدایی نمایش فیلم در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر، قصه ناموسی پروانه، شد فیلم محبوب تماشاگران و نامش بر سر زبانها افتاد.
کارگردان فیلم سالها بهواسطه زندگی در مناطق جنوب شهر و البته ساخت مستندهایی درباره لاتها، با کاراکترهای فیلمش حسابی عیاق بود و برای ساخت نخستین فیلم بلند سینماییاش هم سراغ همین سوژه رفت که بر آن اشراف فوقالعادهای داشت. فیلم بازیگر کم ندارد. از امیر آقایی با متفاوتترین گریم ممکن در نقش یک لات اسمی تا پانتهآ بهرام با سر تراشیده و رفتارهای غیرزنانه در نقش رئیس یک قمارخانه، هرکدام برای موفقیت یک فیلم کافی هستند اما بیتردید برگ برنده بازیگری فیلم در دستان جواد عزتی است. او با کاراکتر حجت هم آنقدر پایبند به خانواده است که برای نجات زن برادرش که قربانی تسویهحساب گندهلاتهاست تلاش میکند و از سوی دیگر برای بیرون آوردن برادری که دستش به خون همسر آلوده است زحمت میکشد. حجت، حجت فیلم است؛ درست زمانی که در سکانس پایانی فیلم، اعضای خانواده را بعد از مشخصشدن وضعیت حکم برادر که به جرم قتل همسر پای دار است به خوردن شام دعوت میکند. او ثابت میکند که در دنیای واقعی و نه در آنچه دنیای لاتها براساس قواعد آن بنا شده، دست به مهره، بازی است و دیگر عقبنشینی از حق امکانپذیر نیست.
با همه اینها گویی اکران شنای پروانه در این روزها بیشتر شبیه شیرجهزدن در استخر خالی است چون فروش فیلم چندان قابل توجه نیست و البته این موضوع ارتباطی به کیفیت فیلم ندارد. روزگار کرونایی باعث شده تا کارت برنده برای رکوردشکنی فروش در سینمای اجتماعی کشور به دست محمد کارت نیفتد.
از امیر آقایی با متفاوتترین گریم ممکن در نقش یک لات اسمی تا پانتهآ بهرام با سر تراشیده و رفتارهای غیرزنانه در نقش رئیس یک قمارخانه، هرکدام برای موفقیت یک فیلم کافی هستند اما بیتردید برگ برنده بازیگری فیلم در دستان جواد عزتی است