گسترش حاشیهنشینی در جنوب خراسان رضوی
نماینده تربت حیدریه درگفتوگو با همشهری: 100 قانون ضدروستا داریم که منجر به خالی شدن این مناطق و افزایش حاشیهنشینی در شهرها میشود
مریم سرخوش- خبرنگار
آغاز بهکار مجلس یازدهم، این انتظار را میان مردم بهویژه مناطق محروم ایجاد کرده است تا شاید در 4 سال پیش رو بخشی از مشکلاتشان به دست نمایندگان جدید رفع شود؛ مشکلاتی که در خراسان رضوی با سکونت جمعیت قابلتوجهی از مردم آن در حاشیههای بدون امکانات و خدمات شهرها بیشتر مورد توجه است. انتظار میرود حداقل در سالهای پیش رو اجرای طرحهای توسعه در روستاها بهانهای برای کم کردن سرعت مهاجرت و رونق اقتصادی این مناطق شود. محسن زنگنه، نماینده تربت حیدریه، زاوه و مهولات در مجلس، در گفتوگو با همشهری بر ضرورت حذف قوانین دستوپاگیر توسعه روستایی تاکید میکند و آن را عاملی برای کاهش مهاجرتهایی میداند که هر روز خالی شدن روستاها از سکنه را رقم میزند. صحبتهایش را در ادامه بخوانید.
کاهش 50 درصدی جمعیت روستایی
خراسان رضوی از استانهایی است که، به نسبت جمعیت، بیشترین حاشیهنشین را دارد. در تربت حیدریه، حاشیهنشینی اگر معضل اول نباشد، حتما جزو 3 معضل اصلی است. روستاییان به دلیل رونق کشاورزی و بارانداز بودن محصولات تمایل بیشتری به مهاجرت به این شهرستان دارند و این ویژگی منجر به گسترش حاشیه شهر شده است. این حاشیهنشینی را در 2 حوزه دیگر (زاوه و مهولات) در حال حاضر نداریم، اما در تربت حیدریه، با موقعیت جغرافیایی جنوب مشهد، جمعیت روستایی کاهش 50 درصدی داشته و بیشتر مردم به حاشیهها هجوم آوردهاند. این مسئله را باید در محقق نشدن توسعه روستایی دید که فقط به خراسان رضوی ختم نمیشود و یک دغدغه ملی است. در اجرای طرحهای توسعه روستایی تنها کاری که انجام شده، تبدیل آبیاری سنتی به قطرهای و مدرن برای بهینه مصرف شدن منابع آبی است، اما همچنان شرایط استاندارد و مطلوب برای اسکان حداقل جمعیت در روستاها را فراهم نکردهایم. هرچند در همین حوزه مدیریت آب هم کار مناسب انجام نشده و بسیاری از چاهها و قناتهای این منطقه خشک شدهاند. ما جزو مناطقی هستیم که از نظر منابع آبی در مرحله هشدار هستیم و همین موضوع دست کشاورزان را برای تداوم فعالیت بسته است. تنوع کشت، نظام توزیع محصولات کشاورزی و ایجاد رقابت برابر برای تولیدات این صنعت با محصولات وارداتی هم کاملا فراموش شده است.
ثروتمندان محروم
روستاهای ما شاخصهای یک زندگی متناسب با طبع امروز مردم بهویژه جوانان را ندارد. واقعیت این است که تعداد قابلتوجهی از روستاها، که در گذشته چند صد خانوار داشتند، امروز با 5 خانوار به حیات خود ادامه میدهند. آمارها نشان میدهد از جمعیت 140 هزار نفری تربت حیدریه نزدیک به 40 هزار نفر حاشیهنشین هستند که عدد قابلتوجهی است و کمبود امکانات در این مناطق پرجمعیت تبدیل به عوامل آسیبزا شده است. اصلی در اقتصاد وجود دارد مبنی بر اینکه اگر سطح مصرف مردم از «الف» به «ب» تغییر کرد، دیگر بازگشت به مرحله قبل امکانپذیر نخواهد بود، حتی اگر فرد در مرحله «ب» با کاهش درآمد یا سختی مواجه شود. به همین دلیل است که مهاجرت معکوس به سختی شکل میگیرد و فرد روستایی که به فضای شهر وارد شده و امکانات و شرایط را میبیند دیگر تمایلی به بازگشت ندارد. تربت حیدریه 90 درصد زعفران کشور را تولید میکند، اما چند دهه است که هیچ اقدامی برای راهاندازی یک کارخانه فراوری یا بستهبندی در این منطقه انجام نشده است؛ مسئلهای که حتی توجه به ظرفیتهای دیگر این محصول را هم، از جمله مصارف دارویی، در حاشیه قرار داده است. ما نتوانستهایم از طلای سرخ خراسان برای ایجاد شغل پایدار استفاده کنیم و سالهاست که این محصول استراتژیک به صورت خام و فلهای از منطقه خارج میشود. عموما افرادی که در حاشیه شهر مستقر شدهاند در ماههای مهر و آبان با کارهای سطحی و مقعطی، از جمله جمعآوری و پاک کردن زعفران، درآمدهای 2 تا 3 میلیون تومانی کسب و ماههای باقیمانده سال را با این مبلغ زندگی میکنند، اما راضی به بازگشت نیستند. پسته هم دیگر محصول قابل توجه این منطقه است. شهرستانهای فیضآباد و مهولات در سال حدود 3 هزار میلیارد تومان فروش پسته دارند، اما 20 درصد ساکنان این مناطق تحت حمایت کمیته امداد هستند. بههیچوجه روی ظرفیتهای کشاورزی این شهرستانها متمرکز نشدهایم و با وجود این همه ثروت، بیکاری و مشکلات اقتصادی همچنان مردم را رنج میدهد.
اشتباه استراتژیک در توسعه اقتصادی روستاها
برای توسعه روستاها باید از اظهارنظرهای آرمانی پرهیز کرد و به سمت طرحهای قابل اجرا رفت. اولویت این اقدامات جلوگیری از مهاجرت است که کاری سخت، اما شدنی است و پیش از آن حداقل باید سرعت مهاجرتها را کند کنیم. این موضوع هم جز با توسعه روستاها محقق نخواهد شد. البته یک قانون اشتباه درباره روستاها وجود دارد مبنی بر اینکه در این مناطق و حومه آنها مجوز احداث کارگاه یا کارخانهها صادر نمیشود. طرحهای اشتغالزایی ما با ایجاد مراکزی در شهرکهای صنعتی حاشیه شهرهای بزرگ بهوجود میآید. مدعی ایجاد چند هزار شغل هستیم، اما فرد روستایی که قرار است از این ظرفیت اشتغال استفاده کند، باید روزانه دهها کیلومتر مسافت را برای رفت و برگشت به محل کارش طی کند. به همین دلیل است که تصمیم میگیرد به اصطلاح آلونکی در حاشیه شهر ایجاد کند. این یک اشتباه استراتژیک است که روستاییان برای ایجاد یک کارگاه و راهاندازی یک شغل با موانع قانونی مواجه میشوند و مجلس موظف به رفع آن است. باید صدور مجوز و گرفتن زمین برای ایجاد کارگاهها یا کارخانهها در نزدیکی روستاها تسهیل شود. اما خودم شاهد بودم بسیاری از نهادها با این اقدامات مخالفند. از یک سو بنیاد مسکن و طرح هادی موانعی ایجاد میکنند، از سوی دیگر جهاد کشاورزی با ادعای قابل کشت بودن زمینها اجازه ساخت کارگاه نمیدهد و یک طرف دیگر قضیه هم منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست هستند که قوانین دستوپاگیر اشتغالزایی در روستاها را تقویت میکنند. به همین دلایل است که روستایی مسیر زندگی و حیات آیندهاش را در مهاجرت به شهر و اشتغالهای خرد موجود در آن میبیند.
100 قانون ضدروستا
در حال حاضر، نزدیک به 100 قانون ضدروستا داریم و طرح هادی فقط یکی از آنهاست. طرحهای هادی علاوه بر مزایا، مشکلاتی هم دارند. در روستاها امکان ساخت خانههای چند طبقه وجود ندارد. در زمینهای اطراف هم که روستاییان مالک آن باشند، اگر خارج از محدوده تعیینشده در طرح هادی باشد، اجازه ساختوساز صادر نمیشود، به همین دلیل است که افزایش مسکن در روستاها به چالش تبدیل شده. یکی از روستاییان میگفت که فرزندش را پس از تشکیل خانواده راضی به ماندن کرده، اما خانهای که آنها برای زندگی آینده فرزندانشان ساختهاند، از سوی بنیاد مسکن و شورای روستا تخریب شده است. دلیلشان هم واقع شدن زمین خارج از محدوده روستا بوده است. زمانی هم که درخواست تهیه زمینی داخل روستا داشتهاند، اعلام شده که هیچ زمینی وجود ندارد. مگر داخل محدوده یک روستا چقدر زمین هست که افراد جوان پس از تشکیل خانواده اقدام به خانهسازی کنند. این مسئله بسیار عجیب است و به همین دلیل است که معتقدم با دست خودمان روستاها را به سمت خالی شدن هدایت میکنیم.
از سوی دیگر زیرمجموعههایی که از مشاغل روستایی تشکیل میشود هم میتواند جای کشاورزی تشنه ما را بگیرد. اما مردم روستا در دامداری برای احداث یک کارگاه لبنی و فراوری محصولاتشان هم مجوز ندارند؛ اتفاقی که میتواند منجر به اشتغالزایی حداقل برای 10 نفر شود. در یکی از روستاهای این منطقه که حدود 6 تا 7 هزار نفر جمعیت دارد جوراببافی مرسوم است، اما آنها هم نمیتوانند یک کارگاه برای فعالیتشان تاسیس کنند. مدعی ایجاد مشاغل خانگی و خرد هستیم، اما این مشاغل بههیچوجه پایدار نیستند. طی سالهای اخیر فقط اقدامات زیادی برای ایجاد کارهای خرد و کوچک صورت گرفته در حالی که در دنیا یک صنعت بزرگ در منطقهای ایجاد میکنند که خود عامل ایجاد اشتغالهای خرد است؛ چیزی که در اقتصاد و اشتغال ما وجود ندارد. در منطقه «رخ» تربت حیدریه بیشترین آلو و آلوچه کشور تولید میشود، اما درنهایت به صورت فلهای به افغانستان و پاکستان صادرات میشود و حتی شرایط تاسیس یک واحد فراوری هم تسهیل نمیشود که همین تولید به رونق روستا منجر شود.
بسته آماده برای توسعه روستاها
با وجود همه مشکلات مطرحشده، علاوه بر تلاش برای اجرای طرحهای توسعهای، یکی از اقدامات خوب، توسعه مناطق حاشیهای شهر تربت حیدریه با کمک شهرداری این شهرستان است. کمبود امکانات و خدمات مناطق حاشیهای نه در تربت حیدریه که در اغلب شهرها و کلانشهرهای کشور، این مناطق را به عرصههایی توام با آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریهای اخلاقی تبدیل کرده است. شهرداری تهران و مشهد طرح موفقی را برای توسعه مناطق حاشیهای اجرا کردند که اساسش احداث و ایجاد چند پاساژ بزرگ بود؛ طرحی که به ایجاد مشاغل خرد و رونق در حومه منجر شد. ما هم مجوز احداث یک پردیس سینمایی را در تربت حیدریه داریم که قرار است در حاشیه شهر ساخته شود. شهرداری هم قرار است فضاسازی شهری و مبلمان شهری این منطقه را تغییر دهد. البته اجرای این طرحها باید همسو با همان سیاستهای کند کردن روند مهاجرت و جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی پیگیری شود. نباید اینطور باشد که در آینده هم، با گسترش مناطق حاشیهای، مسئولان باز هم ملزم به ارائه خدمات و امکانات شهری باشند. این اقدام فقط مختص همین مناطق موجود است، نه فضایی که در آینده شکل میگیرد. امیدواری زیادی برای توسعه روستاها در مجلس یازدهم وجود دارد، چون جمعیت نمایندگان حوزه اقتصادی این دوره قابل توجه است و باید اقدامات توسعهای روستایی را مورد توجه قرار دهیم. ما چارهای نداریم جز توسعه و رونق روستاها که مبدأ تولید کالاهای استراتژیک برای کشور هستند.