بام به مثابه عرصه همگانی
مصطفی بهزادفر- استاد طراحی شهری دانشگاه علم و صنعت ایران
مکان (عرصه) به مثابه یک واقعیت مادی نهتنها از مرجع مسئلهساز اندیشه و ذهن برآمده است بلکه در روندهای مواجهه انسان با مشکلات خود دستمایه بداعت و راهکاریابی بوده است. مکانسازان، بهویژه شهرسازان و معماران مستمرا به تئوریزه کردن این روندها پرداخته و جریان بودن، شدن و باشیدن جوامع و مکانهای مرتبط با آنها را در همین راستا تبیین میکنند. در حوزه شهرسازی و معماری، مکانها از زوایای مختلف، به اشکال مختلف طبقهبندی میشوند. از جمله به مکانهای باز و بسته و نیمهباز و نیمه بسته؛ خصوصی، عمومی، نیمهخصوصی، نیمهعمومی و نظیر اینها، تفکیک و طبقه بندی میشوند. هر یک از این مکانها نیز بر مبنای مصداقها و موردهای خاص شناسایی میشوند. برای مثال، مکانهای همگانی بهطور متداول با مصداقهایی چون خیابان، میدان، آب کنار، راه پله، دروازه، بوستان، محله، حوزهها و شهر یا باهمستان، شناسایی میشوند. محلهای یادشده با موردهای بیشمار متنوعی در ادراک مردم جای میگیرند. مثلا خیابان چهارباغ، خیابان شریعتی، خیابان انقلاب، میدان آزادی، میدان انقلاب، میدان میرچخماق، میدان ساعت، بوستان ملت، بوستان آیینهخانه، بوستان چمران، باغ ملی، دروازه شیراز، دروازه قرآن، دروازه تهران، دروازه قزوین، محله سرخاب، محله صیقلان، پیربازار، محله عودلاجان، محله گلبازخان، حوزه تاریخی تهران، حوزه نعلبندان گرگان، حوزه حرم شاه عبدالعظیم ری، حوزه بازار زنجان، آب کنار زایندهرود، آب کنارکارون، آب کنار تبریز، آب کنار سپیدرود و کیاشهر و نظیر اینها موردهای مکانهای همگانی بیرونی هستند که مردم ایران بر حسب موقعیت کار و سکونت و تفرجگرایی خود بر وجودشان آگاهی دارند.
هر کدام از این مکانها نهتنها با صفات هویتی خاص خود شناسایی میشوند، بلکه با اهداف متنوعی که غالبا با زندگی جمعی و همگانی گره خوردهاند، معنیدار میشوند. همانطور که در ابتدا گفته شد، مسائل و مشکلات ، رخدادها و تحولات نهتنها موجبات شکلگیری بلکه موجبات تبدیل و تبدات نیز میشوند. بسیاری از خیابانهای کنونی شهرهایی که رشد سریع و شتابان داشتند، قبل از حدوث رشد و توسعه شتابان این شهرها، جاده و راههای بیرون از شهر بودند. برخی از بوستانهای شهری و همینطور مکانهای همگانی نظیر مکانهای آموزشی و ورزشی قبل از پذیرش کارکرد جدید، آرامستان (گورستان) بودند. برخی از رستورانها و تالارهای پذیرایی قبلا باغات خصوصی و حتی مزارع بودند. موردهای فراوانی از این مصداقهای تحول را میتوان در جاهای مختلف کشور پیدا کرد.
طی دهههای اخیر، روند صنعتی شدن و تحولات مبتنی بر فناوری اطلاعات (IT) و اطلاعات ارتباطات (ICT)، بهخصوص محور قرار گرفتن هوشمندی در روندهای زندگی پسامدرن؛ موجب شده است که برخی از مکانسازان، بهویژه مکانسازان شهرساز، کارکردها و سازوکارهای نو و نوینی را بر انواع مکانها مترتب داشته و برای چیدمان، ساماندهی و طراحی آن چارهجویی، راهکاریابی و بداعت داشته باشند. یکی از مهمترین مکانهایی که شهرسازان را بهخود جلب کرده بود، بوستانها یا پارکهای محله است. بر همین اساس است که تبدیل فضاهایی که کارکرد قبلی خود را ندارند مثل پادگانها (که اخیرا یک نمونه از آن در قالب پادگان 06 قرار شده به بوستان و عرصه همگانی تبدیل شود) برای استفاده عموم مورد توجه قرار گرفته است. شهرسازان بیش از 3 دهه است که از سازوکارهای مکانسازانه نو برای استفاده از بوستانهای محلی و خیابانهای محلی (کوچهها) بهمنظور سازگاری آنها با روندهای جدید زندگی در عصر فناوری هوشمند سخن میگویند.
برای مثال، کار در خانه در عین مطلوبیت مشکلاتی را پیش میآورد که یکی از آنها عوارض فیزیکی و روانی یکجانشینی است. تنوع در روال باشیدن از الزامات این شرایط است که با راهکارهای اصولی خاصی نظیر پیادهروی در کوچههای محلی و سرزدن روزانه به پارکهای محلهای و همینطور استفاده بیشتر از ایوانخانهها پاسخ داده میشود.
جریان تفکر کار در خانه با همهگیر شدن بیماری کووید- 19(کرونا) به مثابه یک راهکار مطرح شده است. این راهکار نهتنها موضوعیت صدرالذکر، متضمن دورکاری در عصر فناوری هوشمند را مورد توجه قرار داده است بلکه الزامات استفاده نوین از انواع مکانها، که قبلا موضوعیت نداشتند، را به پیش کشیده است. یکی از این مکانها بام است؛ بهویژه بام خانه و بام بلوکهای مسکونی. موضوع و مسئله استفاده از بام، مدتهای مدیدی است که ذهن این نویسنده را بهخود مشغول داشته است. مواردی چون عطف توجه به نحوه استفاده از بامها در اقلیم ایران، نحوه بهرهگیری از بام برای اوقات فراغت روزگار «خانهکاری»، استفاده از بام برای پشتیبانی از پایداری زیستمحیطی، بهانه یافتن برای استفاده از آب خاکستری ناشی از بازچرخش پسابهای ساختمانهای مسکونی برای سبزینگی بامها، مسئله بام بهعنوان نمای پنجم، مسئله بام به مثابه پایانه پهپادهای عصر پسامدرن و فراصنعتی، تأمین قرارگاههای اجتماعی برای همجواران و همسایگان و نظیر اینها، موضوعات قابل تعمق مهمی در این زمینه هستند.
بنابراین کرونا، بهانه و دستاویزی شده است تا بام به مثابه یک مکان نیمههمگانی تا همگانی بیرونی نظر این نویسنده را بهخود جلب کند. البته بازتاب مسئله کرونا در حوزه مکانسازی فقط موضوع بام را مطمح نظر قرار نداده است. جدارههای ساختمانهای مسکونی بهویژه ایوانها و بازشوها، پیادهروهای خیابانهای مسکونی و کلا قلمروهای جمعیتپذیر نزدیک به خانه در چالش با مسئله کرونا نظرات بسیاری را بهخود جلب کردهاند.
پس بام به مثابه یک قلمرو همگانی محلی و محلهای موضوعیت ویژهای یافته است. به علاوه، که محدودیتهای برقراری روابط اجتماعی در دورهای که میتوان آن را عصر کووید- 19نامید موتور محرکه آن شده است. بام بهعنوان یکمکان همگانی بیرونی، جایگاه ویژهای در ادبیات شهرسازی و معماری پیدا میکند. بام یک پارامتر جدید و نوین در شهرسازی و معماری انواع باهمستانها اعم از شهر و روستاست که قاعدتاً متغیرهای بیشماری در ساماندهی آن به پیش کشیده میشوند. متغیرهایی شامل زیرساختهای مختلف، تاسیسات و تجهیزات، خدمات عمومی، کاشت و داشت انواع گیاهان، زندگی حیوانی، جزئیات سازهای و مصالح جدید برای بام، ساختگاه و قرارگاه پهپادها، تنوع پیگاههای بودن و باشیدن و جابهجا شدن، اجزای مفصلبندی ساختمانها، سطوح شفاف و نیمهشفاف ارتباطات بین بامی، شیبراههای بین بامی، کارکردها و فعالیتهای غیرسکونتی، سازوکارهای حفاظتی ویژه و هوشمند برای مراقبت از کودکان در بامها، بامراههای پیاده بین بلوکهای ساختمانی که میتوانند نظیر پلهای هوایی باشند، رفتارهای اجتماعی و قرارهای اجتماعی خاص، ریخت گونهبندی سازگار با فرهنگ و اقلیم هر منطقه، سامانههای مدیریتی نوین؛ اقتصاد بام، مالیه بام، شیوههای تفکیک بام مبنا و نظیر اینها. چنین رویکردی به بام، به مثابه یک پارامتر نوین مکانسازی، که متغیرهای ویژه و جدیدی از آن بر میآیند، سازوکارهای برنامهریزی و طراحی خاصی را در حوزههای معماری و شهرسازی و سطوح تصمیمسازی و تصمیمگیری مطرح میکند که چندان مسبوق به سابقه نبوده است.
در مقایسه با سایر مکانهای مصنوع، بار فضائیت بام بر بار تودگی آن برتری دارد. به زبان طراحی، میزان گشودگی آن بر میزان محصوریت برتری دارد. از آنجا که فضا ماهیتا واجد آزادگی، گشودگی، رهایی و آرامش است، این برتری مناسبت بام را برای ساماندهی بهمنظور آرامش و آسایش، در مقایسه با مکانهای دیگر، مطلوبتر میکند.
در شرایطی که تودههای ساختمانی در عرصه شهرها بهطور فزایندهای سطح اشغال خود را بالا میبرند، بام را میتوان عرصه تنفس تکمیلی شهر دانست. چگونگی اشغال ساختمانها بر پهنه یا فضای شهری را میتوان به چگونگی اشغال ویروس کرونا در ریههای انسان تشبیه کرد. درشرایط کنونی شهرهای ایرانی به سوی شیوه اشغال نیمهکرونایی و شاید کرونایی سوق یافتهاند. یعنی طی نیم قرن گذشته ساختمانها شبیه ویروس کرونا بهسوی فضاها هجوم آورده و با شدت و حدت سطوح خالی را در مأموریتی اشغالگرانه پر میکنند. بدیهی است هر جا که میزان تهی بودن بیشتر و بهاصطلاح درجه فضائیت بیشتری داشته باشد برای حیات جمعی مردم شهر مفیدتر است و یادآوری میشود که فضا ماهیتا خالی است. فضا گستره خالی مکان است. فضا نهتنها گسترهای خالی است بلکه بهطور بالقوه قابلیت مکان شدن و مورد استفاده قرار گرفتن را دارد. به علاوه، همانطور که قبلا گفته شد، هویت و ماهیت فضا حس و روح آزادگی را در خود دارد که برای فراهم آوردن روح و حس گشودگی که جانمایه طراحی است نقش کلیدی ایفا میکند. بنابراین، در عین حال که به اهمیت بام به مثابه یک مکان نیمههمگانی تا همگانی محدود توجه میشود، باید از هماکنون مراقب بود تا زمینه هجوم سوداگرانه سازوکارهای فرصتطلب و ابعاد دیگر مکان قرار نگیرند. متأسفانه نهتنها بهدلیل شرایط اقتصادی، بلکه بهدلیل ضعف آموزههای طراحی در سطح ملی، ممکن است برخی با مستمسک قرار دادن ارزش بام به مثابه یک قلمرو نیمههمگانی با محور قراردادن بعد کالبدی یا ریخت (فرم) از شرایط پیشآمده بهرهبرداری نامناسبی به عمل آورند. ضمن توجه به این هشدار، میتوان با رویکردی جامع، ابعاد مختلف مکان را در همایش سازنده نسبت به همدیگر مورد کنکاش قرار داد و از این طریق بهمنظور بهرهبرداری از آن برای سلامتی، آسایش، آرامش و رفاه مردم اقدام کرد. همانطور که گفته شد بعد فضایی بام به طور بنیاد مطلوب است. بنابراین باید کمترین خدشه و اشغال شوندگی را بر آن مترتب کرد. از بعد منظرین میباید از نقش بام و آسمان و پیگاههای آن مراقبت کرد. از بعد ریختشناسی، میباید کمترین هجمه تودهواری را بر آن حاکم کرد. ادراکات مردم نسبت به بام به مثابه قلمرو نیمهخصوصی تا نیمه عمومی و عمومی میباید با شناخت تصویر ذهنی متداول و تصویر ذهنی ارزیابانه مورد مداقه عمیق قرار گیرند. بعد اجتماعی مکان هم از دیدگاه رفتارشناسی و هم از دیدگاه قرارگاهگزینی الزامات سنجش محیطی ویژهای را طلب میکند.
هماکنون، با تکیه بر رویکرد شهر هوشمند که در بسیاری کشورها درحد موفقیتآمیزی به آن پرداختهاند، بام کانون توجه ارتباطات فردی ، اجتماعی ، تجاری ، خدمات و تسهیلات همگانی میشود. پیشبینی میشود در آینده پهپادها نقش محوری و انکارناپذیری را در جابهجایی کالاها و ارتباطات ایفا کنند. انتظار میرود نقش محوری پهپادهای کوچک باهمستانی (شهری) تنوعی از فعالیتهایی چون رساندن دسته گلهای تولد و شادی تا تامین غذا و حتی دستگاههای تنفسی و مددکاری اورژانسی بیماران ریوی و قلبی، بهعلاوه فعالیتهای روزمره دیگر را از طریق بامها به پیش بکشانند. موضوع توجه به بام به مثابه یک مکان نیمههمگانی نهتنها بر چیدمان و سامانه عمودی و افقی داخلی ساختمانها و حتی پلان طبقات مسکونی و غیرمسکونی تأثیر میگذارد بلکه سازوکارهای تأسیساتی و تجهیزاتی نوینی را بر مبنای اولویتهای کارکردی نوین الزامی میکند. بام را میتوان یک قلمرو پیاده راهوار مفید درنظر گرفت که درصورت درستاندیشی نهتنها به روند التیامبخشی بحرانهای موضعی ، موضوعی و سازندگی اجتماعات کوچک کمک میکند بلکه در پایداری کلیت کره زمین نیز نقش سازنده ایفا خواهد کرد. این نقش با کمک رویکرد، اندیشه و دانش شهر هوشمند و مکانسازی هوشمند و تنوعی از ابزار نرم و سخت در حال توسعه، نظیر کامپیوترهای کوانتومی درحال پیشروی است. به هر ترتیب باید چارهای فرابین اندیشه کرد تا دستهای فرصتطلب، بهویژه آنان که ممکن است با قصد سوداگری مکانسازی و طراحی بام را، «ادا در آورند»! از این قلمرو به دور بمانند. مکانسازی و طراحی بهطور خاص کنشهای کیفیت مدار و عمیقی هستند که دستهای سوداگر قدرت انجام آنرا ندارند؛ مگر آنکه همانطور که در معماری و شهرسازی ایران معاصر اتفاق افتاده است، بدون مجوزهای متعارف و مألوف اجتماعی بهدستیازی بپردازند. امید که این اتفاق نامیمون بام و ایوان و کوچههای مسکونی را شامل نشود!