• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
شنبه 7 تیر 1399
کد مطلب : 103399
+
-

تصمیم هولناک پای سد گدار

تصمیم هولناک پای سد گدار

دخترخاله و پسرخاله جوان وقتی دیدند قادر نیستند با هم ازدواج کنند، در اقدامی هولناک به دریاچه سد گدار پریدند و به زندگی خود پایان دادند.
به گزارش همشهری، این اتفاق تلخ در سومین روز تیرماه رخ داد. ماجرا از این قرار بود که صبح سوم تیرماه، دختر و پسر جوانی به نزدیکی دریاچه پشت سد گدار در حوالی شهرستان مسجدسلیمان رفتند و پس از آنکه دستانشان را با پارچه به هم بستند، در اقدامی هولناک به داخل دریاچه پریدند.
افرادی که شاهد این حادثه بودند، وحشتزده به کمک آنها رفتند و همزمان ماجرا به هلال‌احمر گزارش شد. به گفته حسین مولایی، رئیس هلال احمر مسجدسلیمان، پسر جوان 22ساله و بهزاد و دختر ۱۸ ساله زینب نام داشتند و وقتی ماجرا به هلال‌احمر گزارش شد نیرو‌های امدادی در کمترین زمان ممکن خود را به محل رساندند، ولی فرصت نجات از بین رفته بود و هر دوی آنها که اهل شهرستان اندیکا بودند جانشان را از دست داده بودند. وی با تأیید اینکه دستان اجساد به هم گره خورده بود، گفت: قبل از رسیدن نیرو‌های هلال احمر، اقوام این دختر و پسر و اهالی منطقه اقدام به کمک به این 2جوان کرده بودند، ولی تلاش‌های آنان نتیجه نداده بود و در نهایت اجساد هر‌دوی آنها از دریاچه بیرون کشیده شد. به گفته رئیس هلال احمر مسجد سلیمان، اقوام این 2جوان گفته‌اند که قبل از اینکه آنها خود را در سد گدار بیندازند، وصیت‌نامه نیز نوشته بودند که البته ما این وصیت نامه را ندیدیم.
براساس این گزارش، پس از مرگ هولناک این دختر و پسر جوان بود که اهالی محل عنوان کردند که این 2 جوان عاشق هم بودند اما به‌دلیل اینکه نتوانسته بودند به هم برسند، دست به این کار زدند. با این حال یکی از اقوام قربانیان مدعی است که آنها هرگز از علاقه‌شان به همدیگر نزد خانواده‌هایشان چیزی نگفته بودند و هنوز معلوم نیست که دلیل خودکشی آنها چیست.

زمینه‌های رفتارهای پرخطر در نوجوانان و جوانان


مریم رامشت_روانشناس و مدرس دانشگاه

خبر خودکشی دختر و پسر اندیکایی بار دیگر موجی از غم، اندوه و حسرت را در جامعه ایجاد کرد. حسرت، از این جهت که وقوع بسیاری از حوادث تلخ مثل این خودکشی، قتل رومینا، 2 قتل خانوادگی در آبادان و... قابل پیشگیری بوده و نباید چنین حوادث دلخراشی رخ می‌داده است. حالا سؤال اساسی این است که این حوادث در چه بستری اتفاق می‌افتد و برای پیشگیری چه باید کرد؟
نوجوانی و اوایل جوانی، دوره هیجانات است که اغلب تصمیم‌گیری‌ها در این دوره براساس احساسات و هیجان‌ها شکل می‌گیرد نه عقل. بنابراین اگر عشق و علاقه‌ای بین نوجوانان به‌وجود بیاید معمولا از روی هیجان است و شاید در آنها عقل، درایت و منطقی که خانواده‌ها انتظار دارند وجود نداشته باشد. خانواده‌ها باید به این مسئله توجه کنند که در علائق دوران نوجوانی بیشتر هیجان خودنمایی می‌کند و واکنش در برابر این هیجانات باید شیوه خاص خود را داشته باشد. متأسفانه دیده می‌شود که بیشتر خانواده‌ها وقتی که متوجه علاقه فرزندان‌شان به جنس مخالف می‌شوند برخوردهای قهری شدیدی انجام می‌دهند که گاهی این برخوردها به شکل‌های تهدید یا تحقیرآمیز است و گاهی نیز فیزیکی و گاه با بالاگرفتن خشونت کار به قتل و خودکشی می‌رسد.
در چنین شرایطی منطقی‌تر این است که والدین به جای اینکه با هیجان به‌وجود آمده در فرزندان‌شان مبارزه کنند، سعی کنند به آنها نزدیک‌تر شوند. وقتی هیجان بیشتر می‌شود تمایل دختر و پسر به یکدیگر نیز افزایش می‌یابد و نسبت به یکدیگر کشش پیدا می‌کنند. تا جایی که آنها فرد مورد علاقه‌شان را مأمن و تکیه‌گاه امنی برای خود می‌دانند و وقتی با واکنش‌های منفی خانواده روبه‌رو می‌شوند ممکن است از خانه فرار کنند و حتی به‌خود و اعضای خانواده آسیب بزنند. باید در این مواقع از برخوردهای تند عجولانه قهری و تحقیرآمیز پرهیز کنند؛ چرا که توهین، تحقیر و تنبیه موجب بیشتر شدن هیجانات می‌شود و تمایل فرزندمان را نسبت به طرف مقابل بیشتر می‌کند. اگر خانواده تشخیص می‌دهد این رابطه زود است و به هر دلیل خوب نیست نخستین کار این است که با فرزندشان رابطه نزدیک و صمیمانه‌ای برقرار کنند و کاری کنند او احساسات و علائقش را با آنها در میان بگذارد و در این بین کمک گرفتن از مشاور و روانشناس می‌تواند مفید و مؤثر باشد. نوجوانی و اوایل جوانی سنی است که در آن هورمون‌هایی در بدن تولید می‌شود که بخشی از کارکرد بدن ممکن است از کار بیفتد و نوجوان اصلا مسائل بد و منفی یک رابطه را متوجه نشود و به مشکلات رابطه توجهی نکند. این واکنش نوجوانان لزوما از سر لجبازی نیست و حاصل تغییرات هورمونی بدن است، اما والدین از این موضوع غافل هستند و گمان می‌کنند این برخوردها از سر لجاجت است و تلاش می‌کنند آن را سرکوب کنند.
در مسئله‌ای مثل آنچه درمورد دختر و پسر اندیکایی اتفاق افتاده است این موضوع قابل بررسی است که احتمالا آنها دچار مشکلات عدیده‌ای بوده‌اند و آستانه تحمل‌شان به‌شدت پایین آمده است و دست به چنین تصمیمم شتابزده‌ای زده‌اند. بیایید به فرزندان‌مان آزادی تفکر و آزادی عمل را یاد دهیم. به آنها بیاموزیم که چطور تصمیم بگیرند. این در حالی است که بسیاری از والدین خودشان نیاز به آموزش دارند. شاید اگر مهارت‌های زندگی در خانواده‌ها نهادینه شود کمتر شاهد چنین حوادثی باشیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
بی گدار به آب نزن