خودکشی و زمینههایآن
سیدکاظم ملکوتی _ روانپزشک و عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران
روشهای مختلفی برای اقدام به خودکشی وجود دارد اما شدید و خطرناکترین موارد که در ایران شاهد آن هستیم که اغلب منجر به فوت نیز میشود روش دار زدن، خودسوزی و استفاده از سموم کشاورزی است. این روشها بهدلیل اینکه خطرناک هستند، میزان مرگومیر بالایی دارند. اما صرفنظر از شیوه خودکشی پرسش اساسی این است که افراد چرا دست به این اقدامهای خشن میزنند؟ برای پاسخ به این پرسش عوامل مختلفی را میتوان برشمرد. از جمله: عوامل کلان و عوامل خرد. برای بررسی عوامل کلان باید به این نکته اشاره کرد که مناطقی که خودکشی در آنجا بیشتر اتفاق میافتد اغلب مناطقی هستند که مردم بیشتر تحت فشار و استرس هستند. مطالعات نشان میدهد نرخ رشد اقتصادی این شهرها و استانها معمولا منفی است. فقیر بودن و رشد پایین ازجمله ریزفاکتورهای آسیبهای اجتماعی است که گاهی منجر بهخودکشی میشود.
مثلا در استان خوزستان مدتهاست که مردم بهدلیل آلودگی هوا، آب، سیل، لایروبی رودخانه و... تحت فشار قرار دارند و در سالهای اخیر شاهد اخبار ناراحتکنندهای از آنجا هستیم. مثلا اخیرا یکی از نمایندگان این استان نیز به این مسئله اشاره کرده بود که ساکنان خوزستان روی نفت و ثروت خوابیدهاند اما هیچ بهرهای از آن نمیبرند.
علاوه بر عوامل کلان باید به عوامل خرد نیز توجه کرد. مثلا وقتی در خانواده تعارضات بروز کند ممکن است اعضای خانواده دچار مشکل شوند. یکی از این تعارضات بیکاری در مردهاست. بیکاری، فشار مالی و... طبقات کارگر را بهشدت آسیبپذیر میکند و فشارهای اقتصادی روی این طبقه جدی است و آنها را مهیای آسیبهای گوناگون میکند. وقتی در این موارد دقت میکنیم متوجه میشویم که عوامل خردتر مثل عوامل فردی نیز مؤثر است. مثلا ردپای افسردگی را میبینید. ردپای رفتارهای تکانشی و پرخاشگری را میبینید. از اینرو وقتی عوامل خرد و میانه و کلان با یکدیگر جمع میشوند و وقتی افراد از نظر روحی آسیبپذیر باشند گاهی ممکن است واکنشها در قالب حوادث تلخی مثل خودکشی بروز و ظهور کند. اما نکته حائز اهمیت در خودکشی این کارگر نفتی در این است که چرا او در خانه دست بهخودکشی نزده است؟ چرا او در ملأعام و در محل کارش به زندگیاش پایان داده است؟ چنین اقدامی حاوی پیام است و باید آن را در پرتو عوامل میانه و کلان تفسیر کرد. این رفتارها بوی اعتراض میدهد. وقتی در حوزه خودکشی و خودسوزی صحبت میکنیم که روشهای خشنی است به این نکته میرسیم که این روشها رنگ و بوی اعتراض دارد و برداشت عمومی از چنین رفتاری این است که چنین مرگهایی اعتراضگونه است. اما برای پیشگیری از چنین حوادث تلخی چه باید کرد؟ افرادی که دست بهخودکشی میزنند اغلب از افسردگی رنج میبرند. در مورد این کارگر اما باید موضوع بهطور دقیق بررسی شود. خوب است مرکز بهداشت و درمان آن شهر این موضوع را بررسی کند که او آیا سابقه ناراحتی، افسردگی و... داشته یا نه. از سوی دیگر سایر افراد خانواده این فرد و نزدیکان او نیز ممکن است آسیبپذیر باشند. بنابراین آنها نیز باید بررسی شوند. چرا که ممکن است آنها هم در معرض خطر خودکشی قرار داشته باشند.
همین موضوع در محل کار او نیز صدق میکند و دوستان و همکارانش نیز ممکن است آسیبپذیر باشند، چراکه این رفتار مسری است. بهنظر میرسد شرکت نفت باید بررسی فشار روانی در محیط کار متوفی و نزدیکان و دوستان او را در دستور کار قرار دهد. از سوی دیگر در سطح کلان فقر یکی از ریشههای افسردگی و خودکشی است. با توجه به شرایط کلان کشور به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مدیران باید به فکر کاهش فشارهای اجتماعی، اقتصادی و روانی باشند. رسانهها نیز باید در انتشار و بازنشر چنین اخباری هوشیار باشند چرا که اخبار مربوط بهخودکشی مسری است و ممکن است با انتشار چنین روایتهای تلخ و گزندهای افراد دیگری به چنین کاری ترغیب شوند.