ارزیابی دوباره ارزشها
حمیدرضا اسلامی _ عضو شورای سردبیری
در ظاهر اوضاع زندگی و کسبوکار با سرعت زیادی به سمت عادیشدن پیش میرود. سفرها به راه است، کسبوکارها کمابیش راه افتادهاند و روابط انسانی به سمت روزگار پیش از همهگیری رونق مییابند. با درست و غلط این سرعت بازگشت کاری نداریم که امری است تخصصی و موکول به یک عامل و آنهم بهداشت و یا میزان ابتلا و مرگومیر نیست. تقریبا اکثر کشورهای جهان همین راه کاهش محدودیتها را در پیش گرفتهاند و دولتها و نظامهای بهداشت و درمان امیدوارند که مردم خود تا آنجا که ممکن است، بهداشت فردی را رعایت کنند و از نقاط اوج ابتلای غیرقابل تحمل برای نظام درمان پیشگیری شود. اینها مقدمه نکتهای است که در سطور بعدی به اجمال خواهم گفت.
اتفاقی که افتاد، همهگیری یک بیماری، جهانیان را باید متوجه ارزش داراییهایی که داشتند و به آن بیتوجهی میکردند، کرده باشد. در دهههای گذشته ما مردم متوجه ارزش چیزهایی مثل هوا و آب سالم شدیم. این متوجهشدن وقتی اتفاق افتاد که این داراییهای ما به خطر افتاد. وقتی که سینههامان از هوای ناگوار سوخت، دچار تنگی نفس شدیم و عزیزانی را بهخاطر هوای آلوده از دست دادیم یا در تامین آب شرب کافی درماندیم، آب هم اگر تامین شد با هزینه زیاد بود و برای کارهایی که تا پیش از آن بدون نگرانی از کمبود یا نبود آب انجام میدادیم، دچار سختی شدیم.
ویروس کرونا که بیش از 3ماه است زندگی ما را تحتتأثیر قرار داده است، روی دیگری از ارزشها و داراییهای گرانقدر انسانی را که میتواند در معرض خطر باشد، نشان داد. وجود این دارایی یعنی روابط انسانی آنقدر برای ما بدیهی بود که از پاسداشت آن و تلاش برای از دستندادن آن غافل بودیم. روابط انسانی برای ما حکم آب را داشت برای ماهی و نبود آن برایمان متصور نبود. نویسندگان خیالپرداز در قصههایی از آینده نبود روابط معمول انسانی را تخیل میکردند و ما آدمها البته آن را دور میپنداشتیم. اینکه فرزندان، والدین و دوستان را نتوانی در آغوش بکشی، با آنها زیر یک سقف بنشینی و غم روزگار را با گفتوگو عقب برانی، از کافه و سینما و نمایش و ورزشگاه محروم باشی و به جای همه اینها به گوشی تلفن و نمایشگر رایانه و صفحه تلویزیون چشم بدوزی.
رعایت همه دستورالعملهای بهداشتی جدای از وجه قانونی آن حکم عقل است و واجب، اما خوب شد که با ازدستدادن موقت بخشی از روابط معمول زندگانی و مورد تهدید قرارگرفتن سلوک و سبک زندگانیمان متوجه ارزش بیبدیل داراییهایی شدیم که گاهی و چهبسا بیشتر اوقات به آن بیتوجه بودیم. حالا خیلی بهتر و بدون آنکه لازم باشد در فضایی فرضی تصور کنیم، فهمیدیم (خیلی از مردم جهان فهمیدند) که چقدر دیدار، همصحبتی، مسافرت رفتن با عزیزان، کافه و سینما رفتن و چشمدوختن به دهان و چشم کسی که با ما حرف میزند، ارزشمند است. چقدر خوب است که بتوانیم برای دوستی قدمی برداریم، برای همسایه نان بخریم و دست کسی را (پیر یا ناتوان) برای عبور از خیابان بگیریم.