• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
چهار شنبه 31 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 101115
+
-

روزگار، روزگار ِ سلامت و ثبات اقتصادی بود

گفت‌وگو با احمد خرم، وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات، درباره چالش‌های اقتصادی دولت هفتم و عملکرد کابینه

روزگار، روزگار ِ سلامت و ثبات اقتصادی بود

مائده امینی  _ روزنامه‌نگار

اعداد، راوی روزهای خوش گذشته‌‌اند. تورم تک‌رقمی، دلار 900تومانی، افزایش سالانه کمتر از 20درصد نقدینگی، افزایش نرخ دستمزد بیش از نرخ تورم و... در کنار همه انتقادها و اما و اگرها، بخشی از خاطره‌‌هایی است که از 8سال ریاست اصلاحات از بعد از دوم خردادماه برای همه ایرانی‌ها به جا مانده است. بررسی آمارها نشان می‌دهد که در آن سال‌ها، شاخص فلاکت از 43درصد به 34‌درصد رسیده و این کاهش حکایت از کم شدن هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی در فاصله سال‌های 76 تا 84 دارد. اما دوم خرداد، کشور با چه شرایطی تحویل سیدمحمد خاتمی داده شد؟ احمد خرم، وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات، بر این باور است که به سلامت عبور‌دادن کشور از شرایط آن سال‌ها، معجزه محمد خاتمی است. او در خلال گفت‌وگوی‌مان بارها تأکید می‌کند که «ثبات، سلامت و پایداری اقتصادی در دولت اصلاحات مشهود است. هرکسی ادعا دارد که دولت اصلاحات ناکارآمد بوده، آماده‌ام که در یک برنامه زنده روبه‌روی او بنشینم و با عدد و رقم با او مباحثه و مناظره کنم». 

 آقای خرم! دوم خرداد سال76 که آقای خاتمی روی کار آمد، با چه چالش‌ها و بحران‌های اقتصادی روبه‌رو بود؟ چرا برخی مثل خود شما معتقدند رئیس جریان اصلاحات عملکرد خیلی خوبی داشته‌ است؟ 
کشور در آن سال، سراسر چالش و مشکل بود و اقتصاد ایران تنش‌های جدی‌ای را تجربه می‌کرد. نفت به بشکه‌ای 9دلار رسیده بود، سفیران اروپایی در دوران سازندگی از ایران قهر کرده بودند و اجماع سیاسی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود. در سال74 تورم از مرز 40درصد گذشته بود و مردم با دشواری بسیاری در شرایط پساجنگ، روزگار خود را می‌گذراندند. 8سال بعد، وقتی محمد خاتمی از صحنه سیاست خداحافظی کرد، نرخ تورم به 10درصد رسیده بود. نرخ بیکاری (نه با تعریف کنونی، بلکه با تعریف سختگیرانه) 11درصد بود و برای نخستین بار در تاریخ بعد از انقلاب، میزان افزایش دستمزد از نرخ تورم پیشی گرفته بود. 4سال از 8سال مورد بحث را مردم با افزایش قدرت خرید نسبت به نرخ تورم مواجه بودند. این اتفاق یک تحول عظیم در اقتصاد ایران بود.
تأثیر سال‌های بعد از جنگ بیش از آنکه به کابینه خاتمی آسیب وارد کند، برای کابینه هاشمی رفسنجانی چالش ایجاد کرده بود...
نه لزوما. در سال76 که آقای خاتمی روی کار آمد، علاوه بر اینکه شاخص‌های سلامت اداری پایین آمده بود کشور درگیر مشکلات دیگری هم به واسطه جنگ بود که حل نشده باقی مانده بودند؛ مثلا بعد از جنگ، کلنگ‌زنی پروژه‌های مختلف انجام شده بود بی‌آنکه به اجرای آنها فکر شود. فقط کلنگ زده بودند. این کلنگ‌ها تعهداتی سنگین و چندبرابر بودجه عمرانی دولت برای دولت هفتم به‌بار آورده بود؛ تعهدات عمرانی این‌چنینی که تورم‌زا هم بودند. متأسفانه امروز با هزار و 500هزار میلیارد تومان پروژه ناتمام مواجه هستیم. 6سال پیش این رقم 400هزار میلیارد تومان بود.
و نخستین دغدغه اقتصادی خاتمی بعد از روی کار آمدن چه بود؟ 
اولین مسئله رئیس جمهمور منتخب مردم در دوم خرداد 76، شکل‌گیری دولت مقتدر با مدیران کارآمد و سالم بود. سلامت اقتصادی برای آقای خاتمی بسیار مهم بود و نتیجه‌اش را هم دیدیم. اغراق نکرده‌ام اگر بگویم کارآمدترین، سالم‌ترین و پرتحرک‌ترین دولت بعد از انقلاب، دولت آقای خاتمی بوده. دولت‌های بعدی هرگز نتوانستند حتی 2وزیر مانند آقای خاتمی روی کار بیاورند. 
یکی از مهم‌ترین چالش‌های آن زمان، کاهش قیمت نفت در بازار بود. کابینه چطور این بحران را مدیریت کرد؟ 
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. میانگین درآمد نفتی دولت آقای خاتمی 21میلیارد دلار بود (یک پنجم دولت‌های نهم و دهم). همین کافی است که شما این نکته را از من بپذیرید که کارنامه خاتمی نه قابل دفاع که قابل تحسین است. خاتمی اگر خودش نگاه اقتصادی نداشت، به اقتصاددان‌های مطرح کشور اختیار تام می‌داد. در تمام دوره‌ای که من وزیر کابینه ایشان بودم، یک ‌بار در امور اقتصادی مربوط به وزارت راه دخالت نکرد. ایشان پیگیر انجام امور بود، اما از مداخله مستقیم پرهیز می‌کرد. آقای خاتمی شفاف‌سازی را در رأس امور قرار داد و فروش نفت توسط دلال‌ها در بازار سیاه منتفی شد. در حالی ‌که شما شاهد بودید که در دولت‌های دیگر به‌ویژه بعد از کابینه خاتمی چه بلبشویی در فروش نفت داشتیم. در دولت ایشان ساختار خرید و فروش نفت اصلاح شد. دست‌های واسطه و دلالی را کوتاه می‌کرد و در دولت او دستگاه‌های نظارتی نمی‌توانستند با دستگاه‌های اجرایی زد و بند کنند.
در خلال حرف‌هایتان به پروژه‌های عمرانی نیمه‌تمام اشاره کردید. در آن‌ سال‌ها بارها این نقد به رئیس‌جمهور وارد می‌شد که به این پروژه‌ها بی‌توجهی می‌کند. پشت پرده این ماجرا چه بود؟
اتهام و کارشکنی. این پشت پرده ماجرا بود. یک سال از دولت اصلاحات گذشته بود و من استاندار استان خوزستان بودم. تماس گرفتند گفتند که آقای هاشمی‌رفسنجانی می‌خواهد برای بازدید از پروژه‌های مهم که در دست احداث است، به ما سر بزند. آن زمان پروژه‌های عظیم و بزرگی در استان خوزستان داشتیم. مرحوم هاشمی آمدند تا صحت تهمت‌ها را بررسی کنند. هنگام ورود به استان تلویحا گفتند که مایه تأسف است که پروژه‌های عمرانی به حال خود رها شده‌اند. 5روز مهمان ما بودند و همه پروژه‌ها را کامل بررسی کردند و هنگام خروج گفتند که حتی از زمان سازندگی، اراده و اهتمام بیشتری برای اتمام پروژه‌ها دیده است.
عملکرد ارزی دولت های نهم و دهم این روزها تبدیل به حسرت برای خیلی از ما شده است. آیا نرخ ارز در دولت اصلاحات با سرکوب و مداخله و کنترل پایین نگه داشته شده بود؟ 
هرگز. اساسا همانطور که گفتم ایشان ابدا در امور اقتصادی مداخله مستقیم نداشت. در آن زمان تبدیل ارز به ریال و بر عکس توسط 2صراف شناخته‌شده تابلو‌دار انجام می‌شد. اینطور نبود که هرکس اراده کند بتواند نظم بازار ارز را به‌هم بزند. 8سال گذشت و به‌طور میانگین تنها سالی 7درصد بر نرخ ارز افزوده شد. فروش ارز، حساب و کتاب داشت تا جایی که آن اتفاق تاریخی و نادر افتاد و در دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی، نرخ ارز آزاد با نرخ ارز بانک مرکزی یکسان شد.
اگر بخواهید به یکی از مزیت‌های مهم دولت اصلاحات از نظر خودتان به‌عنوان اقتصاددان اشاره کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟
من ثبات و سلامت اقتصادی را انتخاب می‌کنم، اما خوب است  بگوییم که هیچ دولتی مانند دولت خاتمی نقدینگی را مدیریت نکرد؛ در حالی ‌که به گواه آمار، نقدینگی در دولت اصلاحات کمتر از 20درصد سالانه رشد کرد؛ شاخصی که در دولت هاشمی بیش از 25درصد و در دولت احمدی‌نژاد بیش از 90درصد و در دولت روحانی بیش از 40درصد رشد را تجربه کرد.

احمد خرم:
در آن زمان فروش ارز، حساب و کتاب داشت تا جایی که آن اتفاق تاریخی و نادر افتاد و در دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی، نرخ ارز آزاد با نرخ ارز بانک مرکزی یکسان شد

این خبر را به اشتراک بگذارید