چشمانتظار در خاکرفتگان
«چشم انتظار در خاکرفتگان» نوشته میگل آنخل آستوریاس شرح مقاومت و کودتای مردم گواتمالا در برابر سردمداران مملکتشان است. در کتاب بهصورت خاص روستاییان فقیر که در شرکت موز کار میکنند، مورد بررسی قرار گرفتهاند؛ مردمی که عمری تحت شکنجه و فشار حکام ظالم زندگی کردهاند و زمانی ظلم به حدی میرسد که دیگر برای آنها قابل تحمل نیست و ماجرای داستان شکل میگیرد. در این رمان حجیم، صاحبان روزنامه در پول غلت میزنند و گلو پاره میکنند که زندهباد آزادی. اعیانزادگان مرفه از سر تفنن شعر میسرایند و نثر میآرایند و بر سینه میکوبند که زندهباد آزادی. بازرگانان به زور تبلیغ بر سود خود میافزایند و گریبان میدرند که زندهباد آزادی. تنها تودههای محروم و زحمتکش نمیتوانند این فریاد را تکرار کنند، زیرا آزادی آنها به معنای گرسنگیشان است. از اینرو بینوایان رنج خویش را تحمل میکنند و به جور آنها گردن مینهند. آنها به سیاهروزی خود تن داده و به سکوت خو گرفتهاند.
چشم انتظار در خاک رفتگان داستان اعتصاب عمومی عظیمی است علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی موز. شخصیت مرکزی رمان مبارزی انقلابی است که میکوشد مردم را به قیام و اعتصاب فراخواند. اگر این اعتصاب پیروز شود، سرخپوستان مظلوم و درخاکرفته تسلی مییابند و میتوانند چشمان بازماندهشان را ببندند، زیرا بنا بر افسانهای مایایی، چشمان آنها در گور به انتظار تحقق عدالت بازمانده است.
این رمان را ابتدا نشر نو در اواخر دهه 60 با نام «چشمان نخفته در گور» و بعدتر در اواخر دهه 70 نشر ققنوس با نام «چشمان بازمانده در گور» منتشر کرد و حالا نشر ماهی با نام «چشمانتظار در خاکرفتگان» منتشرش کرده است. گویا تغییر اسم کتاب هر بار به درخواست مترجم رمان، سروش حبیبی بوده است.
از میگل آنخل آستوریاس بهعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی جنوبی نام برده میشود. او در ۱۸۹۹ در گواتمالاسیتی در خانوادهای بازرگان زاده شد. تحصیلات دانشگاه را در رشته حقوق انجام داد و به دریافت درجه دکتری نایل آمد. در سال ۱۹۲۴ به لندن و سپس به پاریس سفر کرد و در دانشگاه سوربون در رشته نژادشناسی به تحصیل ادامه داد و در ادیان قدیم آمریکای مرکزی تخصص یافت. آستوریاس نهم ژوئن سال 1974درگذشت.
نشر ماهی این کتاب 768صفحهای را با ترجمه سروش حبیبی به بهای 120هزار تومان منتشر کرده است.