گشتی در خانههای تاریخی به جامانده از محله کلیمیهای مشهد
راه مخفی در خانههای قدیمی
زهره کهندل/ مشهد
هنوز در مشهد اتاقهایی هست که تنها یک قالی پهن شده دارند و دیوارهایی به جا مانده از گذشته؛ همین اتاق خالی شبی 80هزار تومان در ایامی که زوار زیادی به سمت مشهد روانه میشوند، اجاره میروند. مثل خانهای که اکنون مالکش فردی به نام چایچی است و نقش ستاره داوود را روی یکی از دیوارهای خانه میتوان دید. این خانه که اکنون به اجاره زوار میرود، کمتر از یک دهه پیش به ثبت آثار ملی ایران رسید، درست بعد از خانه غفوری که 11مردادماه 84 ثبت ملی شد. خانه غفوری و خانه محمدی (خانه چایچی)، دو خانه از کلیمیهای مشهد هستند که باقی ماندهاند و جالب اینکه این خانهها به هم راه مخفی داشتهاند. خانههای یهودیها که جزو اقلیتهای دینی مشهد بودهاند، همه به هم راه داشته و همه آنها در محلهای به نام «عیدگاه» ساکن بودند. به باور یک پژوهشگر تاریخ خراسان دلیل اینکه خانهها راه مخفی داشته، این بوده که اگر یهودیان، مراسم یا جلسه مذهبی داشتند، از طریق این راههای مخفی در زیرزمین خانهها، بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، بهویژه در گذشتههای دور و در مقطعی که برای این مهاجران در مشهد قدیم پیش آمد، این راههای مخفی به کارشان میآمد تا در جایی گرد هم بیایند و آیینهای دینی و مذهبی خود را در زیرزمین این خانهها برگزار کنند.
عیدگاه، محلهای در مشهد قدیم
گذرمان را از کوچه عیدگاه آغاز کردیم و تا بازار عباسقلی خان که سرای عزیزاله اوف در آنجاست، پیش رفتیم. به گفته رضا سلیمان نوری، پژوهشگر تاریخ خراسان، نادر شاه چهل در زمان حکومتش خانوار کلیمی را از قزوین به مشهد منتقل میکند تا مسئولیت حفاظت گنجینههایی را که از جنگهای مختلف به دستش رسیده به آنها بسپرد. تعدادی به مشهد میرسند و برخی دیگر در راه کلات و سبزوار بودند که نادر به قتل میرسد و ماموریت آنها لغو میشود. بعدها همین یهودیان به سمت بخارا حرکت میکنند و یهودیهای مهاجر سبزوار و مشهد در منطقه عیدگاه ساکن میشوند، جایی که زرتشتیهای مقیم مشهد هم آنجا زندگی میکردند. به گفته سلیمان نوری، «عیدگاه» محله غیرمسلمانان مشهد بوده است. او میگوید در سال 1730میلادی و 1009شمسی نخستین گروه کلیمیها به مشهد منتقل میشوند. اکثر یهودیهای مشهد، اصالت گیلانی داشتند که به قزوین رفتند و بعد راهی مشهد شدند. ادعای این حرف، آثار به جامانده از این گروه است که در آن میتوان لغات گیلکی را دید. تجارت ابریشم را کلیمیهای گیلان به مشهد آوردند زیرا آنها متخصص ابریشم بودند.
خانهای که کنیسه شده بود
نکته قابل توجه اینکه با توجه به جمعیت بالای یهودیهای مشهد، آنها کنیسه رسمی نداشتند و چند تا از خانههای محله را به کنیسه تبدیل کرده بودند، یکی از این خانهها، خانه غفوری بود.
سلیمان نوری با اشاره به ارزش تاریخی این بنا میگوید: این خانه متعلق به یهودیان مشهدی است که در حدود سال 1255قمری در محدوده «عیدگاه» زندگی میکردند. نماد ستاره داوود در سردر این خانههای تاریخی، نشان از عقاید دینی مالکان آن دارد. به گفته وی، اغلب خانههای تاریخی آن دوره در عمق (گودی) قرار گرفتهاند که این مسئله در خانه غفوری هم دیده میشود. همچنین با توجه به اینکه یهودیان آن زمان از تمکن مالی برخوردار نبودند و عیدگاه محلهای نابرخوردار به شمار میآمد، به همین دلیل از ستونها و ایوانهای بزرگ اعیانی در خانههای تاریخی این محدوده و همچنین خانه غفوری خبری نیست.
سلیمان نوری خاطرنشان میکند: پس از مهاجرت یهودیان از مشهد این خانه به مسلمانان فروخته و در معماری آن نیز تغییرات زیادی ایجاد شد، اما ارزش آنها محفوظ است. خانهای با اتاقهای متعدد که در زمان پیک حضور زائر، به آنان اجاره داده میشود. این خانهها از شرایط نگهداری و حفاظت خوبی برخودار نیست و با توجه به اینکه نامشان در فهرست ثبت آثار ملی قرار دارد، اما مرمت نشده و رها شدهاند. خانههایی که بهدلیل قدیمی بودن، کسی در آنجا ساکن نیست و مالکانشان بهدلیل ارزشمند بودن زمین منطقه (نزدیکی به حرم مطهر)، آنها را نگه داشتهاند تا در شرایط بهتری، به فروش برسانند. کما اینکه این بلا، بر سر برخی از خانههای تاریخی که نامشان در فهرست ثبت آثار ملی قرار داشت، آمد و به خواست مالک، تخریب شدند تا جایشان را آسمانخراشی بگیرد. برخی از این خانهها که معمولا اتاقهای زیادی دارند، در روزهای نوروز یا تعطیلات تابستان، اتاقهایشان را به زائران اجاره داده
میدهند.
اسنادی در آستان قدس رضوی وجود دارد که نشان میدهد یهودیهایی که به لحاظ مالی ضعیف بودند در دوره محمد شاه از آستان قدس رضوی پول میگرفتند
کلمات رایج در میان یک اقلیت
سلیمان نوری با بیان اینکه یهودیهای مشهد در ظاهر مسلمان بودند، توضیح میدهد: رضاشاه تغییر ظواهر دینی را پیش میگیرد، در زمان تعیین شناسنامه، یهودیان اگر قبلا اسم اسلامی داشتند در شناسنامه اسامی خود را به اسامی یهودی تغییر میدهند. به گفته او، سال 1346شمسی آغاز مهاجرت یهودیهای ایران به اورشلیم است. یهودیهای مشهد در چهار نقطه جهان ساکن میشوند علاوه بر اورشلیم، در هامبورگ، نیویورک و میلان. این کارشناس تاریخ میگوید: کنگره جهانی آنوسیهای مشهد که جمعیتشان در کل دنیا به 45هزار نفر میرسد، سالانه برگزار میشود. یهودیهای مشهد علاوه بر زبان عبری، با لهجه مشهدی با هم حرف میزنند و لغتنامه مشهدی دارند. آنان از کلماتی استفاده میکنند که فقط بین خودشان رایج است. آنها از معدود جوامع یهودی هستند که به صهیونیسم چندان گرایشی ندارند و تابحال هیچکدام از آنها در مناصب رسمی رژیم اشغالگر قدس نبودهاند. آنها هنوز بین خودشان ازدواج میکنند و کنیسهها و مدرسههای خاص خودشان را دارند. او اضافه میکند: چندین کتاب درباره آنها چاپ شده که آخرین کتاب تاریخ یهودیان مشهد نوشته یعقوب دیلمانیان است که سال 1322آن را نوشته است. چاپ دوم آن سه سال پیش در نیویورک بوده که در پایان کتاب لغتنامه واژههای یهودی مشهدی را دارد. آنها به داماد آق زما میگویند و خواستگار را، خازنده میگویند. به خل، شونه میگویند. به تقلید، تقلتی میگویند. به جستوجو کردن، جوریدن میگویند. به گنجشک هم مثل مشهدیها چغوک میگویند. برخی خاخامهای افراطی یهودی، یهودیهای مشهد را بهعنوان یهودی قبول ندارند و میگویند شما که یکبار دینتان را عوض کردید، دیگر یهودی نیستید.
منبریهای یک منطقه
به گفته سلیمان نوری، در محله عیدگاه، اول زرتشتیها زندگی میکردند و سپس یهودیها ساکن شدند. در زمان محمدرضا شاه، تعدادی از پیروان فرقه ضاله بهائیت هم به این منطقه آمدند. برای همین، تعدادی از روحانیون منبری برای ارشاد مردم به این منطقه نقل مکان کردند. او مسجد صاحب الزمان (عج) را به ما نشان میدهد که محل منبر رفتن شیخ محمود عیدگاهی بوده است. وی میگوید: جریان انتقال یهودیها ها به مشهد توسط نادرشاه، یکی از سیاستهای عمده نادر بود. نادر چهار کوچ بزرگ به خراسان انجام میدهد که یکی از آنها کوچ یهودیهاست. دیگری کرمانجها هستند که کردهای شمال خراسان و از کردهای سلیمانیه و کرمانشاه هستند. گروه سوم، ترکهای قشقایی و پسیانی هستند که آنها را از منطقه شمال مهاباد به شمال خراسان میآورد. گروه چهارم هم از زندها و قشقاییها هستند. گروه دیگر هم تعدادی از معمارها و متخصصان هندی بودند که در کاخ خورشید، میتوان نمادهایی از هنر آنها را دید. یهودیهای مشهد بافت بستهای داشتند. عیدگاه منطقه حاشیه شهر و کناردروازه بود. در زمان قاجار، مشهد دوتا کمرگ داشته یکی کمرگ عیدگاه بود که به سمت هرات و روسیه میرفت و دیگری کمرگ دروازه قوچان یا بالا خیابان که به سمت تهران بود. منطقه عیدگاه، منطقه حاشیهای و جنوب شهری بوده است. به گفته سلیمان نوری هماکنون خانههای تاریخی این منطقه، مالکان مسلمان دارد.
بافت بسته یک اقلیت دینی
یهودیهای مشهد به آنوسیها معروف بودند. در زبان عبری آنوسه بهمعنای (بالاجبار پذیرفتن) است. آنها برای اینکه فرزندانشان با یک مسلمان ازدواج نکند، دخترانشان را در 6سالگی و پسرانشان را در 9سالگی به عقد هم در میآوردند و از قبل تعیین میکردند که چه کسانی با هم ازدواج کنند زیرا به فکر بقای طایفه خودشان بودند. سلیمان نوری با گفتن این توضیحات، میافزاید: آنها در راسته عیدگاه، کار پارچه فروشی میکردند و شنبهها هم مغازه هایشان باز بود، اما اگر شنبهها به پارچه فروشی یک یهودی میرفتید پارچه متری یک قران را پنج قران قیمت میدادند تا نخرید درحالیکه فردای آن روز ممکن بود همان پارچه را متری نیم قران بفروشند. به گفته این پژوهشگر تاریخی، اگر هم اجناسی را در این روز میفروختند، عواید آن را به کنیسه میبخشیدند، زیرا بنا به اعتقادشان، کار و تجارت در روز شنبه حرام است.
خیابانی که دو محله را جدا کرد
محمدنظرزاده، کارشناس مسئول تاریخ شفاهی کتابخانه آستان قدس رضوی میگوید: برای پژوهش در حوزه تاریخ شفاهی مشهد به مناطق مختلف سر میزدم تا از بافت قدیمی شهر جویا شوم. در این آمد و شدها متوجه شدم که مشهد در گذشته 6محله بزرگ داشت که عیدگاه یا پایین خیابان هم جزو محلههای متوسط به پایین شهر بود. رجال سیاسی آن دوره، در منطقه چهارباغ یا سرشور زندگی میکردند. سلیمان نوری به این توضیحات اضافه میکند: محله عیدگاه قدیم، بزرگتر از محله فعلی است که خیابان تهران، محله سرشور را از محله عیدگاه جدا کرد.
گرمابه جدیدها
گرمابه جدیدها، گرمابه یهودیهای مشهد بود که در محله سرحوضان واقع شده است. سلیمان نوری میگوید: منطقه عیدگاه دوحمام داشته است که یکی از آنها حمام لوی است. عبدالرحیم لوی متعلق به یک یهودی مسلمان شده بود که وقتی از ایران میرود آن را به یک مسلمان میفروشد. این حمام جزو حمامهای قدیمی و خزینهای مشهد است. البته شکل جدید آن دوش دارد. قدیمی بودن این حمام از آنجا مشخص است که در گودی ساخته شده، زیرا حمامهای خزینهای در گودی واقع بودند. او اضافه میکند: اصل حمام مربوط به 150سال پیش است اما بافت جدید آن به حدود 40سال پیش برمیگردد. به گفته این پژوهشگر تاریخی مشهد، بخارا، ترکیه و ایتالیا چهار منطقه یهودی نشین دنیا بود که در آنها بنا به دلایلی، دینشان را تغییر دادند. او داستان کلیمیهای مشهد را به این دلیل جالب توجه میداند که آنها هنوز مشهدی بودن خودشان را حفظ کردهاند. نظرزاده میگوید: کلیمیها اعتقادات خاصی داشتند. حمامشان و قصابی هایشان از مسلمانها جدا بود و بعد از جنگ جهانی اول از ایران رفتند. او یادآور میشود: اسنادی در آستان قدس رضوی وجود دارد که نشان میدهد یهودیهایی که به لحاظ مالی ضعیف بودند در دوره محمد شاه از آستان قدس رضوی پول میگرفتند. به گفته این پژوهشگر تاریخی، مشهدیها به منطقه وسیع سبزی کاری «حیطه» میگویند و راسته عیدگاه که منطقه وسیعی به لحاظ تجاری بود به حیطه جهودها معروف است. بازار آنها در منطقه عیدگاه بسیار رونق داشته و کارشان بیشتر تجارت پشم، پارچه و نخ بوده است. سرای عزیزاله اوف مرکز تجاری یهودیهای قدیم بوده است. هنوز با نگاه به ظاهر بناهای به جا مانده از آن دوران در منطقه عیدگاه میتوان نقش ستارههای داوود را دید.