• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
سه شنبه 30 دی 1399
کد مطلب : 122139
+
-

در سوگ یک روزنامه‌نگار

به یاد شیده لالمی روزنامه‌نگار باسابقه‌ای که از میان ما رفت

در سوگ یک روزنامه‌نگار

 جامعه مطبوعات ایران از روز یکشنبه سوگوار از دست دادن یکی از همکاران‌ حرفه‌ای خود است. شیده لالمی، دبیر پرتلاش حوزه اجتماعی روزنامه همشهری، بعد از ظهر روز شنبه، در حادثه‌ای غیرمنتظره جانش را از دست داد و برای همیشه از میان ما رفت. او روزنامه‌نگاری کوشا با ذهنی خلاق و ایده‌پرداز و قلمی گیرا بود. لالمی را به گزارش‌های خبری، تحقیقی و دغدغه‌هایش در حوزه‌های اجتماعی می‌شناسند؛ کسی که در مسیر نزدیک به 20سال فعالیتش در رسانه‌های مکتوب و تصویری، تأثیرگذاری‌هایی فراموش‌نشدنی داشته است. او که پیش از این هم عضوی از خانواده همشهری بود، از اوایل امسال به‌عنوان دبیر سرویس اجتماعی این روزنامه مشغول به‌کار شد و از اواسط شهریور، سکان صفحه کووید-19 را هم در دست گرفت. حالا در سومین روز از فقدان او، استادان روزنامه‌نگاری و ارتباطات، همکاران روزنامه‌نگار و فعالان حوزه‌های اجتماعی که از نزدیک با او در ارتباط بودند، به یاد او  نوشته‌اند.

از مُلک بادهای وحشی* رفتی
نرگس جودکی- روزنامه‌نگار

نگاه نکن به این سردی و زردی جنگل و کوه‌ها، به خاکستری شهر دودآلود، در عمق این زمین، آبی چون اشک چشم، قرنی است که نرم در جریان است. تو تا گناباد رفته‌ای و به چشم دیده‌ای. ماهیان قنات کور بودند و تو را ندیدند. تو از ملک بادهای وحشی رفته‌ای و شاخه‌های زیتون به آهنگ باد می‌رقصند.
دیدی و شنیدی و گفتی و رفتی. اما هنوز وقت لازم بود که لابه‌لای سطور مترادف‌ها و متضادها دنبال واژه‌ای باشی. این خوشه چینی را از روزهای کار در دایره المعارف آموخته بودی و چه خوب به‌کار روزنامه‌نویسی‌ات می‌آمد. نوشته بودی: «از این عصر اطلاعات خیلی بدم میاد. محصور در چرندیات. کاش راهی پیدا بشه، آدم نجات پیدا کنه. خدا به داد آینده برسه.» آینده بی‌آنکه تو باشی می‌آید و تو نیستی که از این هجوم آنچه را برای جان خبر بهتر است انتخاب کنی و می‌دانی که؛ تیم بدون دروازه‌بان از اول بازی را باخته است و در روزهایی که تو نیستی و می‌آیند جاهای خالی زیاد شده‌اند و درختان بی‌بار بسیار و توفان سهمگین سهل‌تر همه‌‌چیز را در هم می‌شکند. ما ناباورانه از مزار غریبانه‌ات برگشته‌ایم و در راه همه حرف از تو بوده است. فردا که روزنامه‌ها منتشر می‌شوند تازه خواهیم دانست که چیزی کم است. حرفی از قلم افتاده. رد نگاهی نیست. باید می‌نشستی باز از دغدغه‌هایت می‌گفتی. ما سیر نمی‌شدیم از شنیدن و تو خسته نمی‌شدی از گفتن. باید با جدیت همیشگی طرحی می‌کشیدی و برنامه‌ای می‌نوشتی تا آنها که خیال شان نیست چه خواهد شد، به داد آینده می‌رسیدند. نوشتن در تاریکی، مثل کندن چاه است و حفاری قنات. چند مقنی و میراب پابه‌کار می‌خواهد وگرنه تشنگی همه را خواهد کشت. روزها و شب‌های اضطراب نوشتن تمام ‌شده شیده. شیرینی قصه‌هایی که گفتی اما ماندگار است و مثل چشمه‌های گناباد جان را جلا می‌دهد. تو که تا گناباد رفته‌ای و دیده‌ای. تو که از ملک بادهای وحشی گذشته‌ای می‌دانی، هر چند ماهی‌های قنات کور بودند و تو را ندیدند.
 * ملک بادهای وحشی تیتر گزارشی است که شیده لالمی از شهر منجیل نوشت. این گزارش در ماهنامه شبکه آفتاب به چاپ رسیده است.

مرجع گزارش‌های تحقیقی در روزنامه نگاری
محمد مهدی فرقانی- رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه

 آشنایی من با خانم لالمی در نیمه دوم دهه 80شروع شد. او دانشجوی مستعد و علاقه‌مندی درمقطع کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری بود و در دانشگاه علامه طباطبایی، درس روزنامه‌نگاری تحقیقی را با من گذراند و پایان‌نامه‌اش را نیز در این حوزه تدوین کرد.
موضوع پایان‌نامه‌ای که او برای مقطع کارشناسی ارشد خود انتخاب کرد، تا قبل از او هیچ دانشجوی رشته روزنامه‌نگاری انتخاب نکرده بود. پایان‌نامه لالمی با موضوع جایگاه روزنامه‌نگاری تحقیقی در ایران برای نخستین بار تا آن مقطع مورد بررسی قرار می‌گرفت و با اینکه هیچ اطلاعاتی در ایران درباره این روش روزنامه‌نگاری وجود نداشت، لالمی با سختکوشی و تحمل سختی‌های بسیار موفق شد، پایان‌نامه‌ای تدوین کند که بعد از آن، به‌عنوان مرجع بسیاری از دانشجویان رشته روزنامه‌نگاری برای تدوین پایان‌نامه شد؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از ارجاعات امروز دانشجویان برای تهیه پایان‌نامه‌های گزارش‌های تحقیقی به گزارش جامع، کامل و بی‌نقص او داده می‌شود.
 لالمی، با شور و علاقه هم در گزارش‌های خبری و هم در کارهای پژوهشی شرکت داشت. بعد از فارغ التحصیلی، ارتباط نزدیک ما کمترشد اما، فعالیت‌های خبری و رسانه‌ای او را دنبال می‌کردم. لالمی، یکی از روزنامه‌نگاران تحقیقی کشور بود که تحصیلات علمی و دانشگاهی خود را مرتبط با حوزه‌ای که در آن کار می‌کرد پیش برد. ویژگی‌ای که معدود روزنامه‌نگارانی در کشور از آن برخوردارند. لالمی، دکترای روزنامه‌نگاری خود را نیز دریافت کرده بود و این خصیصه، او را به روزنامه‌نگاری متخصص، با سواد، نکته‌سنج، با عزت نفس بالا و چهره‌ای منحصربه‌فرد و قابل اعتنا در دنیای روزنامه‌نگاری تبدیل کرد. می‌توانم ادعا کنم درسال‌های طولانی تدریس با طیف‌های مختلفی از دانشجویان مستعد و توانمند کار کرده‌ام و شیده لالمی درمیان آنها، چهره‌ای برجسته و نمونه‌ای از روزنامه‌نگارانی بود که دیدگاه‌ها و نوشته‌هایش در ابعاد نظری و حرفه‌ای راهگشای بسیاری از روزنامه‌نگاران است. فقدان این روزنامه‌نگار با کوله‌باری از تجربه و توانایی برای جامعه روزنامه‌نگاری در ایران بی‌شک خسارتی بزرگ است که عبور از آن نیازمند صبر و شکیبایی بسیاری است.

روحیه انسانی خانم گزارشگر
علی‌اکبر قاضی‌زاده- استاد روزنامه‌نگاری

  شیده لالمی از سال 83در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دانشجوی رشته روزنامه‌نگاری بود و آن زمان با من دروس گزارش و مصاحبه را انتخاب کرده بود. بین کارهای عملی روزانه و هفتگی که ارائه می‌کردم، لالمی دانشجویی بود که می‌دیدم استعداد شگرفی در روزنامه‌نگاری دارد و در گزارش‌ها و فعالیت‌هایی که انجام می‌دهد، تمایز جدی میان او و دیگران وجود دارد؛ برای همین، پای گزارش‌های او یادداشت‌هایی را می‌نوشتم تا بتواند به بهبود عملکردش کمک کند و با چشم می‌دیدم که او چگونه راهنمایی‌ها را اجرا و راه پیشرفت را طی می‌کند. شاید نکته‌ای که لالمی را از بسیاری از همکارانش متمایز می‌کند، روحیه انسانی او در روزنامه‌نگاری است. روزنامه‌نگاری می‌تواند موفق باشد که با مردم دم‌خور باشد، دردها و رنج‌های آنان را بفهمد و این برای گزارشگر اهمیت داشته باشد. شیده لالمی از دسته همین روزنامه‌نگاران بود. او به‌شدت انسانی فکر می‌کرد، همراه و همگام آدم‌ها بود و درد انسان‌ها او را آشفته می‌کرد. در این سال‌ها کمتر روزنامه‌نگاری را مانند او دیده‌ام که در انجام کارهای میدانی موفق بوده باشد. نمی‌گویم روزنامه‌نگاران موفق نداشته‌ایم، اما کمتر عزیز خبرنگار و گزارشگری را دیده‌ام که تمایل به درگیر شدن با سوژه داشته باشد. لالمی با نزدیکی به هسته اصلی سوژه تلاش می‌کرد نکته‌های تازه و بدیعی را از موضوع به‌دست آورد و به این وسیله با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. در این سال‌ها، او چندین بار درباره سوژه‌هایی که او را درگیر خود کرده بود با من مشورت کرد و حتی پایان‌نامه فوق‌لیسانس خود را نیز با من به سرانجام رساند و این افتخار را داد که پایان‌نامه‌اش را به من تقدیم کند. فکر می‌کنم 15‌ماه پیش، برای میزگردی در خبرگزاری ایرنا با آقای نمکدوست و کامبیز نوروزی حضور داشتم. وقتی میزگرد تمام شد، با من تا خیابان همقدم شد و از مسائل و موارد زیادی با هم حرف زدیم. او از مشکلات کاری و شخصی‌اش برایم گفت. از فشارهای شغلی و اجتماعی که بر او وارد می‌شود، حرف زد و با این حال، سرشار از زندگی و شوق زیستن بود. خبری که در فقدان او منتشر شد، نه‌تنها مرا شوکه کرده است، بلکه جامعه رسانه‌ای و همکاران را در بهت فرو برده است. فقدان این گزارشگر مسئول و متعهد را به همه همکارانش و جامعه روزنامه‌نگاری و گروه گزارشگران زحمتکش رسانه‌ها تسلیت می‌گویم و امیدوارم همکارانش بتوانند راه او را به‌درستی ادامه دهند و بتوانند این مصیبت را تحمل کنند.

خبر تلخ فقدان بانوی خبرنگار
سیدضیاء هاشمی- مدیرعامل سابق ایرنا

ضایعه خسارت بار و سوزناک درگذشت خانم «شیده لالمی» عموم اصحاب رسانه و علاقه‌مندان و دوستداران حوزه خبر را سوگوار ساخت. او به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین بانوان روزنامه‌نگار در ایران دارای دو خصلت ویژه بود؛ از یک سو در نوع نگاه به پدیده‌های اجتماعی، در انتخاب سوژه‌ها و در تدوین گزارش‌ها سبکی ویژه داشت و از سوی دیگر با برخورداری از جایگاه و توان ویژه‌ خود، نقشی ممتاز و محوری در مدیریت و هماهنگی مجموعه خبرنگاران جوان و خلاق ایفا می‌کرد. دغدغه‌مندی او در عرصه مسائل اجتماعی و فرهنگی و نگاه ویژه او به افق‌های بلندی که رسانه‌های ایران می‌توانند و باید بدان همت گمارند، و نیز اهتمامش به کسب تخصص و ارتقای تحصیلات عالی، نویدبخش ظهور چهره‌ای فراتر از مرزهای ملی در عرصه رسانه بود، ولی حیف و صد حیف که دست اجل این مهلت را از جامعه خبری گرفت. بی‌گمان فقدان او ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر در حوزه مهم و تعیین‌کننده رسانه در ایران است، ولی سبک و سیاق کارش و ابتکاراتی که درطول مدت فعالیت حرفه‌ای عرضه کرد، الگوی خوبی از حرکت رو به رشد نسل جدید خبرنگاران به‌ویژه در حوزه چند رسانه‌ای برای انعکاس واقعیت‌های جامعه و برساخت مسائلی بود که بدون جلب توجه افکار عمومی و بسیج نیروهای اجتماعی قابل حل نیست. اینجانب که توفیق چند سال همکاری با وی را در خبرگزاری پرافتخار ایرنا داشتم، به نوبه ‌خودم این ضایعه را به خانواده محترم و داغدار، دوستان و همکاران ایشان و نیز همکاران سابقم در خبرگزاری جمهوری اسلامی و عموم اصحاب رسانه و دانشگاه تسلیت می‌گویم و شادی روح و غفران الهی را برایش مسئلت می‌کنم.

لالمی فرصتی برای جامعه خبرنگاری بود
زهرا نژاد بهرام- عضو شورای شهر تهران

از شنیدن خبر درگذشت ناگهانی شیده لالمی، دبیر سرویس اجتماعی روزنامه همشهری شوک زده شدم. او را می‌شناختم و سال‌ها با هم کار می‌کردیم و علاوه بر ارتباط کاری، رابطه‌ای خیلی صمیمی باهم داشتیم و چون خواهر کوچک دوستش می‌داشتم. شیده، خبرنگار بسیار توانمندی بود و قلم بسیار رسایی داشت. او به مسائل اجتماعی حساس بود و خیلی دقیق به مسائل نگاه می‌کرد و به نکاتی توجه داشت که شاید کمتر خبرنگاری پی به آنها می‌برد. علاوه بر تبحر در کار و حرفه خبرنگاری، انسان وارسته‌ای بود و همواره در تمام عرصه‌های زندگی با توانمندی‌هایی که داشت قوی و محکم ظاهر می‌شد و سختی برایش معنا نداشت. با ورودش به مؤسسه همشهری، مطمئن بودم که جای درستی قدم گذاشته و منتظر ایجاد تحول بزرگ در حوزه اجتماعی بودیم که متأسفانه خیلی زود از دستش دادیم. شیده لالمی یک بانوی کامل با ظرفیت‌های بالای انسانی و سرشار از انرژی بود و جامعه خبرنگاران خیلی زود از وجود چنین فرد توانمندی محروم شد.
روحش شاد




 

این خبر را به اشتراک بگذارید