ناخدا خورشید ناصر تقوایی ۱۳۶۵
سینمای بومی
خسرو نقیبی
اقتباس ناصر تقوایی از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی پس از 10سال دوری از فضای فیلمسازی همانقدر شبیه یک اقتباس از روی اثری بیگانه بهنظر میرسد که افسانههای فولکلوریک ایرانی میتوانند اقتباس باشند. «ناخدا خورشید» یک نمونه ایدهآل از ایرانی کردن قصهای است که تقوایی با هوش ذاتیاش فهمیده چه میزان قابلیت رخ دادن در هر گوشهای از جهان را دارد و برای همین با یک انتخاب درست در مقطع زمانی وقوع داستان، به یکی از بومیترین فیلمهای سینمای ایران تبدیل میشود. این بومی کردن نهتنها در سطح قصه که در گویش و دیالوگنویسی تقوایی هم مشخص است. تسلط او بر گویش جنوبی -زبان زادگاهش-حاصل کار را با دستاورد نویسندگان معاصری که سعی کردهاند جنوب را چنان که هست بنمایانند تفاوت دارد. اینجا تقوایی صاحب خانه است و آن چیزی را بازتاب میدهد که واقعا هست، نه آنچه نیاز به بزرگنمایی دارد تا تفاوتها به چشم بیاید.
نیمه اول دهه ۶۰ سال آشتی سینمای ایران با موج نوییهاست. در جشنوارهای که جایزه بهترین فیلمش به «پرواز در شب» دادهمیشود، از این نسل مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی اجازه فیلم ساختن یافتهاند و البته بهرام بیضایی هم «باشو غریبه کوچک» را ساخته که نمایشاش به بعد موکول میشود. این فضای تازه البته خیلی هم سهلالوصول نیست. در طول فیلمبرداری تقوایی مصایب زیادی را تحمل میکند و حتی در مقطعی ناچار میشود بخشهایی از قصهاش را عوض کند تا فیلم امکان ادامه ساخت پیداکند. با این همه ناخدا خورشید بیش از هر چیز نشان از تسلط تقوایی روی ابزار کارش دارد. حدود نیمی از فیلم روی آب و در یک کشتی میگذرد و نیمی دیگر در یک جزیره. توان بالای تقوایی در تقسیمبندی نماهای قصهاش آنجا مشخص میشود که هنوز هم فیلم یکی از بهترین نمونههای بصری این سینماست و تنوع قابها و نمابندیهایش همچنان آن را در شمار بهترین کارهای تقوایی قرار دادهاست.
ویژگی دیگر فیلم، بازیهای درخشان است. داریوش ارجمند در نقش ناخدا خورشید یکی از بهترین حضورهایش روی پرده را ثبت کرده و سعید پورصمیمی در نقش ملول به جواهر فیلم تبدیل میشود. حضور تهدید گونه او در عین بلاهتی که پورصمیمی به کاراکترش بخشیده، ویژگی اصلی این نقش است. ناخدا خورشید، فیلم سکانسهای ماندگار هم هست. از جمله میتوان به فصل درخشان گفتوگوی اول مستر فرهان و ناخدا در خانه اشاره کرد یا فصل خداحافظی ناخدا از همسرش. تکنیک تقوایی را هم میتوانید در فصل ورود لنجها و پیادهشدن مستر فرهان از کشتی جستوجو کنید؛ فصلی که تا رسیدن او به در خانه ناخدا و همراهیاش با ملول ادامه پیدامیکند و تقوایی با زیرکی در پسزمینه، محل رخداد داستان را برای تماشاگر معرفی میکند. تقوایی نشان میدهد که در کنار مهرجویی از بهترین اقتباسکنندگان از ادبیات در سینمای ایران است.