• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
جمعه 27 تیر 1399
کد مطلب : 105124
+
-

شنلِ دهخدا

اگر مرگ‌ومیر نباشد یک لقمه نان رعیتی داریم می‌خوریم

نثر
شنلِ دهخدا


علی‌اکبر شیروانی

علی‌اکبر دهخدا خیلی قبل از سال 1300 چرندوپرندنویس هفته‌نامه صوراسرافیل بود. سال 1300به نام اوست و به نام چرندوپرندش؛ چراکه نثر جدید فارسی و بخشی از ظرافت‌هایی که بعدها در کار دیگران می‌بینیم، از گوشه‌های قلم دهخدا تراویده است. طنزنامه‌های دهخدا امضاهای فراوانی داشتند؛ دخو، خرمگس، سگ حسن‌دله، رئیس انجمن لات‌ولوت‌ها، نخود همه‌آش، برهنه خوشحال. متن چرندو پرند سرشار از پستی‌بلندی‌های زبانی است که علاوه بر ذوق سالم، ممارست در درک زبان را می‌طلبد. شنل دهخدا همچنان بر دوش  نثرنویسان سده گسترده است. «اینجاها الحمدلله ارزانی و فراوانی است، اگر مرگ‌ومیر نباشد یک لقمه نان رعیتی داریم می‌خوریم، می‌پلکیم، مستبد هم میانمان کم است؛ همه‌مان مشروطه‌ایم. راستی جناب دخو، مشروطه گفتم یادم آمد الان درست یک سال آزگارست که ما عمیدالحکما را به وکالت تعیین کرده‌ایم، در این مدت هی روزنامه مجلس آمد، هی ما باز کردیم ببینیم وکیل ما چه نطقی کرده، دیدیم هیچی، باز هم آمد، باز هم تجسس کردیم دیدیم هیچی، نه یکدفعه و نه ده دفعه و نه صد دفعه. آخر چند نفر که طرفدار عمیدالحکما بودند و از اول هم آنها مردم را وادار کردند که ایشان را ماها وکیل کنیم، سر یک چلوکباب شرط بستند که این هفته نطق خواهد کرد، از قضا آن هفته هم نطق نکرد. هفته دیگر شرط بستند باز هم نطق نکرد. هفته دیگر باز هم همینطور. آن یکی هفته باز هم همینطور. چه دردسر بدهم، الان شش‌ماه تمام است که هی اینها شرط می‌بندند هی باز می‌بازند، بیچاره‌ها دیگر از مال، پسند؛ از جان، عاصی. بیچاره‌ها می‌ترسم آخر هرچه دارند سر این‌کار بگذارند و آخرش مثل رعیت‌های نشئۀ نشا به روی نان تمام روز بمانند. حالا آکبلایی، شما را به خدا اگر در طهران با ایشان آشنایی دارید بهشان بگویید محض رضای خدا برای خاطر این بیچاره‌ها هم باشد می‌شود دو کلمه مهم هم که شده مثل بعضی‌ها به قالب زد».

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :