05
پنج شنبه 27 شهریور 1399
شماره 8040
روز هفتم
123
123
پیامـک شما را درباره این صفحه می خوانیم

فراغت به صرف فیلم و کتاب

حالا که قرار نیست به این زودی‌ها از دردسرهای ویروس کرونا در امان باشیم و تا رسیدن به روزهای عادی فاصله زیادی داریم، بهتر است سعی کنیم از این تهدید برای خودمان یک فرصت بسازیم. چطور؟ با استفاده بهینه از وقت‌هایی که بیشترش در خانه می‌گذرد و فرصت مناسبی در اختیارمان قرار داده تا به کارهای عقب‌افتاده‌مان برسیم، مطالعه کنیم، فیلم ببینیم و بیشتر و جدی‌تر هنرهای مورد‌علاقه‌مان را دنبال کنیم.
ویژه
سالروز درگذشتش در تقویم، به روز شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است؛ محمدحسین بهجت‌تبریزی؛ شاعری که او را با نام شهریار می‌شناسیم.
شایعه خیلی زود، دهان‌به‌دهان چرخید و از دیوارهای سر به فلک‌کشیده دربار، رد شد و به گوش «سلطان» رسید.
همه‌‌چیز از روزگار صفوی‌ها شروع شد؛ از درگیری‌های مرزی صفوی‌ و عثمانی‌. آن روزها عراقی وجود نداشت.
موتورسیکلت‌های هارلی دیویدسون که روزی روزگاری یک وسیله نقلیه سازمانی بود و مورد استفاده ارگان‌ها و ادارات و پلیس قرار می‌گرفت در ایران هم مشتریان پرو‌پا قرصی داشت؛ موتورهای غول‌پیکر آمریکایی که در سراسر دنیا محبوبیت فراوانی داشت و در دهه‌های 40و 50به ایران هم راه پیدا کرد اما با گذشت زمان به خاطره‌ای در ذهن طرفدارانش بدل شد.

پول نمی‌تواند بازیگر خوب بسازد

گفت‌وگو با امین تارخ، همیشه جذاب است؛ نه فقط به‌خاطر سال‌ها تجربه در عرصه بازیگری و هنرنمایی‌‌اش در فیلم‌های سینمایی و سریال‌هایی چون «سربداران»، «سرب»، «مجسمه» و «مادر». گفت‌وگو با امین تارخ همیشه خواندنی است؛ نه فقط به‌خاطر اینکه در عین توجه به تئاتر و سینما، به مخاطبان تلویزیون هم احترام گذاشته و برای این قاب هنری در نقش دکتر پژوهان سریال «اغما»، بزرگ سریال «جراحت» و رسول سریال «رهایم نکن» و شوذب سریال «معصومیت از دست رفته» هنرنمایی کرده است.
دیدار از خانه خالق حیدربابا

دیدار از خانه خالق حیدربابا

«از زندگانیم گله دارد جوانیم/ شرمنده جوانی از این زندگانیم/ دارم هوای صحبت یاران رفته را / یاری کن‌ ای اجل که به یاران رسانیم/ پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق/ داده نوید زندگی جاودانیم»؛ امروز ۲۷شهریور، سالروز درگذشت سراینده این شعر یعنی استاد شهریار و روز ملی شعر و ادب فارسی است.
بو کردن بنفشه و دیدن روی مهتاب؛ کجاست حوصله؟
بو کردن بنفشه و دیدن روی مهتاب؛ کجاست حوصله؟
نازک و نرم اگر 4 بعدازظهر ببارد چه بهاری می‌شود روزگار پاییزی ما! و من اگر خوشه‌ای از باران باشم چه سعادتمندم در این اوقات تلخ کرونایی! دریغا که نمی‌توانم باران باشم اما و آیا می‌توانم درخت باشم که به یک دردی بخورم.
اگر تاکنون گذرتان به کتابخانه و موزه ملی ملک افتاده باشد، حتما پرده بسیار زیبای قلم‌کار با نقش «قیام مختار» را دیده‌اید؛ پارچه نقاشی‌شده بزرگی که در میانه آن تمام افراد حاضر در قیام خونخواهانه مختار ثقفی از اولیا گرفته تا اشقیا با اسامی‌شان دیده می‌شوند.
PDF روز هفتم
کوتاه روز هفتم
از روزی که به جبر ویروس کرونا ناچار شدیم رفت‌وآمدهایمان را محدود کنیم، خرید‌رفتن به یک دغدغه مهم تبدیل شد.
این یک فیلمنامه است، با وجود این چرا باید آن را بخوانید؟ آن‌هم فیلمنامه‌ای که هنوز ساخته نشده و به احتمال هیچ‌وقت هم ساخته نخواهد شد؟