نظامی در مقالت دهم از منظومه «مخزنالاسرار» بیتهایی آورده که گزیدهای از آغازگاهش به وصف روزگار مانند است: «ای فلک، آهستهتر! این دور چند؟/ وی ز می آسودهتر، اینجور چند؟/ از پس هر شامگهی چاشتی است/ آخر برداشت فرو داشتیست/...حادثه چرخ کمین برگشاد/یک به یک اندام زمین برگشاد/... چرخ به زیر آید و یکتا شود/ چرخ زنان خاک به بالا شود»
ترس از آینده؛ حسی که موجب میشود بسیاری از ما بهویژه در دوره نوجوانی و جوانی شبانهروز آن را با خود حمل کنیم و لذت زندگی در حال و اکنون را از دست بدهیم.
گفتوگو با سجاد فتاحی، جامعهشناس، درباره ترس از آینده در مردم ایران و عوامل تشدیدکننده آن
ترس چگونه احساسی است و چه نقشی در فرهنگ امروز ما دارد؟ آیا این حس تأثیر مخربی بر اعتماد خواهد داشت؟ باید دامنه ترس را تا کجا دنبال کرد که باعث تخریب اعتماد عمومی نشود؟ تقریبا امروز دیگر هیچ بخشی از جامعه وجود ندارد که با ترس نیامیخته باشد.