برای آنکه در طرفداری از اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله متهم به تعصب نشویم، بد نیست نگاهی بروندینی به ریشههای واقعه عاشورا داشته باشیم و طرفین ماجرا را در لابهلای تاریخ قضاوت کنیم.
یک قوری چای لاهیجان دم کردهام و با 2 استکان و چند حبه قند گذاشتهام جلوی خودم اما بیشتر از آنکه حواسم به ریختن چای و سرکشیدنش باشد سعی میکنم کلمات حسن مطلع آن غزل معرکه را با خودم مرور کنم که: در زدم و گفت کیست؟ گفتمش ایدوست، دوست..
پسر! فکرش را بکن که وضع مالیات خوب نباشد، حتی پول جایی را نداشته باشی که بروی تمرین کنی و ناچار باشی که آلونکی در حیاط خانهات بسازی که انگار کن دخمهای شبیه استودیوهای خانگی باشد و بعد هم بیایند و خرابش کنند.
آندره اسپونویل در مطلع پیشگفتار کتابش که عنوان همین یادداشت است، نوشته: «اگر میشد فضیلتهای بزرگ را آموخت، این امر بیشتر توسط الگو گرفتن از آدمهای بزرگ اتفاق میافتاد.»
درست ١٢٠سال پیش بود که حسینخان معینالرعایا و 3برادرش حسنخان معاونالملک، اکبرخان معاونلشکر، و حاج شیخعلی عسکر که خود را خادم اباعبدالله الحسین_ع_میدانستند
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .