خیابان حافظ خیابان شلوغی است و در کمتر روزی روی آرامش را بهخود میبیند. از یک طرف به خیابان انقلاب راه دارد و از یک طرف میرسد به خیابان پر رفتوآمد جمهوری و موبایل فروشیهایش. اما بین این همه شلوغی کوچهای قرار گرفته که از آن همه هیاهو به دور است و حیات جداگانهای را از سر میگذراند.
پاندمی کرونا در سال تحصیلی رو به پایان، با مصایب زیادی برای دانشآموزان و اولیای آنها، بهویژه برای کلاس اولیها همراه بود؛ ارتباط مجازی و تصویری از صفحه گوشی همراه با معلمی که قرار است خواندن و نوشتن را به کودکان 7ساله یک کلاس مجازی 30نفره آموزش بدهد،
نشستهام توی ایستگاه اتوبوس و کلافه از گرما. نه پای رفتن دارم، نه تاب ماندن. تیغ آفتاب، درست وسط تهران است و نای درختان تازه کاشته شده هم آنقدر نیست که بخواهد دردی از دردهایم را درمان کند.
کارگاهی در زیمبابوه کفشهای دستدوز از مواد اولیه غیرحیوانی تولید میکند. کارگران کارگاه زنانی هستند که در سن کودکی مجبور به ازدواج شده بودند. بخشی از سود فروش هم به تأمین شهریه آموزش قربانیان کودکهمسری اختصاص مییابد.
زمان زیادی از عمر خانههای قدیمی با دیوارهای آجری، حیاط و باغچه و حوض آبی، با درهای چوبی و کلونهای آهنی نمیگذرد، اما این ساختمانها حالا دیگر در کمتر محلهای پیدا میشوند و جایشان را به ساختمانهای جدید و اغلب زشت امروزی در شهری دودگرفته دادهاند.
مطابق پیشبینی چند سالانه سازمان جهانی هواشناسی، انتظار میرود در 5سال آینده ایران خشکتر شده و میانگین بارش کشور با احتمال ۷۵ درصد کمتر از نرمال باشد.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .