سرمایه روی صحنه نمیرود
کرونا چالش جذب سرمایه در تئاتر ایران را سختتر کرد
فهیمه پناهآذر ـ روزنامهنگار
سرمایهگذاری در تئاتر این روزها یک ریسک بزرگ بهحساب میآید؛ البته تئاتر هم بنا به شرایط اقتصادی امروز از بالا رفتن هزینههای تولید در امان نبوده و نیست. به اعتقاد بسیاری از مدیران تولید و تهیهکنندگان تئاتر در روزگار امروز این نوع سرمایهگذاری مقرون به صرفه نبوده و به زعم برخی دیگر باید روی تئاترهای خاص سرمایهگذاری کرد؛ تئاترهایی که بتواند بفروشد و از عهده تامین مخارج خود بربیاید.
تولید تئاتر در گذشته با امروز اگر تفاوتی نکرده باشد در یک مورد تفاوت دارد و آن حضور تهیهکننده و سرمایهگذاران است؛ حضوری که تاکنون منتقدان زیادی داشته. در بسیاری از گروههای نمایشی که به شکل تخصصی تئاتر کار میکنند، همچنان مجری طرح و مدیر تولید هستند که صفر تا صد یک نمایش را برعهده دارند.
شروطی برای سرمایهگذاری
حسن جودکی بهعنوان تهیهکننده و مدیرتولید در تئاتر مشغول بهکار است. او درباره سرمایهگذاری در تئاترهای حرفهای که المانهایی چون چهره، دکور سنگین، موزیکالبودن و... را در خود ندارند، به همشهری میگوید: «در تولید تئاتر عوامل زیادی دخیل است؛ از گروه بازیگران و همکاران در بخشهای مختلف گرفته تا طراحی لباس و صحنه، ساعت اجرا و... . حتی اجرا در سالنهای دولتی و خصوصی با هم متفاوت است؛ سالنهای دولتی که 20درصد گیشه را برمیدارند و سالنهای خصوصی که هر روز اجاره خود را دریافت میکنند و گروهها بدون کمک هزینه و با پرداخت 30درصد گیشه اجرا میروند.» جودکی ادامه میدهد: «تئاترهایی که بازیگران چهره ندارند و بهصورت دانشجویی تولید و اجرا میشوند توسط گروههایی اجرا میشوند که مستمر تئاتر کار میکنند، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و معمولا شاید تهیهکنندهای داشته باشند اما سرمایهگذاری ندارند؛ چراکه سرمایهگذار بیشتر به فکر سوددهی است و برایش سرمایهگذاری در نمایشهایی که فروششان تضمین شده نیست، مقرون به صرفه نخواهد بود.»
دخل و خرج تئاتر هماهنگ نیست
جودکی به تجربه خودش در نمایش «بیوه سیاه؛ بیوه سفید» اشاره میکند: «گاهی شده یک نمایش با اینکه اجرای خوب دارد، نمایشنامه خوب و حتی کارگردانی و بازیهای خوب دارد، بعد از پایان اجرا دچار شکست میشود و باز هم از عهده هزینهها برنمیآید. نمایش من با توجه به اینکه طراحی خاصی در صحنه نداشت و یک بازیگر داشت و با توجه به اینکه در اجاره سالن هم رایزنی کرده بودم نتوانست موفق باشد. هزینهها آنقدر بالاست که دخل و خرج تئاتر با هم جور درنمیآید. حتی اگر بخواهیم در تئاتر با سود فرهنگی کم نیز سرمایهگذاری کنیم باز هم ممکن است شکست بخوریم.»
استثناهایی برای موفقیت
جودکی تأکید میکند که در یک اجرا فاکتورهای زیادی وجود دارد؛ مگر آنکه یک سرمایهگذار آن هم بهصورت اسپانسر در تولید و اجرای یک نمایش ورود کند. گروههای حرفهای که تئاتر شغل آنهاست باید یا از چهره استفاده کنند یا اینکه شرایطی را برای پرفروش شدن نمایش خود ایجاد کنند. البته جودکی اضافه میکند: «سرمایهگذاری در تئاتر استثناهایی هم دارد؛ کارگردانانی که خودشان برند شدهاند مانند محمد مساوات میتوانند فروش خوبی داشته باشند و برخی از کارگردانان مستعد نیز تهیهکنندگان چهره دارند که بهطور حتم به فروش کمک کرده و در سرمایهگذاری موفق میشوند.»
سلبریتیهای تهیهکننده رفتار حمایتی دارند
اما مهرداد کورشنیا، نویسنده و کارگردان تئاتر نیز درباره حضور برخی از سلبریتیها در تهیهکنندگی تئاتر میگوید: «حضور و ورود این بازیگران به عرصه تئاتر یک رفتار حمایتی است و اگر بخواهیم به شکل تخصصی درباره تهیهکنندگی تئاتر صحبت کنیم، این رفتار حمایتی و خیرخواهانه شاملش نمیشود. تهیهکننده کسی است که برای گروه اسپانسر و پول میآورد باید تبلیغات کند و در جذب و راهاندازی تئاتر و تامین مخارجش مستمر کار میکند. این نوع مدل حمایتی موقتی است و بهطور حتم تخصصی نیست، اما برای گروهها تأثیرگذار بوده و میتواند موقتا گرهای از مشکلات باز کند.»
نگاه حمایتی وجود ندارد
کورشنیا با وجود تعطیلی سالنهای نمایشی، این روزها نوشتن را بر هر کاری ترجیح میدهد و نگاهش به سرمایهگذاری در تئاترها منفی است. او به همشهری میگوید: «در این شرایط کمتر کسی این کار را انجام میدهد و بهنظرم باید از گروهها حمایت شود. بسیاری از سازمانها و حتی شرکتها هستند که میتوانند در تئاترها که حرفهشان اجراست سرمایهگذاری کنند اما مسئله اینجاست که این نگاه وجود ندارد که میتوان در تئاترهای کوچکتر و تئاترهایی که اعضایشان فقط به اجرا فکر میکنند، ورود کرده و از آنها نیز حمایت شود.»
معیارهای درآمدزایی در تئاتر امروز
نویسنده سریال «کرگدن» ادامه میدهد: «ماجرا این است که به بخش عمدهای از کارها وقتی بهعنوان شغل نگاه میکنیم در آن درآمدزایی مطرح است و درآمدزایی با خود معیارهایی میآورد که با آن معیارها میتوانیم کسب درآمد کنیم؛ موسیقیهای خاص، طراحی صحنه سنگین، متن کمدی و طنز، حضور سلبریتیها که مخاطب بهخاطر آنها فقط حاضر است به تئاتر بیاید و در نهایت تبلیغات که فرآیند گستردهای دارد. این روشن است که در تئاتر معیارهای درآمدزایی دیده میشود اما این سؤال هم پیش میآید که تکلیف کسانی که رویکرد اندیشهسازی دارند، چیست و برای آنها چه باید کرد؟ گروهی که باید دور درآمد را خط بکشند و امیدوار به سرمایهگذار نباشند. در این بخش که معمولا شامل تئاتر جوان یا تجربهگرا و حتی گروههایی که حرفهای تئاتر کار میکنند، میشود، عناصری که گفته شد نیست و بنابراین تماشاگر هم نمیآید یا تماشاگر تخصصی میآید و این نوع کارها یک ریسک بهحساب میآید.»
مدیر تالار محراب به شکل دیگر تولید تئاتر هم اشاره میکند: «شکل دیگر این است که با وجود عناصر جذب مخاطب امروز به فرهنگسازی توجه کنیم و هدف فقط درآمدزایی صرف نباشد. باید تلاش داشته باشیم تئاتر کیفیت خوبی داشته باشد و حرف خود را بزند و تولید این تئاتر البته خیلی سخت است. گروهی 8ماه تمرین میکند، گروهی که ۱۲نفر هستند و فروش آنقدر پایین است که نمیتواند هزینههای خود را درآورد. این نوع گروهها در شرایط امروز ترجیح میدهند کار نکنند یا سراغ تئاتر با رویکرد سرگرمی بروند یا یک کار کمحجم انجام دهند که هزینهاش دربیاید.»
اجراهای شکستخورده
یکی از مشکلات موجود در این روزها تعدد اجراهاست و اینکه آیا همه اجراها از عهده هزینههای خود برمیآیند؟ جودکی با عنوان این مطلب که در تهران بیش از 100سالن وجود دارد که هر شب پذیرای 120نمایش هستند، توضیح میدهد: «اگر بخواهیم بهصورت سرانگشتی آماری از تئاتر حرفهای بگیریم، در محدوده تئاترشهر تا وحدت و فلسطین سالنهایی وجود دارد که هر شب 30نمایش را میزبانی میکنند اما از این تعداد تنها 10نمایش میتوانند در فروش موفق باشند و هزینههای خود را جبران کنند.»
هنرمندان پیشکسوت و سوبسید به جوانان
کورشنیا نیز به حمایت دولت و متخصصان در حوزههای سرمایهگذاری اشاره میکند: «از یک سو حمایت برخی مراکز میتواند این آسیبها را کمتر کرده و به تئاتر کمک کند. با سرمایهگذاری میتوانند هم خودشان کاری کرده باشند و هم از گروهی که حرفهاش تئاتر است حمایت کنند. از سوی دیگر هنرمندان هم میتوانند همکاری داشته باشند. با این استدلال که گروههای پیشکسوت که سالهای سال در سالنهای دولتی تئاتر اجرا کردهاند به سمت سالنهای خصوصی بروند تا سالنهای دولتی برای گروههای جوان باشد و آنها نیز در این سالها از سوبسید برخوردار شوند. سالها دولت به برخی هنرمندان سوبسید داده حالا نوبت جوانان است و باید بخش عمده در اختیار نسل جدید قرار بگیرد.»
وی ادامه میدهد: «در ۶۰ سال گذشته تئاتر ما متولیاش دولت بوده و چند سالی است که سالنهای خصوصی به میدان آمدهاند. این سالنها یک حسن و یک عیب دارند. حسنشان این است که امکان گستردهتر ایجاد کرده، به تعداد صندلیهای تئاتر اضافه کرده و رانت را کمتر کردهاند اما عیبشان این است هر کسی پول داشته باشد هر کاری میخواهد میکند، هیچچیز هم برایش مهم نیست؛ هر کسی را دوست دارد، وارد میکند. گاهی در انتخابها سرمایهگذار حرف اول و آخر را میزند که این یک برخورد و کار فرهنگی نیست.»