روایت حجاریان از خروج حاتمیکیا
سعید حجاریان، تحلیلگر اصلاحطلب در یادداشتی درباره فیلم خروج حاتمیکیا نوشته است: فیلم «خروج» بهنوعی دولت منتخب را هدف انتقاد قرار داده و به تصویر کشیدن رئیسجمهور روحانی مؤید آن است.
به گزارش وبسایت مشقنو، حجاریان در مقدمه تحلیل خود کنایه عجیبی به ماجرای ترور خود و حضورش در دادگاه زده و نوشته است: هنر اعم از سینما، تئاتر و... از جهاتی به سیاست تنه میزند اما طبیعتا یکسره از سیاست نمیگوید؛ لذا تحلیلگر سیاسی نه میتواند آنچه را در این حوزه میگذرد، نادیده بگیرد و نه میتواند تماما در این حوزه مشغول شود و امر سیاسی را به هنر تقلیل دهد. البته گاهی سیاستورز ناگزیر از ورود به وادی هنر است! فیالمثل نگارنده در چند فیلم سیاسی نقشآفرینی کرده اما متأسفانه بازیگر خوبی نبوده و پیشرفت نکرده است؛ یکبار در بیمارستان سینا نقش نعش را بازی کردم، بار دیگر هم در دادگاه بهعنوان بازیگر سیاسی حاضر شدم اما متأسفانه فیلمهایم همه صامت بودهاند و احتیاج به دوبلور و نریتور داشتند!
ما اساسا با 2 سنخ از خروج مواجه هستیم؛ خروج از و خروج بر. «خروج از» یا همان exodus داستان خروج قوم بنیاسرائیل از مصر است که با کلیدواژه «سفر خروج» قابل ردگیری است. این خروج عملی است منفعلانه. صورت دیگر یا همان «خروج بر» عملی است فعال که در دل آن ارزشها و هدفهایی نهفته است؛ مانند یک واقعه اعتراضی؛ فیالمثل آنچه در جنبش سبز رخ داد که البته به مصداق عمل خوارج، «بغی» خوانده شد! از این منظر، فیلم «خروج»، نه این است و نه آن.
حجاریان مینویسد: چنانکه در فیلم میبینیم، مدیریت اعتراض با «دلالت» نیروهای امنیتی به شهر قم سپرده میشود که مقصود از این کار ناروشن است؛ بهویژه آنکه یکی از کاراکترها میگوید خواستههایتان را از بیبی معصومه بخواهید. این گزاره اولا در تضاد با رویکرد اعتراضی است و توسل بهنوعی از الهیات است و ثانیا از دل آن نفی موجودیتی بهنام دولت استخراج میشود. دولتها مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند؛ چه انتخابیها و چه انتصابیها و شهروندان نیز الا و لابد باید برابر حقوق باشند و میتوانند در هر سطحی اعتراض خود را بیان کنند. نتیجتا، ورود به آن شهر و دیالوگهای درون حرم آب سردی است بر خروج و آغازی است بر افتراق و حرکت انفرادی. البته، شاید، کارگردان دیگر حوصله تنش نداشته و قصد داشته است که بیدردسر فیلمش را بسازد و تا انتهای سناریو را خود تعیین کند!