
اعدام جوجهها

محمد سرابی _ روزنامهنگار
اینطور نیست که ما چون در قرنطینه به سر میبریم و شبکههای اجتماعی فیلتر و ماهوارهها پارازیت هستند از مهمترین خبرهای دنیا بیاطلاع باشیم. اتفاقا قرنطینه باعث شده است که روابط اجتماعیمان تقویت شود. مثلا 3تا گلدان دم پارکینگ گذاشتهایم و عصرها که میرویم با یک گالن 4لیتری به آنها آب بدهیم اهالی ساختمان را با حفظ فاصله اجتماعی یک و نیم متری و استفاده از دستکش و ماسک ملاقات میکنیم. همسایه ما منبع بهروزترین اخبار و اتفاقات است و ما را هم مطلع میکند. مثلا خیلی وقت قبل دوره گیاهخواری، مبارزه با مجازات اعدام و توقف تولید پیکان بود و برای همین پیکانش را فروخت و تبدیل به پراید کرد. بعد زمان یوگا، اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه و آفرود بازی در مناطق دورافتاده کویر رسید. این بار چون ماشین آفرود گران بود بر فواید تمرینات منظم تیام تمرکز داشت. بعد نوبت چالش مانکن و دیوار مهربانی و عطر گل لوندر و رزماری و عکس سلفی در مناطق زلزله زده رسید که چون راه این مناطق دور بود از همینجا با کیسه کمکهای مردمی جمع شده در ایستگاه سر خیابان سلفی گرفت. بعد از آن ما را برای رژیم پالئو - مدیترانه، ارسال محصولات بهداشتی به مناطق سیلزده، کمک به کودکان زبالهگرد و تأثیر مثبت بستنی آلوئهورا روی کلاژن پوست تشویق میکرد. چندماه قبل هم میخواست در اعتراض به بنزین 3هزار تومانی کاری انجام دهد، ولی اینترنت قطع بود. حالا مدتی است که درباره روغن بنفشه و زیانهای محصولات تراریخته صحبت میکند. چند روز پیش که فیلم قتلعام جوجههای یک روزه را نشان میداد و درباره عکس گرفتن با پاکبانهای شهرداری حرف میزد، پرسیدم: الان موافق بازشدن مغازهها هستی یا نه؟ گفت: چطور؟ گفتم: خیلی فرق میکند که کسی خودش بگردد و به نتیجهای برسد یا چون بقیه رسیدهاند و «لایک» زدهاند، ما هم دنبال آن باشیم. هر کدام از این اتفاقات مهم ممکن است «فاجعه پنهان» یا فقط «مد روز» باشند. به تلفن همراهش نگاه کرد و گفت: اون 4 لیتری را دیگر لازم نداری؟ گفتم: قیمت نفت تگزاس به صفر رسیده. میخواهی با این نفت سر سفره ببری؟ گفت: نه. میگن کرونا دوباره داره بالا میزنه. میخوام الکل بخرم.