نیاز به ارتباط مادی با عناصر فرهنگی داریم
محمدجواد حقشناس _ رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی شورای شهر تهران
این روزها که به سبب همهگیری ویروس کووید۱۹ سبک زندگی و شیوه نگرشمان به دنیا تغییر یافته، بیش از هر زمان دیگری به ارزش و اهمیت حضور مادی و معنوی انسان در جامعه پی بردهایم. پیوندی که تا پیش از پاندمی کرونا، بسیار ساده و روزمره بهنظر میآمد، اهمیت حقیقی و ذاتی خود را بازیافته و بشر مدرن به ماهیت تأثیرگذار اجتماع و ارزشهای پیونددهنده آن اذعان کرده است.
شهر بدون انسان، محیطی انتزاعی است، چنانچه انسان بدون اتصال به عناصر فرهنگی، موجودی تکبعدی قلمداد میشود.
یکم اردیبهشت در فرهنگ و تاریخ ما پیوندی زیبا با یکی از برجستهترین شاعران و فرهیختگان ایرانی دارد. شیخالرئیس سعدی شیرازی در عین آنکه یکی از قلههای برجسته ادبیات فارسی بهشمار میآید، در زمره نخستین شاعران اجتماعی ما نیز قلمداد میشود.
سیالیت فرهنگی حضور شاعری چون سعدی در تاریخ و فرهنگ ایران بر هیچکس پوشیده نیست و نادیده گرفتن تأثیر این حضور بر ادب و فرهنگ ایرانزمین و حتی جهان امری ناممکن است.
بهویژه این روزها شاهد آن هستیم که نام شیخ اجل با مرور آموزههای اخلاقی، انسانیاش بیش از دیگر زمانها مورد توجه و یادآوری قرار میگیرد.
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
ما بیش از هر زمان دیگری به ارتباط مادی با عناصر فرهنگی خود نیازمندیم. نمود این نیاز در زندگی اجتماعی برعهده المانها و نقشنگارههای شهری است.
تهران بهعنوان پایتخت سیاسی و در عین حال فرهنگی ایران، بیش از هر شهر دیگری میبایستی در این عرصه پیشتاز باشد. متأسفانه در سالهایی که گذشت روند کندی در این زمینه شاهد بودیم و در کمال تأسف مدیریت شهری طی دهههای گذشته نتوانست به شهر آثار ماندگاری همچون مجسمه فردوسی، خیام یا امیرکبیر اضافه کند. فارغ از اینکه روند سرقت مجسمههای شهری بر فقر موجود افزود و فضای ناامنی را برای هنرمندان فراهم ساخت که دلایل و خاستگاه آن در جای خود جای بحث و مناقشه فراوان دارد.
در دوره فعلی از مدیریت شهری، توان خود را معطوف تقویت فرهنگی شهر از طریق نمادها و المانها کردهایم. پرداختن به پهنههای فرهنگی، درج نام مشاهیر ایران بر معابر شهری و ساخت تندیسهای متعدد از این فرهیختگان گامهایی است که در این مسیر برداشتهایم. اگرچه بهدلیل محدودیتهای مالی و شرایط دشواری که شهرداری تهران میراثدار آن است، همچنان حجم کارهای بر زمین مانده بیش از اتفاقهایی است که به وقوع پیوسته است.
معتقدم تهران به تکرار آثار برجستهای نظیر آنچه ابوالحسن صدیقی در گذشته به شهر هدیه داده، نیازمند است و با هیچ بهانهای نمیتوانیم در یادآورد شخصیتهای برجسته ملی و مذهبی کوتاهی کرده و به فقر آثار ارزشمند تجسمی و میدانگاههای شهری اذعان نداشته باشیم.
باشد که تلاش ما مؤثر واقع شود و در این مهم میراث ارزشمندی از خود به یادگار بگذاریم.