• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
چهار شنبه 27 فروردین 1399
کد مطلب : 98322
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/L9v4p
+
-

مملکتِ‌آباد

یکی از پادشاهان ایرانی، بر وزیر خود خشمگین شد و او را از کار برکنار کرد و کس دیگری را به وزارت برگزید. پادشاه به وزیر پیشین خود گفت: «جایی را برای خود انتخاب کن که به تو بخشم تا با خانواده و دارایی خود در آنجا ساکن شوی.» وزیر گفت: «از تو می‌خواهم دهی ویران به من دهی.» پادشاه دستور داد که هرچه ده ویران می‌خواهد به او بدهند. کل مملکت را گشتند اما یک وجب جای ویران نیافتند. پس به پادشاه خبر دادند که در مملکت تو هیچ ویرانی‌ نیست. وزیر برکنار شده، به پادشاه گفت:‌ «این ولایت که از من بازگرفتی به کسی بده که اگر روزگاری، آن را از او بازطلبیدی، همین‌طور به تو سپارد که من به تو سپردم.» پادشاه از وزیر معزول عذرها خواست و دوباره او را به وزارت خود برگزید.
قابوسنامه
 

این خبر را به اشتراک بگذارید