دولت کرونازده
داریوش قنبری _ عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری
دولت دوازدهم در سال پایانی فعالیت خود یکی از بدترین دورههای اداره کشور را پشت سر میگذارد. نظام سیاسی ایران در ابعاد سیاسی و اقتصادی گرفتار تحریمهای ظالمانه آمریکاست و کشورهای خواهان برجام هم نتوانستند عملا کاری از پیش ببرند. به تحریمها مسائل دیگری همچون بیماری کرونا و تعطیلی مشاغل و کسبوکارها نیز تحمیل شد. بلایای طبیعی دیگری همچون سیل نیز بخشهای متعددی از دولت را درگیر خود کرده است.
مهمترین مسئله برای دولت در سال99بعد از تحریمها آثار سوءاقتصادی ناشی از کروناست. به همین علت نیز با وجود رفع نشدن خطر شیوع کرونا در کشور، دولت تصمیم خودش مبنی بر بازگشت کسبوکارها به چرخه فعالیت را گرفته است. این واقعیتها شرایط مناسبی از کشور را ترسیم نمیکنند. دولت به لحاظ اقتصادی بدترین وضعیت قابل تصور را دارد هیچ دولتی به این اندازه بدشانس نبوده است. عایدات نفتی ایران حتی در مقایسه با سال قبل که تصور میشد اثر منفی آن در رشد اقتصاد کشور به صفر رسیده است، کمتر شده است. تدبیر دولت حتی اگر به کارآید و با دور زدن تحریمها به فروش نفت ایران اضافه کند، کاهش شدید قیمت، صادرات نفت را مقرون به صرفه نمیکند.
در عرصه سیاست داخلی، تشکیل مجلس غیرهمسو با دولت میتواند بر فعالیتها و خدمترسانی به مردم تأثیر منفی داشته باشد. با توجه به اینکه سال1400سال انتخابات است، تشکیل یک مجلس غیرهمسو این نگرانی را ایجاد میکند که بخواهد در راستای بهرهبرداری تبلیغاتی هر چه بیشتر دولت را به چالش بکشد و در این صورت مجلس میتواند مدیریت کشور را دچار تنش کند. تحقق چنین احتمالی مردم را با خسارتهای بیشتری نیز مواجه خواهد کرد. شرایط فعلی کشور بهگونهای نیست که کسی بخواهد از آن سوءاستفاده تبلیغاتی و جناحی کند. شرایط بسیار دشوار است و موضوع امنیت و جان مردم در میان است. ناامید کردن مردم در چنین شرایطی میتواند آثار زیانباری را برای کل کشور به همراه داشته باشد. مجلس آینده باید منافع ملی را درک کند و به سمت تقابل آسیبها به ضرر ملت حرکت نکند. مجلس یازدهم باید واقعبینانه به مشکلات کشور نگاه کند و به جای استفادههای تبلیغاتی برای فتح پاستور در 1400به دولت کمک کند تا گرهی از مشکلات مردم باز شود.
در حوزه سیاست خارجی فشارهای آمریکا براساس شواهد متعددی ادامه خواهد داشت. ایالات متحده در سالجاری به سمت انتخابات ریاستجمهوری میرود. ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری اگرچه بعید بهنظر میرسد وارد یک نبرد نظامی با ایران شود، ولی رفتارهای غیرقابل پیشبینی او نیز احتیاط در چنین فرضی را واجب میگرداند. رئیسجمهور کنونی آمریکا چندان قابل پیشبینی نبوده و ممکن است دست به اقداماتی بزند که با هیچ منطقی همخوانی نداشته باشد. از سویی مسائل داخلی آمریکا زیادشده است و چنین شرایطی ایجاب میکند تا دشمنتراشی خارجی در دستور کار زمامداران کاخ سفید قرار گیرد. با تحقق چنین فرضی افکار عمومی از مسائل داخلی این کشور منحرف میشود. ایران از چنین ظرفیتی برخوردار است و ممکن است در چارچوب تحلیلی این فرضیه هدف اقدامات ایالات متحده باشد.
ترامپ در عرصه اقتصاد توانسته موفقیتهایی را بهدست بیاورد و مشخص نیست این موفقیت چقدر بتواند شکستهای او در سایر عرصهها را جبران کند. رئیسجمهور آمریکا دستاورد قابل توجهی در حوزه سیاست خارجی نداشته است. در ارتباط با کرهشمالی نتوانسته به نتیجهای دست یابد و در ارتباط با ایران نیز برجام را تخریب کرده و جایگزینی برایش نداشته است. این مسئله از طرف دمکراتها دستاویزی برای به چالش کشیدن ترامپ قرار خواهد گرفت. رئیسجمهور آمریکا برای رسیدن به اهدافش فشارهای اقتصادی علیه ایران را بیشتر خواهد کرد.
تقابل ایران و آمریکا بهویژه در ارتباط با مسائل مختلف ازجمله منطقهای و هستهای رو به افزایش است. اقداماتی که آمریکاییها با ترور سردار سلیمانی انجام دادند، پتانسیل تنش را افزایش داده است. اگر این روابط به سمت وخامت بیشتر نرود، حداقل در سال جدید امیدی به برداشتن تحریمها و کم کردن فشارها هم نیست. اقدامات ضدایرانی آمریکا همچنان افزایش مییابد و فعالیت دولت را در عرصه اقتصادی با چالش مواجه میکند.