زندگی با قاعده بهداشتی
چرا بخشی از افکارعمومی هنوز کرونا را جدی نگرفتهاند و الزامات قطع زنجیره ویروس را رعایت نمیکنند
حمیدرضا بوجاریان _خبرنگار
جمعیت بیخیال از ویروس کرونا در خیابانهای شهر در حال تردد هستند. برخی کسب و کارها هم مانند گذشته فعالند. عدهای دیگر هم بدون اینکه در روال زندگی خود تغییری ایجاد کنند با دیگران در ارتباطند و ترسی از کرونا و مرگ پنهان او ندارند. عدهای هم میگویند بیماری به آنها صدمهای نمیزند و خطری تهدیدشان نمیکند. بهانه افراد این است که دولت اجازه بازگشایی مشاغل را که در روزهای پایانی سال گذشته فعالیتشان غیرمجاز بوده صادر کرده و آن را نشانه عادی شدن اوضاع میدانند. چنین تصوری کار را برای قانع کردن مردم به رعایت اصول بهداشتی و قطع زنجیره انتقال ویروس سخت کرده است. جای این سؤال وجود دارد که چرا شهروندان بسیاری، خطر کرونا و شیوع آن را جدی نگرفتهاند.
فاصلهگذاری اجتماعی نه؛ فیزیکی
دولت طرح فاصلهگذاری اجتماعی را برای مدیریت بحران کرونا در دستور کار خود قرار داده است؛طرحی که سازمان بهداشت جهانی از آن برای کم کردن ارتباط افراد و قطع زنجیره انتقال ویروس اجرایی کرد. در ایران نیز این طرح درحال اجراست و دولت امید دارد با انجام آن بتواند کرونا را شکست دهد. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند فاصلهگذاری اجتماعی، طرحی غلط است و باید فاصلهگذاری فیزیکی را جایگزین آن کرد. دکتر گودرز عکاشه، روانپزشک از جمله این کارشناسان است. او میگوید: «فاصلهگذاری اجتماعی واژهای است کاملاً منفی و در این موارد هم مردم ارتباطات اجتماعی خود را با استفاده از ظرفیت فضای مجازی، تلفن و هر وسیلهای که بتوانند با هم در ارتباط دور از هم باشند حفظ کردهاند. حفظ ارتباطات اجتماعی و حتی بیشتر کردن آن در ایامی که مردم در خانهها قرنطینه هستند و نمیتوانند مانند گذشته به شکل فیزیکی با دیگران در ارتباط باشند تقویت شده است و ازنظر ما نیز ارتباطات اجتماعی باید نزدیکتر شود. به این دلیل، باید کلمه فاصلهگذاری اجتماعی را اصلاح و آن را به فاصلهگذاری فیزیکی تغییر داد».
افکار عمومی را اقناع کردیم یا نه؟
اگر مسئولان میگویند باید فاصلهگذاری اجتماعی یا فیزیکی را انجام داد، باید اقناعسازی کافی از سوی آنها برای رعایت اهمیت و دلیل انجام آن نیز صورت بگیرد.رفتارهای مردم در روزهای بعد از شیوع کرونا نشان میدهد، مردم این بیماری و خطرات آن را جدی نگرفته و رفتارهای مخاطرهآمیزی در مقابل با ویروس از خود نشان میدهند. عکاشه دلیل این بیتوجهی را در ضعف فرهنگسازان و جهتدهندگان افکارعمومی برای برخورد مردم با بیماری و تصمیمهای نادرست مسئولان میداند؛«چون ما در ایران تجربهای مشابه آنچه امروز کرونا بر سر جهان آورده است نداشتهایم، باورجدی نسبت به بیماری پیدا نکردهایم. مسئولان هم در ابتدا تصور میکردند مسئله جدی نیست و به این علت، اطلاعرسانی کافی درباره آن نداشتند. حالا که به این نتیجه رسیدهایم که مسئله جدیتر از آن چیزی است که فکرش را میکردیم، نیازمند اعمال مقررات و سیاستهایی هستیم که بتوان جلوی شیوع بیشتری بیماری را گرفت». او قانع شدن مردم برای خطرناک دانستن بیماری را نیازمند رعایت چند اصل میداند؛«مسئله دارای دو وجهه اطلاعرسانی از بالا و دوم درک اهمیت مسئله از سوی طبقات جامعه است. این دو وجهه باید با هم مورد توجه قرار گیرد. اگر بخشی از جامعه اهمیت موضوع را به درستی درک نکند و قصد برهم زدن سازوکارهای پیشبینی شده را داشته باشد، مجبوریم از اجبار و تنبیهات اجتماعی برای ایجاد این درک و اقناع افراد استفاده کنیم». او حرفش را اینطور ادامه میدهد: «مشکلی که در این حوزه وجود دارد این است که فکر میکنیم مرگ برای همسایه است. متأسفانه در ابتدای شیوع بیماری کرونا، آنطور که باید، مسئله را جدی نگرفتیم. در بسیاری از موارد افراد متوجه نمیشوند عمق فاجعه تا چه اندازهای است و این موضوع وقتی درک میشود که خود فرد با آن درگیر شود یا تجربه درگیری آن را در افراد دیگر لمس کند».
فاصلهگذاری فیزیکی را به مردم یاد ندادهایم
از مشاغل کمریسک و پرریسک در تقسیمبندی مسئولان برای بازگشایی مراکز خدماتی و عمومی در روزهای پیشرو یادشده است. دکتر مهین جمشیدی، متخصص بیماریهای عفونی و استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره این تقسیمبندیها میگوید: «اکنون هر شغلی که با مردم در ارتباط باشد، فارغ از نام و عنوانی که دارد پرریسک محسوب میشود. برخی مشاغل هستند که ارتباط بسیار کمی با مردم دارند و میتوان بخشی از این مشاغل را در رده مشاغل کمریسک به شمار آورد». این پزشک معتقد است افرادی که در یک خانه ساکنند و حتی بیمار هم نیستند؛ نباید مانند روزهای قبل از کرونا با هم زندگی کنند؛ «افراد خانواده باید فاصله مناسب را باهم رعایت کنند. متأسفانه ما آموزشهای لازم را به مردم درباره فاصلهگذاری فیزیکی درست در این ایام ارائه نکرده و نتوانستهایم روش مدیریت و اعمال درست آن را تبیین کنیم. در نبود آموزش کافی نباید انتظار اجرای درست فاصلهگذاری را از مردم داشت». جمشیدی با اشاره به خطاهای مکرر مردم در رعایت فاصلهگذاری فیزیکی میگوید: «در بسیاری از موارد مردم با هم وارد بانک، فروشگاه یا مراکز خدماتی دیگر میشوند. باید به مردم آموزش داده شود که برای ورود به مراکزی که به آنها خدمات ارائه میکنند با مشاهده جمعیت حاضر در محل، بهگونهای زمان را مدیریت کنند که هنگام ورود به مراکز خدماتی حداقل تعداد افراد در محل حضور داشته باشند».
زندگی با قاعده بهداشتی
با وجود مشکلاتی که کرونا برای کشور ایجاد کرده است، اما میتوان از تهدید این ویروس به نفع کشور نیز استفاده کرد. بسیاری معتقدند در شرایط کنونی که عموم مردم به بهداشت عمومی توجه بیشتری کردهاند میتوان از این فرصت به خوبی برای ارتقای سلامت جامعه استفاده کرد. جمشیدی میگوید: «باید زیرساختهای دورکاری در جامعه تقویت شود. مردم در این مدت در بخشهای مختلف دولتی و خصوصی یاد گرفتهاند که چطور میتوانند کار خود را در خانه و به شکل دورکاری انجام دهند. این کار بهنفع افراد، اقتصاد جامعه و سلامت عمومی است. باید یاد بگیریم زندگی را با قاعده بهداشتی آن ادامه دهیم و توجه به آن را جدی بگیریم».
مشاغل کم ریسک
اکنون هر شغلی که با مردم در ارتباط باشد، فارغ از نام و عنوانی که دارد پرریسک محسوب میشود. برخی مشاغل هستند که ارتباط بسیار کمی با مردم دارند و میتوان بخشی از این مشاغل را در رده مشاغل کمریسک به شمار آورد