محاصره اقتصادی ایران و غزه جنایت علیه بشریت
انیس فوزی قاسم_استاد حقوق بینالملل
مجموعه ارزشهای بینالمللی بعد از پایان بحران کرونا مورد بازبینی عمیقی قرار خواهد گرفت؛ بازبینی که میتواند ارزشهای جدیدی را، به کلی متفاوت با آنچه قبل از کرونا و حین آن وجود داشت خلق کند. بدون شک نخستین نتایج این بازبینی، راس هرم امپریالیسم جهانی را شامل خواهد شد، مخصوصا حالا که دونالد ترامپ، زشتترین وجهه امپریالسیم، رئیسجمهور آمریکا است. در پی آمریکا، محصول صهیونیستی آن، یعنی رژیم اسرائیل نیز در معرض این بازبینیها قرار خواهد گرفت؛ رژیمی که در ارزشها، رفتارها و البته وحشیگریهایش با آمریکا متحد و همسو است. برای مثال آیا تاکنون از آنچه با نام «معامله قرن» نامیده میشود چیزی شنیدهاید؟ معاملهای که در آن زبان استعماری قرون هفدهم و هجدهم بهکار رفته است؛ بهگونهای که رئیسجمهور امپریالیست، فلسطین را بهطور کامل به آنان که ملت یهود خوانده «اهدا» میکند! جالب آنکه حتی مونرو، رئیسجمهور آمریکا برای استعمار لیبریا در 1840نیز چنین ادبیاتی را بهکار نبرده بود.
عقلانیت امپریالیستی را در سخنان بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس نیز میتوان یافت، آنگاه که به مردمش بشارت میدهد که ویروس کرونا از جمعیت سالمندان انگلیسی خواهد کاست، جمعیتی که از دیدگاه او، بار اضافی بر دوش اقتصاد کشور است، درحالیکه دیگران با ایمنی جسمی بالاتر باقی میمانند؛ این همان چیزی است که تحت عنوان ایمنی گلهای شناخته میشود. نمادهای امپریالیسم اینگونه میاندیشند. با درک کنه این عقلانیت، روشن است که ندای اخلاقی و تأکید بر مقولات حقوق بشری فایده چندانی برای تغییر رویه کنونی نخواهد داشت؛ چرا که گوش شنوایی برای این ندا وجود ندارد و تنها معیار حقیقی، ارزش مادی انسانهاست. از این رو، پاسخ ایران به اعلام آمادگی آمریکا برای کمکهای انسانی بهمنظور مقابله با ویروس کرونا، پاسخ صحیحی بود چرا که پایبندی دولت ایران به غرور و حقوق مردمش برای لغو تحریمهای فلجکننده را به نمایش کشید. ایران برای مقابله با این بحران کمک نخواسته یا گدایی نکرده، بلکه صرفا خواستار آزادی داراییها خود شده است، داراییهایی که توسط آمریکا، با نقض آشکار قوانین بینالمللی مورد مصادره قرار گرفته است. در واقع آمریکا ایران را بر سر عدمالتزام به تعهدات و خروج خود از توافق هستهای مجازات میکند!
سیاست محاصره اقتصادی که از سوی آمریکا علیه برخی کشورها، نظیر ایران، کرهشمالی، سوریه یا ونزوئلا اجرا میشود نوعی مجازات جمعی است که براساس قوانین بینالمللی به صراحت نامشروع شناخته میشود، چرا که نتایج این محاصره متوجه شهروندان است؛ همان شهروندانی که براساس ماده4 چهارمین توافقنامه ژنو، حمایت از آنها در جنگ یا صلح، وظیفه قانونی تمام دولتهاست. سیاست محاصره اقتصادی در حقیقت ابزاری برای آمریکاست تا با استفاده از آن، دولتهای مورد هدف را ناچار به تسلیم در برابر شروط امپریالیستی خود کند؛ اگرچه چنین سیاستی هرگز در گذشته موفق نبوده است.
اصرار به تسلیم دولتها، شکنجه شهروندان و محروم ساختن آنان از سادهترین امکانات دارویی یا غذایی است؛ این واقعیت یادآور محاصرهای است که طی مدت زمان طولانی بر مردم عراق تحمیل شد. علاوه بر اینها، سیاست محاصره اقتصادی مطابق میثاقنامه رم (که دادگاه جنایات بینالمللی براساس آن شکل گرفت) نوعی از انواع جنایت علیه بشریت است. ماده7 این میثاق، اقداماتی که جنایت علیه انسانیت به شمار میروند را بر شمرده و در بند H میآورد: هرگونه فشار و آزار رسانی به مجموعه مشخصی از انسانها، به دلایل سیاسی یا غیرسیاسی، از لحاظ قانون بینالمللی مجاز نیست. در واقع قوانین بینالمللی، هرگونه اقدامی را که منجر به آزار رسانی به شهروندان، به هر شکل ممکنی شود نامشروع میداند. میثاق رم، بهطور مبسوطی مصادیق جنایت علیه بشریت را مورد بررسی قرار داده است و بدون شک این مصادیق، شامل محاصره اقتصادی، آنطور که آمریکا علیه ایران و برخی دیگر از کشورها تحمیل کرده میشود؛ محاصرهای که هدف از آن، فشار بر شهروندان است تا آنان را علیه دولت و سیاستهای کشورشان تحریک کند.
رنج ایران از بیماری فراگیر کرونا واقعی و خطرناک است و این مسئله، آزادی اموال مصادره شده این کشور را به امری ضروری تبدیل میکند تا به این ترتیب قادر باشد تجهیزات پزشکی مورد نیاز را تهیه کرده و بیمارستانهای خود را مجهز کند. محرومیت ایران از دسترسی به اموالش و طبیعتا ناتوانی این کشور از مقابله با کرونا، نهتنها به رنج عمیق شهروندان، بلکه به جنایت علیه بشریت منجر خواهد شد. شایان ذکر است که براساس اعتقادات اهل سنت، خلیفه راشد، عمر بنالخطاب، در رخدادی با معانی نمادین عمیقی در موقعیت مشابهی قرار داشته است؛ مردی در یک روز بسیار گرم، درب خانه مسلمانی را زده و از آنها طلب آب کرده بود، اما اهل خانه آب را دریغ کردند و آن مرد از شدت گرما و تشنگی درگذشت. عمر بنالخطاب بعد از اطلاع از ماوقع، اهل خانه را مأمور به پرداخت دیه متوفی کرد چرا که این حادثه را قتل غیرعمد(معادل جنایت علیه بشریت در منطق بینالملل) به شمار آورده بود. تمام آنچه از مصادیق قوانین بینالمللی درباره ایران گفته شد درباره غزه نیز صادق است، بلکه مصداق بیشتری دارد! چرا که ایران با وجود تحریمها همچنان منابعی برای معیشت شهروندانش در اختیار داشته و از سوی دیگر، با همسایگان خود در ارتباط است، اما غزه همانطور که به درستی توصیف شده، بزرگترین زندان با هوای آزاد به شمار میرود که 2میلیون زندانی را در خود جای داده است. غزه همچنان از محاصرهای که 13سال به طول انجامیده رنج میبرد و نتایج 3موج آدمسوزی دستهجمعی (هولوکاست) را زندگی میکند! با تمام اینها، نوار غزه همچنان مقابل اشغالگری اسرائیل ایستادگی کرده و حاضر به تسلیم نیست.
حمایت از شهروندان موجود در نوار غزه وظیفه دولت اسرائیل است، اما این رژیم زیر بار مسئولیتش نمیرود، آن هم درحالیکه طی سالهای گذشته حتی میزان سرانه غذای هر انسان ساکن در غزه را تعیین کرده است، بهگونهای که مردم غزه همواره در مرز سوءتغذیه قرار داشته باشند. ویروس کرونا برای منطقهای که در مدت زمان طولانی محاصره بوده و تجهیزات پزشکی به میزان کافی در اختیار ندارد ترسناک است. برای فهم بهتر این واقعیت کافی است بدانیم در نوار غزه برای هر هزار مریض، تنها 1.3تخت بیمارستانی وجود دارد. سران تشکیلات خودگردان باید جامعه جهانی را برای حمایت از لغو محاصره غزه بسیج کنند؛ مشابه این موج باید درباره آزادی زندانیان فلسطینی نیز شکل بگیرد؛ پیش از آنکه کرونا وارد زندانهای این دشمن متوحش شود.