مرد جوان به 4بیمار نیازمند زندگی بخشید
«شوهرم دیگر از دست رفته بود؛ اما ما نمیخواستیم اعضای بدنش از بین برود، به همین دلیل همه اعضای بدن او را به بیماران اهدا کردیم.» این حرفهای زن جوانی است که همین چند روز قبل شوهرش دچار مرگ مغزی شد و او و فرزندانش همه تلاششان را انجام دادند که اعضای بدن پدر خانواده به بیماران اهدا شود.
به گزارش همشهری، این مرد 47ساله، علی زمانی نام داشت و همراه همسر و 3فرزندش در کرج زندگی میکرد. آنها زندگی آرامی داشتند. علی کارهای فنی انجام میداد و با تعمیر یخچال ، کولر و آبگرمکن مخارج زندگیاش را فراهم میکرد. او علاقه زیادی به فرزندانش داشت. فرزند بزرگش دختر 23سالهاش بود. پسرش تازه از خدمت سربازی آمده بود و فرزند سومش دختر کوچکترش بود که کلاس هفتم است. او همه فرزندانش را دوست داشت اما انس بیشتری با دختر کوچکش داشت. او خودش دخترش را به مدرسه میبرد و وقتی دختر وارد مدرسه میشد او هم با خیال راحت سر کارش میرفت.
اواخر دیماه بود که او دست در دست دختر کوچکش او را به مدرسه برد و مثل هر روز وقتی دخترش در چارچوب در مدرسه ایستاد و دستش را به نشانه خداحافظی تکان داد با خیال راحت به سر کارش رفت. اما خبر نداشت که این آخرین مرتبهای است که دخترش را میبیند. علی بعد از مدرسه به نانوایی محله رفت و در صف ایستاده بود اما بهطور ناگهانی حالش بد شد و روی زمین افتاد. اهالی محله که از این صحنه شوکه شده بودند فورا از اورژانس درخواست کمک کردند و دقایقی بعد علی به بیمارستان منتقل شد. آنطور که بررسیهای اولیه نشان میداد او سکته مغزی کرده بود. این حادثه تلخ در شرایطی اتفاق افتاد که او سابقه بیماری نداشت و هیچ دارویی هم مصرف نمیکرد و همین موضوع سختی این حادثه را برای خانواده علی دوچندان میکرد.
مرد جوان بیهوش روی تخت بیمارستان افتاده و جدال سختی را بین مرگ و زندگی آغاز کرده بود. از سوی دیگر کادر پزشکی تلاش میکردند او را نجات دهند، اما هر لحظه اوضاع وخیمتر میشد. هر روز همسر و فرزندان علی بالای سر او میرفتند و با چشمانی نگران و اشک بار پیگیر سلامتیاش بودند اما از دست هیچکس کاری ساخته نبود.
این شرایط 48روز طول کشید تا اینکه سرانجام چند روز قبل کادر درمانی بیمارستان، آب پاکی را روی دست خانواده علی ریختند و اعلام کردند او دچار مرگ مغزی شده و دیگر به زندگی برنمیگردد. با وجود اینکه مرد جوان دچار مرگ مغزی شده بود اما اعضای بدنش ازجمله قلب، کلیهها، کبد و نسوج سالم بود و پیوند آنها میتوانست جان بیماران زیادی را نجات دهد. در این شرایط بود که مسئولان واحد فراهم آوری اعضای پیوندی وارد عمل شدند و تلاش کردند خانواده علی را برای اهدای اعضای بدن او مجاب کنند. همسر و فرزندان او همان ابتدا اعلام کردند، حاضرند برای رضای خدا همه اعضای وی را به بیماران نیازمند اهدا کنند؛ اما تصمیم نهایی با پدر علی بود. او یک روز مهلت خواست و وقتی دید نوههایش برای اهدای اعضای بدن پدرشان مصر هستند، او هم راضی شد و برگه رضایتنامه را امضا کرد. به این ترتیب علی از بیمارستانی در کرج به بیمارستان سینای تهران منتقل و اعضای بدنش جداسازی و به بیماران نیازمند اهدا شد.
رحمت نژاد، همسر این مرد به همشهری میگوید: همسرم قلب پاک و مهربانی داشت. او همه امید من و 3 فرزندم بود. برای اینکه روزی حلال سر سفره بیاورد به سختی کار میکرد، اما این حادثه ناگهانی او را از ما گرفت. در بیمارستان وقتی به ما گفتند او دچار مرگ مغزی شده ما گفتیم نمیخواهیم اعضای بدنش زیر خاک بپوسد و با اهدای عضو موافقت کردیم. بهخصوص پسرم که میگفت دوست دارد قلب پدرش زنده بماند. او با پدر بزرگش صحبت کرد و توانست او را برای اهدای عضو راضی کند و حالا از کاری که کردیم راضی هستیم چرا که با اهدای قلب، کلیهها، کبد و نسوج شوهرم به بیماران زیادی کمک شد و دستکم 4بیمار نیازمند از مرگ نجات یافتند. انشاءالله که شوهرم هم از ما راضی باشد.