دعوت به ضیافت فیلم، کتاب، سریال
برای کاستن از ملال و اضطراب خانهنشینی اجباری به سینما و ادبیات پناه ببریم
سعید مروتی_روزنامه نگار
تعطیلات نوروزی اینبار به خاطر کرونا کمی زودتر شروع شده است. تحفه چینی مدتی است همه را خانهنشین کرده؛ جز آنهایی که ناچارند سرکار بروند. نسبی بودن زمان را این روزها بیشتر میتوان حس کرد؛ زمانی که با اضطراب و دلهره آمیخته شده و به سختی میگذرد. در هفتههای پایانی سال98 در حالی به استقبال سال99 میرویم که ناچاریم دید و بازدیدها و سفرهای نوروزی را به فراموشی بسپاریم و در خانههایمان بمانیم که امنتر از هر نقطه دیگری است. پرونده امروز ما پیشنهادهایی است برای این روزها و شبهای طولانی خانهنشینی؛ پیشنهادهایی برای سرگرمشدن با فیلم و کتاب و سریال و کمی فارغشدن از خبرهای اغلب تلخ و نگرانکننده این روزها.
کلاسیکهای ایرانی
دهه60 تغییر گسترده فضای فرهنگی (نسبت به دهههای 40 و 50)، خیلیها را کتابخوان کرده بود. رمان ایرانی در دهه60 خوانندگان بسیار داشت؛ رمانهایی که اغلب به دلیل پرکشش بودن خوانده میشدند و البته واجد ارزشهای ادبی هم بودند. دورانی که «کلیدر» 10 جلدی دولتآبادی مدام تجدیدچاپ میشد (و هنوز هم میشود)، «جای خالی سلوچ» را در خانههای زیادی میشد دید و اسماعیل فصیح نویسنده محبوب ایرانیها بود. دورانی که انتشار رمان «رازهای سرزمین من» یک اتفاق مهم محسوب میشد و ادبیات داستانی برخلاف امروز محفلی نبود. روزگاری که رمان خواندن یکی از عادتهای فرهنگی ایرانیان بود. رمانهای پرمخاطب آن سالها، امروز بهراحتی در دسترس هستند و خواندن و بازخوانیشان میتواند جالب توجه باشد؛ رمانهایی که هم تصویر یک دوران را میسازند و هم با انبوه ماجراها و رخدادها خواننده را به دنبالکردن داستان ترغیب میکنند.
تاریخ پهلوی، تخیل براهنی
رمان 2جلدی و پرحجم «رازهای سرزمین من» یکی از جنجالیترین آثار ادبیات داستانی ایران در دهه60 بود؛ رمانی که انتشارش هم واکنش قهرآمیز روزنامه معروف عصر را به همراه داشت و هم انتقادهای تند و تیز روشنفکرانی چون هوشنگ گلشیری را. عدهای به لحاظ اخلاقی رمان را زیرسوال بردند و برخی هم آن را به اطناب و پرگویی متهم کردند. ظاهرا خوانندگان پرشمار در رازهای سرزمین من خیلی با نظر منتقدان این رمان همراه نبودند. رمانی با حجمی نزدیک به 1300 صفحه با انبوهی حادثه و ماجرا که از سال1332 آغاز شده و سال1358 به فرجام میرسد. رازهای سرزمین من تاریخ پهلوی همراه با تخیل براهنی است. رمان شخصیتهای متعددی دارد و ماجرا از قول چند کاراکتر محوری روایت میشود. رازهای سرزمین من باشخصیتهایی چون سرهنگ جزایری، تیمسار شادان، سودابه شادان و ماهی روایت بیپردهای را از فساد عصر پهلوی ارائه میدهد. رمان براهنی مضمونی ضدآمریکایی و ضدپهلوی اثر را با مصالح داستانی پر و پیمانی همراه کرده و نتیجه داستانی شده خوشخوان و پرکشش که در آن واقعیت تاریخی با تخیل داستانی ترکیب شده است.
ماجراهای جلال آریان
اسماعیل فصیح یکی از دستکم گرفته شدهترین داستاننویسان ایرانی است که محافل ادبی و روشنفکرانه، معمولا نادیدهاش میگرفتند؛ در حالی که کمتر نویسنده ایرانیای مثل فصیح دغدغه روایت داستان داشته است. فصیح نویسنده پرکاری بود و در دهههای 60 و 70 بیشتر از هر داستاننویس دیگری آثارش خوانده میشد. از معدود نویسندگانی که به طرح و توطئه و پلات در داستانهایش توجه نشان میداد و همین باعث میشد ایرانیها شیفته حکایتهای جلال آریان شوند. جلال آریان شخصیت محوری اغلب داستانهای فصیح درواقع خود نویسنده است که با علایق و سلایق عموما ثابت درگیر ماجراها میشود. از «دل کور» و «ثریا در اغما» و «زمستان62» گرفته تا «شهباز و جغدان» و «فرار فروهر» فصیح برای خوانندههایش داستان تعریف میکند؛ اتفاقی که شاید بدیهی به نظر برسد، ولی در فضای بیش از حد روشنفکرانه ادبیات داستانی ایران که روایت و قصهگویی معمولا اولویتهای چندم نویسندگان است، این میتواند امتیازی مهم برای یک نویسنده محسوب شود. فصیح در بهترین آثارش داستانگویی درجه یک است که مثل نویسندههای آمریکایی قصه میگوید، قاعده بازی را میکند و در آثاری مثل ثریا در اغما و زمستان62 تصویری دقیق و خواندنی روزگارش را پیش چشم میگذارد.
نگاه زنانه
معمولا وقتی صحبت از نگاه زنانه در ادبیات به میان میآید، یاد فمینیستهای افراطی میافتیم که تعریفکردن داستان برایشان بسیار کمتر از بیان دغدغههای زن- آزادخواهانهشان اهمیت دارد. اما داستانهایی هم هستند که نویسندگانشان برای بیان دغدغههای زنانه از شیوههای ظریفتر استفاده کرده و قواعد داستانگویی را هم فراموش نکردهاند.
«ولگردی با قصد قبلی» نوشته میوریل اسپارک ماجرای فلور تالبوت نویسنده زن جوانی را روایت میکند که برای گذران زندگی به استخدام یک انجمن ادبی درمیآید. فلور با گروهی از اشراف ارتباط مییابد که قرار است برایشان زندگینامه بنویسد. فلور تالبوت از دل این آشنایی با طبقهای که شناختی از آن نداشته میکوشد تا مصالح داستانی برای نوشتن رمان خودش را هم فراهم کند. ولگردی با قصد قبلی مرز میان ادبیات متعالی و آنچه ادبیات جعلی خوانده میشود را با روایت شیوه زیست نوکیسهها و ثروتمندانی که به همه چیز، از جمله ادبیات نگاه ابزاری دارند و آرمانهای نویسنده جوانی که دغدغهاش آفرینش داستان است را به نمایش میگذارد. جدای از اینها ولگردی با قصد قبلی داستانی است که خواننده را با فضایی تازه آشنا میکند و از عناصر داستانی با دقت و مهارت در آن بهره گرفته شده است.
ترجمه امیرحسین خورشیدفر و بهار احمدیفرد از این رمان284 صفحهای روان و قابل قبول است.
آشنایی با دیکتاتورها
خواندن پاورقیهای تاریخی یکی از سرگرمیها و عادتهای قدیمی ما ایرانیها بوده که البته چندسالی است کمرنگتر از گذشته شده. روزگاری کتابهای مرحوم ذبیحالله منصوری را ملت مثل برگ زر میخریدند و اساسا تصور عدهای از کتاب تاریخی همان چیزهایی بود که منصوری در مثلا «خداوند الموت»، «خواجه تاجدار» و یا «منم تیمور جهانگشا» نوشته بود. توهمی از واقعیت تاریخی در قالب روایتهایی که پرکشش و جذاب بودند به دلیل پاورقی بودن، کاری با خواننده میکردند که اصطلاحا نتواند کتاب را قبل از تمامشدن زمین بگذارد.
کتابهای سرخ
حالا اما زمانه عوضشده و تعداد کسانی که بتوانند مثلا «غرش طوفان» ذبیحالله منصوری را تاب بیاورند، زیاد نیستند. البته دوره خواندن کتابهای تاریخی که قالب داستانی هم داشته باشند سر نیامده. بیش از 2دهه است بیژن اشتری، مترجم و سینمایینویس پای ترجمه زندگینامه دیکتاتورهایی نشسته که اتفاقا همهشان هم چپ بودهاند. نکته مهم و کلیدی در مورد این سری کتابها، خوشخوان بودنشان است؛ مثلا کتاب 2 جلدیای که اشتری درباره استالین ترجمه کرده، بهترین کتابی نیست که درباره این دیکتاتور در ایران منتشر شده و میشود از استالین نوشته ادوارد راد زینسکی با ترجمه آبتین گلکار توسط نشر ماهی نیز نام برد که کتاب دقیقتر و اسنادیتری محسوب میشود، ولی به لحاظ جذابیت کار اشتری با هیچ کتاب دیگری قابل قیاس نیست. در 2 جلدی «استالین جوان» (از تولد تا انقلاب اکتبر) و «تزار سرخ» (از غصب قدرت تا مرگ) نوشته سایمن سیبیک مانتیفوری نویسنده انگلیسی، تاریخ با تکنیکهای داستاننویسی روایت میشود. برای آشنایی بهتر با دیکتاتورها این ترجمههای اشتری هم قابل توصیهاند: «مائو»، «چائوشسکو» و بهخصوص کتاب «انورخوجه» که با تسلط و مهارت نوشته و ترجمه شدهاند. حسن این مجموعه زندگینامهها که به کتابهای سرخ شهرت یافتهاند این است که نه خواننده را با حجم اطلاعات تاریخی گیج میکنند و نه تخیل را به جای تاریخ به خورد مخاطب میدهند.