پادتن اجتماعی ویروس کرونا
محمد حسنی؛ عضو هیأتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
کرونا پدیده پیچیدهای است. این پدیده صرفا بهداشتی و مرتبط با سلامتی افراد نیست. قدرت تأثیرگذاری این پدیده آنچنان زیاد است که میتواند نگاه بشریت را به زندگی و هستی تغییر دهد؛ لذا میتوان از ابعاد مختلف به بررسی آن پرداخت. ابعاد جامعه شناختی و روانشناختی و حتی اخلاقی موضوع، بسیار جدی و مهم است و حتی از پروتکلهای درمانی و مراقبتی هم بسی جدیتر است. من در این یادداشت کوتاه قصد دارم از منظر اخلاقی وارد موضوع شوم و برای مقابله با آن یک راهبرد اخلاقی پیشنهاد کنم؛ پیشنهادی که میتواند بعد از مهار کرونا نویدبخش حیات اجتماعی نیکبختانهای باشد. این پیشنهاد نه از آن من است بلکه به سهولت در تجارب و آرای اسلاف و اخلاف قابل ردیابی است. هنر من تنها بازنویسی آن است. همچنین باید عرض کنم که این بحث فراتر از حوزه و دامنه اخلاق حرفهای پزشکی است و لزوماً در آن حوزه معرفتی نمیگنجد.
کرونا در مناسبات اجتماعی (بین فردی) توسعه مییابد؛ جایی که اخلاق نیز در آن جوانه میزند و میروید. بهنظر میرسد باید بیش از آنکه دنبال تولید پادتن کرونا بگردیم تا بدنها را مصونسازیم، بهدنبال پادتن اجتماعی بگردیم تا جامعه مصون از شیوع کرونایی شود زیرا ویروسها موجودات عجیبی هستند و این ظرفیت را دارند که با جهشهای عمدی و غیرعمدی، نسل بشر را در خطر انقراض قرار دهند. به همین دلیل تولید پادتن کرونا و یا داروی درمان آن یک راهکار موقت برای مواجهه با این بلاست؛ ما باید بهدنبال راهبردی باشیم تا نهتنها افراد بلکه جامعه نسبت به اینگونه فجایع مصونیت پیدا کند.
کلید واژه مهم این مسئله در سرایت و شیوع بین فردی است. اگر ویروسها دست بهدست نشوند خطری جوامع را تهدید نمیکند. پس باید روی سرایت و شیوع وسازوکارهای فیزیولوژیک و روانی شیوع تمرکز کنیم که متخصصان بهداشت آن را به موضوع مراقبت فردی فرو میکاهند و راهکارهایی که میدهند مبتنی بر انگیزههای فردی، مراقبت و صیانت از سلامت خود یا حداکثر خانواده است. این اگرچه لازم است اما بیتردید کافی نیست. باید بهدنبال راهی بگردیم که از طریق بهبود مناسبات بین فردی از شیوع جلوگیری کنیم.
تصورما این است که اتکا بر اصول اخلاقی و کنش ورزی اخلاقی مردمان جوامع مهمترین راهبرد مواجهه با اینگونه بلایاست که در کلیدواژه سرایت و شیوع اشتراک دارند. این سخن باید اندکی بسط داده شود تا نقاب ابهام از چهرهاش بر گرفته شود. مراد از مواجهه عمیق اخلاقی، توصیه به عدماحتکار مواد و اقلام بهداشتی مورد نیاز، نیست یا حتی تشکیل سمنها برای کمک به پیران جامعه و تجلیل از فداکاریهای جامعه پزشکی و پرستاران نیز نیست و البته اینها در جای خود بسی ارجمند هستند. مراد من کنش ورزی اخلاقی عمیقتر آحاد جامعه در سطح انگیزههای عالی پایدار شده است که نامش در مباحث فلسفه اخلاق «حساسیت اخلاقی» است.
منظور از حساسیت اخلاقی دغدغه مند بودن وفادار بودن، حسابگری همیشگی و همه جایی و برانگیختگی به جا و به موقع موافق و هماهنگ با اصول اخلاقی است. حساسیت اخلاقی یکی از مولفههای مهم و اساسی سواد اخلاقی است. پس میتوان با افزایش حساسیت اخلاقی مردم یا همان توسعه سواد اخلاقی آحاد جامعه با این مهم مواجه کرد. حال باید دید که حساسیت نسبت به چه اصل اخلاقی میتواند عامل مقابله با چنین خطرات جمعی باشد که خطر آن در شیوع و سرایت نهفته است. در ادبیات کشور ما که سرشار از مضامین بلند اخلاقی است اصلی اساسی در اخلاق به چشم میخورد که میتواند درونمایه این حساسیت اخلاقی باشد و جامعه را به سمت سلامتی و نیک بختی ببرد.این اصل با موضوع سرایت و شیوع ارتباط وثیقی نیز دارد.در اصول اخلاقی ما، مردم آزاری یک ضدارزش است. برخی متفکران بر این باورند که ملاک مهم برای حسن اخلاقی یک فعل آن است که پیامدش به آراز و اذیت دیگری منجر نشود. تا جایی که سعدی توصیه میکند «میازار موری که دانه کش است» یعنی گستره مصداقی این اصل مهم جانوران کوچک هم در بر میگیرد. حساسیت اخلاقی یک کنش گر اخلاقی با درونمایه این اصل اصیل و رکین اخلاقی، در فضای سرایت و شیوع و دست بهدست شدن عامل بیماری چنین معنی میدهد که من نباید عملی را انجام دهم که عامل این بیماری را بگیرم و تا منبع انتقال شوم همچنین عمل من باعث شود عامل این بیماری به فرد دیگری منتقل شود یا کاری کنم که زمینه این انتقال فراهم شود. زیرا این عمل موجبات آزار دیگران را فراهم میسازد. حتی در این مواجهه اخلاقی با چنین پدیدهای دلیل مراقبت از خود صرفاً سلامتی خود نیست که البته این مهم است بلکه دلیل مهمترش از منظر کنش گر اخلاقی با چنین حساسیتی این است که با بیمار شدنم زمینه زحمت و رنج برای دیگران را فراهم میسازم. ظرفیت درمانی محدود جامعه را اشغال میکنم و لذا جایی برای درمان دیگران کم میشود و بابت هزینه هایش جامعه متضرر میشود، جان برخی دیگر درخطر میافتد. البته این کنش گری اخلاقی نیازمند دانش بهداشتی نیز است. زیرا این دانش است که به این کنشگر میفهماند چه اعمالی ظرفیت درگیری با بیماری، سرایت و واگیری را دارد. لازم به توضیح نیست که این حساسیت اخلاقی به نحو اولی شامل سیاستمداران(گذاران) و حاکمان نیز میشود چه اینکه تصمیمات و برنامه باید طبق این اصل آسایش مردم درنظر داشته باشد نه منافع خود.یعنی هیچیک از طرحها و برنامهها و سیاستها نباید به آزار و آسیب مردم منتهی شود. بدیهی است که اگر این جهتگیری اخلاقی سطح حساسیت اخلاقی در بین عوام و خواص هماهنگ شود جامعه روی نیک بختی را خواهد دید. این همان پادتن اجتماعی کروناست. استدلال بدیل شرعی نیر مبتنی بر اصل فقهی « لاضرر و لا ضرار فی الاسلام» مبتنی بر سخن رسول گرامی اسلام(ص) نیز هست که میتواند آحاد دینورزان حقیقی جامعه را به سمت و سوی مواجهه اصیل دینی با این پدیده نیز بکشاند. روشن است که اصل فقهی فوق درونمایه اخلاقی دارد که دین آن را تأیید کرده است نه تاسیس.طبق این اصل هرکسی که با اعمال اجتماعی خود موجب اشاعه این بیماری(آزار دیگران) شود مسئولیت شرعی دارد. اگر آحاد جامعه به چنین درک و حساسیت اخلاقی نایل آیند به سهولت میتوان از گسترش و تبدیل شدن این بیماریها به یک فاجعه ملی یا جهانی جلوگیری کرد. شاید برخی تصور کنند که این سخن سهل و ممتنع است. واقعیت این است که این سخن نه سهل است نه ممتنع. ظرفیتهای اخلاقی انسانها که ما عموماً به زیبایی در این دوران بحران شاهدش هستیم نشان میدهد که این کار ممتنع نیست. اما انجام آن سهل هم نیست. کم نیستند انسانهایی که ظرفیتهای اخلاقیشان دست نخورده و بالقوه باقی مانده است. بسیارند انسانهایی که ظرفیت حساسیت اخلاقی اشان فعلیت یافته است و نشر چنین استدلالی بر جانشان مینشیند و آنها را تبدیل به یک کنشگر اخلاقی میکند. در هر صورت کاری است که نیازمند یک اهتمام مشترک محلی، منطقهای، ملی و شاید جهانی است. شاید ویروسها آثارشان فقط کشندگی نباشد و از این طریق و به نحو سلبی نوید بخش و حیات بخش برای جوامع نیز باشند؛ آن زمان که چنین پدیدههایی موجب تحریک و تعالی ظرفیت حساسیت اخلاقی آحاد جامعه شوند.