شهردار تهران در گفتوگوی اختصاصی با همشهری:
با انسجام، کرونا را ریشهکن می کنیم
حامد فوقانی _ خبرنگار
بعدازظهر دیروز، تعدادی از مسیرهای شمال به جنوب تهران را برای رسیدن به ساختمان مرکزی شهرداری در پیش گرفتیم؛ بزرگراه شهیدمدرس، خیابانهای کریمخان، حافظ و وحدتاسلامی. برخی شهروندان ماسک بهصورت داشتند و گذرهای تند عدهای هم از روزهای پایان سال و فرا رسیدن اندکاندک بهار حکایت میکرد. خیابان بهشت اما خلوتتر از هر روز دیگر بهنظر میرسید. یکی از نیروهای حراستی شورای شهر و شهرداری به محض اینکه ما را دید، گفت: «بسیاری از اعضای شورا حضور ندارند؛ با چه کسی کار دارید و کارتان چیست؟» بعد از اینکه «با شهردار وقت مصاحبه داریم» را پاسخ شنید، به او گفتیم: «جلسه فردای شورا برقراره» که او گفت: «بله. البته اول یکهفته تعطیلی را درنظر داشتند ولی بعدا تصمیم بر این شد جلسات شورا بهخاطر روزهای پایانی سال، برگزار شود.» در راه رسیدن به دفتر کار شهردار، نیروهای خدماتی دیده میشدند که همگی اصول بهداشتی را بهطور کامل رعایت کرده بودند. لحظاتی بعد در اتاق کار شهردار پایتخت، حاضر شده بودیم. پیروز حناچی هم به محض ورود، هنوز مصاحبه شروع نشده و هنگام احوالپرسی، به نوعی پاسخ همه سؤالاتمان را داد؛ «بحران کروناویروس ترس ندارد. با انسجام، رعایت بهداشت و همراهی مردم، موضوع حل میشود.» به هرترتیب با او وارد گفتوگو شدیم تا بپرسیم چه اقداماتی برای کنترل کرونا صورت گرفته و شهرداری تهران چه برنامههایی را در دستور کار دارد. گفتوگوی اختصاصی همشهری با حناچی را در ادامه میخوانید.
از اواخر هفته پیش که موضوع کرونا با خبر ابتلای چند نفر به این ویروس در کشور ما جدیتر مطرح شد، انتظارات هم از دستگاههای اجرایی برای مدیریت بحران شکلگرفته نیز افزایش یافت. شهرداری بهعنوان یکی از مهمترین دستگاههای خدماتی چه برنامههایی را در دستور کار دارد؟
شهرداری بهعنوان دستگاهی محسوب میشود که مراودات انسانی بسیار زیادی در هر روز دارد. این در حالی است که روزانه بیش از 2میلیون نفر در سطح شهر تهران تردد میکنند. به همینخاطر باید تمهیداتی برای کنترل موضوع کروناویروس اندیشیده میشد. توصیههای وزارت بهداشت هم حاکی از آن بود که ویروس کرونا ماندگاری زیادی روی سطوح شیشهای و فلزی دارد. بر این اساس به همکارانمان در شرکت واحد و مترو توصیه کردیم، آخر شبها دستگاههای نقلیه موجود ضدعفونی شوند. این کار از چهارشنبهشب هفته گذشته آغاز شده و بهصورت مرتب انجام میشود. در این بین، متأسفانه همکارمان، شهردار منطقه13 نیز به کرونا مبتلا شده که از 4آزمایش، 3آزمایش ایشان (تا ساعت 4عصر) مثبت اعلام شده است. البته نکته اینجاست که ایشان از لحاظ سنی و داشتن قند خون بالا، احتمال ابتلایشان به بیماری مرتبط افزایش یافته بود. برای این منظور تمهیدات ویژهای برای منطقه13 نیز لحاظ کردهایم.
آن چیزی را که بنده فکر میکنم باطل و سحر این قضیه بهحساب میآید، آموزش است. مردم به جای آنکه بترسند، باید نسبت به موضوع اطلاع کافی پیدا کنند. امروز (شنبه) در رسانهها دیدم وزیر بهداشت سنگاپور در مجلسشان صحبت میکرد و میگفت: «علاوه بر ضدعفونی و شستوشوی دستها باید یکنکته را رعایت کنیم؛ دستمان را بهصورتمان نزنیم.» ما هم باید شرایط بهداشتی لازم مثل دستندادن، روبوسینکردن، در جمعهای زیاد حاضر نشدن و... را مدنظر قرار دهیم. در فضاهایی که مربوط به شهرداری است نیز، شرایط تحت کنترل قرار دارد؛ هرچند که وظیفه اصلی ما نیست ولی وظیفه اجتماعی همهمان محسوب میشود. من مطمئنم که با همدلی و همکاری و آموزش میتوانیم موضوع را حل کنیم.
در اخبار آمده بود که شهرداری ماسکهای رایگان در اختیار شهروندان میگذارد. آیا چنین خبری صحت دارد؟
این کار امکانپذیر نیست و نمیتوان آنرا عملی کرد. با این حال، تلاش میکنیم ماسکهای موجود عمدتا در مغازههای ایستگاههای مترو و اطراف ایستگاههای اتوبوس بهراحتی و با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد. هرچند گفته میشود که این ویروس آنقدر هار است که ماسکهای معمولی جلودارش نیست.
به اهمیت آموزش اشاره کردید. شهرداری چگونه میخواهد پیغامهای لازم را به مردم انتقال دهد؟
از طریق تابلوهای تبلیغاتی شهرداری اطلاعرسانی و توصیهها صورت میگیرد؛ درست مثل شرایط خاصی که پیشتر هم داشتهایم. بهطور نمونه، با شهادت حاجقاسم سلیمانی تمامی تابلوهای شهر در اختیار این قضیه قرار گرفت. یا پس از آن، در حادثه هواپیمای اوکراینی، بخشی از تابلوها به این موضوع اختصاص یافت. برای کرونا هم به جهت اهمیت، چنین اقدامی انجام میشود.
در تهران مراکز مهمی مثل گرمخانهها را داریم که کنترل ویروس کرونا در آنها قابل توجه است. برای چنین مراکزی چه تمهیداتی دارید؟
از روزهای اول هشدار کرونا، توصیههای جدی درباره گرمخانهها و سامانسراها صورت گرفت؛ هم از نظر ضدعفونی و هم آموزش برای آمادگی.
آقای دکتر حناچی، جنگ تحمیلی یک نمونه بارز از بالا بودن میزان تابآوری مردم ایران است. با وجود این، از ابتدای سالجاری، حوادث تلخی در کشور رخ داد که باعث شده تا حدی تاب خیلیها پایین بیاید و علاوه بر مکدر شدن احوالاتشان، یک حس ناامیدی پیدا کنند. آخرین مسئله هم که کرونا بوده. بهنظر شما جامعه ایرانی و بهویژه جامعه شهر تهران، چقدر در برابر حوادث مختلف تابآور است و چه کارهایی باید انجام شود تا جامعه به شرایط عادی بازگردد؟
مقداری از موضوع میزان تابآوری در شرایط فعلی به روحیات خودمان هم ارتباط پیدا میکند. نه اینکه مشکلات نیست؛ مشکلات هست و شرایط هم حادتر از قبل است چراکه ما به یکتحریم جدی ورود پیدا کردهایم. مشابه چنین وضعیتی را در زمان جنگ نداشتیم. شاید فقط حدفاصل روزگار بین نیمه دوم سال66 تا خاتمه جنگ چنین شرایطی را تجربه کرده باشیم. ما ذاتا افرادی هستیم که نیمه خالی لیوان را بیشتر از نیمه پر میبینیم. بهنظر من، فضای مجازی هم به این مسئله دامن زده و کمک کرده است؛ هرچند که پیغامهای مثبتاندیش نیز منتشر میشود. ببینید، دنیا همانطور است که ما میبینیم و فکر میکنیم. این اثبات شده است. اگر شما منفی ببینید و منفی فکر کنید، همهچیز سیاه دیده میشود و برعکس؛ وقتی مثبت میبینیم خیلی از چیزهایی که به ظاهر منفی هستند، سفید خواهند بود. خیلی از مشکلاتی که مردم ما از آنها ناراضی هستند، در همه کشورهای دنیا وجود دارد؛ واقعا هم وجود دارد. البته که برخی از آنها حادتر است. مثل میزان تورم که حادتر است. اما اینطور نیست که تصور کنیم شهروندان کشورهای اروپایی و خیلی از جاهای دیگر مشابه، در بهشت زندگی میکنند. شاید نعمتهایی مانند نفت و منابع خدادادی باعث شده که ما فشار کمتری را نسبت به شهروندانی که کشورشان چنین منابع را ندارند، حس میکنیم.
به زمان جنگ اشاره کردید. در آن برهه زمانی یکدشمن داشتیم و همه کشور برای مقابله با آن دشمن بسیج شدیم. اکنون نیز کسی دشمنی کرده و کیان کشور را نشانه گرفته ولی بهنظر میرسد آن انسجام برای مقابله وجود ندارد. درصورتیکه انسجام، مردم را دلگرم و آرام میکند. اگر در این شرایط ما یکدیگر را متهم کنیم مطمئنا به ناامنی دامن زدهایم. این ارتباط مستقیمی با تابآوری دارد.
گم کردن مسیر باعث میشود جایی را بین خودمان هدف بگیریم که نتیجهاش آزردگی مردم است. نگاه کنید، تمام عزت شهید سلیمانی رعایت آیه سوره فتح «مُحَمَّدٌ رَسولُالله وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» بود. وقتی حاج قاسم به شهادت رسید، ایزدیها، مسیحیها، اهل سنت شمال عراق و شمال شرق ترکیه هم برایش عزاداری کردند. من فکر میکنم اگر این خصیصه را خودمان سرلوحه کارمان قرار دهیم به نتیجه مثبت میرسیم.
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
در مصاحبه دیروز از شهردار پایتخت پرسیدیم:«چندینبار در صحبتهای پیشین خود به این اشاره کردید که برای حل مشکلات موجود، برخیها انگار منتظر سوپرمن هستند. آیا برای حل موضوع کرونا هم، این چنین است و خیلیها بهدنبال حضور یکسوپرمن برای کنترل هستند و خودشان را دخیل نمیدانند؟» و او پاسخ داد:
هنوز هم این اعتقاد را دارم. مشکلات بزرگ کشور، درست است که راهبرد صحیح میخواهد ولی برای حل نیاز به همراهی مردم دارد. دستاوردهای جنگ، بهخاطر باور مردم بود. در دورترین نقاط کشور میتوان مزار کسانی را دید که نشان میدهد از آن خاستگاه به جنگ آمدهاند؛ یعنی وقتی کشور در معرض تهدید قرار گرفت، همه تلاش کردند تا بحران را پشتسر بگذاریم. به یکنکته دیگر هم معمولا اشاره میکنم؛ ما ادعا میکنیم کشوری هستیم که بسیار پیشینه تاریخی گستردهای داریم و سهم زیادی در تمدن بشری داشتهایم. اگر بخواهیم از آن عقبه تاریخی استفاده کنیم راه حل بسیاری از مشکلات کنونی را پیدا میکنیم. در پاسخ به اینکه ما دنبال سوپرمن هستیم هم به جملهای در ادبیاتمان اشاره میکنم و میگویم: «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من.» ما مشکلاتمان را خودمان باید حل کنیم. حافظ در شعری میگوید: «آری به اتفاق جهان میتوان گرفت.» پس برای فائق آمدن برای مشکلات نیاز به همدلی است. درست مثل زمانی که محمدعلی شاه قاجار با آن همه جنایت برای زمین زدن مشروطه، در برابر فشار و اداره مردم، تسلیم شد و تهران سقوط کرد. در تاریخ بارها بارها چنین مسئله رخ داده و به اثبات رسیده است.