قضایی
روح‌الله زم، مدیر کانال معاند آمدنیوز در دومین جلسه رسیدگی به اتهامات:
بعد از مکرون سنگین‌ترین تیم حفاظت را داشتم
روح‌الله زم، سرشبکه کانال معاند آمدنیوز در دومین جلسه دادگاه خود اعتراف کرده است که در فرانسه تیم حفاظت سنگینی مأمور حفاظت از او بودند، هر دو‌ماه یک‌بار با وی قرار می‌گذاشتند و به او گفته بودند بعد از امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، سنگین‌ترین تیم حفاظت برای توست.
دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات روح‌الله زم معروف به نیما روز گذشته در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. در این جلسه نماینده حقوقی معاونت حقوقی نهاد ریاست‌جمهوری به‌عنوان یکی از شکات پرونده در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: نهاد ریاست‌جمهوری به سبب انتشار نامه‌ای جعلی به تاریخ ۹اسفند۹۶، در کانال آمدنیوز ناظر بر موافقت ریاست‌جمهوری با حضور بانوان در ورزشگاه آزادی از آقای روح‌الله زم و گردانندگان کانال آمدنیوز شکایت دارد و از دادگاه محترم تقاضا دارد اتهام جعل نامه با سربرگ نهاد ریاست‌جمهوری و انتشار آن در کانال آمدنیوز را پیگیری کند. برخی شاکیان دیگر پرونده زم که در جلسه روز گذشته دادگاه شکایت خود را اعلام کردند عبارت بودند از: نماینده حقوقی وزارت ورزش و جوانان به سبب جعل امضای معاون وزیر وزارتخانه مزبور و انتشار آن در کانال آمدنیوز؛ نماینده حقوقی بانک تجارت به سبب انتشار اسناد محرمانه این بانک در کانال آمدنیوز به تاریخ ۲۸دی۹۵، وکیل حقوقی ابراهیم اسلامی قاضی دادگاه کیفری یک استان به‌علت انتشار اکاذیب، تهمت و افترا و حمید شیرمحمدی از جانبازان مدافع حرم که در جلسه دادگاه گفت روح‌الله زم با نشر اکاذیب و درج اطلاعات خانوادگی من در کانال آمد نیوز و صدای مردم باعث شد تا اراذل و اوباش منطقه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم ماشین من را تخریب کنند.
رئیس دادگاه اعلام کرد: تعداد دیگری از شکات با ارسال لایحه شکایت خود را از متهم پرونده به دادگاه اعلام داشته‌اند که ازجمله آنها می‌توان به کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیرو‌های مسلح، مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، آقای جعفری‌دولت‌آبادی دادستان پیشین تهران، آقای کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه، آقای غلامرضا کاتب نماینده مجلس، آقای حسن یوسفی مطلوب و خانم بهاره صادقی اشاره کرد.
روح‌الله زم سپس با حضور در جایگاه متهم خود را روزنامه‌نگار نامید و در پاسخ به درخواست رئیس دادگاه که از وی خواست درخصوص اتهام افساد فی‌الارض توضیح دهد، گفت: من اتهام افساد فی‌الارض را قبول ندارم.
به گزارش میزان، رئیس دادگاه از متهم پرسید: نحوه خروج خود از کشور را توضیح دهید که متهم پاسخ داد: سال۹۰ به‌همراه پدرم و خانواده قصد سفر حج را داشتیم، اما من به حج نرفتم و عازم مالزی شدم.
قاضی خطاب به متهم گفت: یعنی شما به نیت حج عمره از کشور خارج شدید که زم پاسخ داد: خیر؛ بین سفر من به مالزی و سفر خانواده‌ام به حج دو ، سه روز فاصله بود و تا یک روز بعد از آنکه به مالزی برسم، خانواده‌ام از من خبری نداشتند.
رئیس دادگاه از متهم پرسید: در مالزی مشغول چه اموری بودید؟
زم پاسخ داد: در آنجا مشغول تور لیدری بودم و یک ماشین خریده بودم و امور گردشگری مرتبط با توریست‌های ایرانی را انجام می‌دادم.
قاضی از زم پرسید: تا چه سالی در مالزی بودید؟ زم پاسخ داد: سال۹۱ بود که از مالزی به ترکیه رفتم و 3ماه در آنجا بودم سپس از طریق یکی از دوستانم که در سال۸۸ با او آشنا شده بودم به سفارت فرانسه در ترکیه مراجعه کردم و در آنجا با سفیر فرانسه صحبت کردم. از آنها درخواست ویزا کردم که آنها به من ویزای فرانسه را دادند.
قاضی پرسید: چه سالی وارد فرانسه شدید؟
زم پاسخ داد: تقریبا شهریور۹۱ بود که وارد فرانسه شدم؛ من در مالزی ازدواج کرده بودم لذا با دختر و همسرم به فرانسه رفتیم؛ در سال۹۳ با سحام‌نیوز همکاری کردم؛ سال۹۵ بود که با یک جمعی متشکل از مجید نیک‌نام ساکن آمریکا، بابک اجلالی ساکن آمریکا، شمس ساکن ترکیه و سام محمودی سرابی تصمیم گرفتیم که یک سایت خبری راه بیندازیم. البته صحبت راه‌اندازی این سایت از سال‌های ۹۲ و ۹۳ مطرح بود، اما پول می‌خواست. درنهایت سال۹۵ از سحام بیرون آمدم و آمدنیوز را شروع کردیم.
زم گفت: اواسط سال۹۵، آمدنیوز تاسیس شد و آقای شمس که ترکیه بود 2 بار من را به بهانه راه‌اندازی بخش فارسی زبان شبکه تی آر تی به آنجا دعوت کرد؛ اما بعد از چند ملاقات متوجه شدم که اصلا بحث تلویزیون مطرح نیست و با شمس درگیر شدم و ارتباطم قطع شد.
وی ادامه داد: بسیاری از اطلاعات رسیده به ما دریافتی بود، ظرف 3 سال برخی افراد هم به آمدنیوز وصل شدند و مانند سیاست کاری یک رسانه جمهوری اسلامی فعالیت داشتیم. قبل از دی۹۶ آمدنیوز را رها کردم و تا اواسط۹۷، کنترل آمدنیوز با من نبود و سام محمودی‌سرابی آن را اداره می‌کرد که گرایش کمونیستی داشت. به‌علت برخی اتفاقات در سال۹۷ دوباره آمدنیوز را گرفتم.
قاضی در بخش دیگری از دادگاه گفت: درباره همکاری با سرویس اطلاعاتی فرانسه توضیح دهید؟
متهم گفت: پس از مکالمه روحانی و مکرون از پلیس فرانسه با من تماس گرفتند و گفتند که در خطر ترور هستی و 6 یا 7جلسه طول کشید تا من را بشناسند و حدود 4 یا 5 ماه این رفت‌وآمد‌ها ادامه داشت و ایمیل دادند که گزارش‌ها را درخصوص اخبار خودت ارسال کن. گزارش‌ها را ارسال کردم.
نیما زم افزود: حفاظت نامحسوس گذاشتند تا اینکه آدرس خانه، تلفن، کارت‌های بانکی و مشخصاتم در سایت‌های داخلی منتشر شد. پس از آن آدرس را به پلیس دادم و ۲۴ساعت بعد خانه من را عوض کردند و تیم حفاظت سنگینی قرار دادند و هر 2ماه یک‌بار با من قرار می‌گذاشتند. تعیین وضعیت حفاظت می‌کردند و به من گفتند که بعد از مکرون سنگین‌ترین تیم حفاظت برای توست. درباره شرایط ایران با من مشورت می‌کردند و درخصوص تحلیل وضعیت صحبت می‌کردیم.
رئیس دادگاه گفت: درباره همکاری با دولت متخاصم آمریکا توضیح بدهید.
متهم زم گفت: آمریکا دولت متخاصم نیست.
قاضی بیان کرد: به دستور ترامپ سردار عزیز ما را دولت تروریست و متخاصم آمریکا به شهادت رساند مگر در کنگره بودجه علیه نظام تصویب نمی‌کنند؟
متهم زم گفت: اسرائیل متخاصم است، در فرانسه احساس خطر کردم و با یک نفر که در NSA بود ملاقات کردم و به‌دنبال مهاجرت به آمریکا بودم و قرار ملاقات نیز با او در بارسلون اسپانیا گذاشته بودیم.
قاضی گفت: در جمع‌آوری اطلاعات نظام به‌نفع سایر کشور‌ها و سرویس‌های جاسوسی چه کار‌هایی انجام داده‌ای؟ با محمدحسین رستمی در ترکیه ملاقات نکردی؟
متهم زم گفت: رستمی جزو اسناد محرمانه است؟
رئیس دادگاه بیان کرد: اطلاعات مربوط به حضور نیرو‌های مستشاری ایران در سوریه و اطلاعات خان طومان را از این طریق نمی‌گرفتی تا در اختیار دشمنان این ملت قرار دهید؟
متهم پاسخ داد: از ما اطلاعات سوریه را می‌خواستند و برای نیاز مالی به رستمی پول می‌دادم، رستمی می‌گفت که قبض‌هایش عقب افتاده و به پول نیاز دارد و من هم از او اطلاعات می‌گرفتم.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم زم گفت: آیا می‌دانی در زمانی که برادر ناتنی‌ات بازداشت شده بود پدرت به مقام معظم رهبری نامه نوشت و ایشان دستور آزادی برادرت را صادر کرد؛ مقام معظم رهبری تا این مقدار رأفت به خرج دادند، آنگاه شما بدین شکل پاسخ این رأفت را دادید.
پس از مکالمه روحانی و مکرون از پلیس فرانسه با من تماس گرفتند و گفتند که در خطر ترور هستی و 6 یا 7جلسه طول کشید تا من را بشناسند و حدود 4 یا 5 ماه این رفت‌وآمد‌ها ادامه داشت و ایمیل دادند که گزارش‌ها را درخصوص اخبار خودت ارسال کن. گزارش‌ها را ارسال کردم
در همینه زمینه :
