• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
دو شنبه 28 بهمن 1398
کد مطلب : 95281
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/4x6kJ
+
-

چاپ دلار تقلبی در زیرزمین برای کلاهبرداری از زنان

چاپ دلار تقلبی در زیرزمین برای کلاهبرداری از زنان


شروین معروف به استاد در زیرزمین خانه‌اش اسکناس‌های 100دلاری تقلبی چاپ می‌کرد تا با همدستانش دست به کلاهبرداری بزند. 3همدست او زنان را به دام انداخته و در ازای دریافت طلاهایشان، ‌دلار تقلبی به آنها می‌دادند.
به گزارش همشهری، چند وقت قبل زنی جوان به اداره پلیس رفت و گفت به دام 3مرد شیاد گرفتار شده است. وی در توضیح ماجرا گفت: در خیابانی حوالی غرب تهران منتظر تاکسی بودم که خودروی پژویی بوق زد. من هم به خیال اینکه مسافرکش است سوار ماشین شدم. کمی جلوتر 2مرد دیگر که کنار خیابان ایستاده بودند برای راننده دست تکان دادند و او توقف کرد. یکی از آن‌دو مقصدش را گفت و بعد هردو سوار شدند.
این زن ادامه داد: 2مسافری که در بین راه سوار شدند شروع کردند باهم صحبت کردن. آنطور که متوجه شدم یکی از آنها ترکی استانبولی صحبت می‌کرد و دیگری اما هم فارسی بلد بود و هم ترکی. چون هرازگاهی با راننده صحبت می‌کرد و هرچه راننده می‌گفت برای مرد ترک زبان ترجمه می‌کرد. بعد رو کرد به من و گفت این مرد تاجر ترک و یکی از ثروتمندان استانبول است. او مدعی بود که مرد تاجر چند ساعت بعد پرواز دارد و باید به فرودگاه برود اما از طرح طلاهای من خوشش آمده است و می‌خواهد آنها را برای همسرش بخرد.
شاکی گفت: فردی که مدعی بود مترجم تاجر ترک است گفت این مرد حاضر است طلاها را با قیمت بالاتری از بازار بخرد و به جای آن دلار بدهد. از من پرسید ارزش طلاهایت چقدر است که من گفتم حدود 50میلیون تومان. مترجم همزمان برای تاجر ترک حرف‌های مرا ترجمه می‌کرد که او گفت حاضر است 5هزار دلار به من بدهد و طلاها را بخرد. پیشنهادش وسوسه‌انگیز بود و وقتی حساب و کتاب کردم دیدم کلی سود می‌کنم. این شد که پیشنهاد آنها را پذیرفتم و طلاهایم که شامل انگشتر، دستبند و گردنبند بود را به آنها دادم و جای آن دلار گرفتم. البته در این میان راننده هم مرا ترغیب می‌کرد که پیشنهادشان را بپذیرم. من در آن لحظه نمی‌دانستم که آنها با یکدیگر همدست هستند. اما وقتی پیاده شدم و چند ساعت به صرافی رفتم تا دلارها را بفروشم دنیا روی سرم خراب شد. مرد صراف می‌گفت همه دلارها تقلبی است و وقتی ماجرا را برایش تعریف کردم گفت سرت را کلاه گذاشته‌اند و طلاهایت را در ازای دلار تقلبی سرقت کرده‌اند.

کلاهبرداری‌های سریالی 
با این شکایت، پرونده‌ای تشکیل شد و گروهی از مأموران اداره آگاهی تهران با دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تهران تحقیقات خود را آغاز کردند. همچنان که بررسی‌ها ادامه داشت مأموران با دومین شکایت مشابه مواجه شدند. این‌بار هم زنی جوان به دام این 3شیاد گرفتار شده بود. شگرد این سرقت نیز مانند همان سرقت نخست بود. دومین زن هم با عنوان مسافر سوار بر خودروی شیادان شده و آنها طلاهای این زن را در ازای مشتی دلار تقلبی، ‌گرفته و او را فریب داده بودند.

سرنخ
ماموران خود را در برابر یک باند سازمان‌یافته می‌دیدند که به‌صورت سریالی طعمه‌های خود را به دام می‌انداختند. کارآگاهان در نخستین گام با کمک شاکیان به ترسیم چهره متهمان پرداختند و در گام بعدی به خیابان و مسیرهایی که متهمان از آنجا عبور کرده بودند رفتند تا دوربین‌های مداربسته را بررسی کنند. تلاش کارآگاهان نتیجه داد و آنها موفق شدند پلاک خودروی پژو را شناسایی کنند. از سوی دیگر بررسی آلبوم مجرمان سابقه‌دار نشان می‌داد که آنها سابقه‌دار هستند. با این سرنخ راننده خودرو بازداشت شد و در بازجویی‌ها چاره‌ای جز اقرار به کلاهبرداری و سرقت طلای طعمه‌هایشان ندید.

آموزش‌های استاد
متهم دستگیرشده سابقه‌دار است. او پیش از این نیز به جرم سرقت و خفت‌گیری در پوشش مسافرکشی بازداشت شده و به زندان رفته و به تازگی از زندان آزاد شده است. وی به قاضی جنایی گفت: چند وقت پیش از زندان آزاد شدم اما به رد مال محکوم شده و باید پول شاکیان را جور می‌کردم. از صبح تا شب به‌دنبال کار مناسبی گشتم اما به یک سابقه‌دار کار نمی‌دادند. یکی از روزها که خسته و ناامید بودم به قهوه‌خانه محله قدیمی‌مان رفتم و در آنجا شروین یکی از بچه‌محل‌های قدیمی‌ام را دیدم. برای او تعریف کردم که شرایط خوبی ندارم و شروین پیشنهاد یک کار با درآمد خوب داد. وی ادامه داد: فردای آن روز پیش شروین رفتم و او به همراه 2نفر سر قرار آمد. برای ما تعریف کرد که کار به چه صورت است و اطمینان داد که گیرنمی‌افتیم. با اینکه تازه از زندان آزاد شده بودم اما به‌خاطر پول پذیرفتم که با این باند فعالیت کنم. وی گفت: دستمزدم هم به این صورت بود که از هر سرقت 20درصد سهم من بود. یعنی اگر 20میلیون تومان قیمت طلا می‌شد 2میلیون تومان برای من بود. متهم درخصوص دلارهای تقلبی گفت: آنطور که من متوجه شدم شروین که همه ما به او استاد می‌گفتیم اسکناس دلارها را در زیرزمین خانه‌اش چاپ می‌کرد. دستگاه‌های لازم برای این کار را هم داشت اما به ما نگفته بود محل زندگی‌اش کجاست. معمولا با ما یا در قهوه‌خانه قرار می‌گذاشت یا در خیابان. از سوی دیگر به ما آموزش داد که چطور نقش بازی کنیم و زنان را فریب دهیم. باید جوری نقش بازی می‌کردیم که زنان به راحتی به ما اعتماد می‌کردند. حتی یکی از اعضای باند هم شروع کرد به خواندن زبان ترکی. البته آنطور که شنیدم مدتی در استانبول بود و به زبان ترکی تسلط داشت با این حال هرچه شروین می‌گفت را اجرا می‌کرد. ما دیگر او را استاد صدا می‌زدیم و پس از هر سرقت با استاد قرار می‌گذاشتیم تا طلاها را تحویلش بدهیم. او اما سهم ما را پول می‌داد و نمی‌دانم طلاها را چطورمی فروخت. متهم در ادامه گفت: در این مدت زنان زیادی را تحت عنوان مسافر سوار کرده و نمایش را شروع می‌کردیم اما فقط 2نفر از آنها فریب خوردند و حاضر شدند طلاهایشان را با دلار معاوضه کنند. مابقی با وجود اینکه ما اصرار می‌کردیم تا اعتمادشان را جلب کنیم، قبول نمی‌کردند و در مقصد پیاده می‌شدند. ما هم می‌رفتیم سراغ طعمه بعدی تا ببینیم تیرمان به هدف می‌خورد یا نه.
این متهم پس از اقرار به نقشه مجرمانه با قرار قانونی بازداشت شد وتحقیقات از وی برای شناسایی جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد. از سوی دیگر مشخص شد که شروین معروف به استاد یک خلافکار سابقه‌دار است. او پیش از به اتهام جرایم مختلف به زندان رفته است که تلاش برای شناسایی مخفیگاهش و دستگیری او و همدستانش ادامه دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید