راز ناپدیدشدن آقای مدیر

با شکایت تازه از مردی که خواستگار دخترش را به قتل رسانده است، او در برابر اتهام به قتل مردی دیگر نیز قرار گرفت. این احتمال وجود دارد که متهم علاوه بر خواستگار دخترش، مدیرعامل یک شرکت خصوصی را نیز به قتل رسانده است.
به گزارش همشهری، تحقیقات در این پرونده از خرداد‌ماه امسال آغاز شد. در آن زمان خانواده مردی 40ساله به نام علی به اداره پلیس رفتند تا گزارش ناپدید شدن او را اعلام کنند. مرد ناپدید شده کارمند یک شرکت خصوصی بود که صبح چهارم خرداد‌ماه از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود.
کارآگاهان تحقیقات خود را شروع کردند و دریافتند که مرد ناپدید شده آخرین بار با فردی به نام صابر تماس گرفته و با او قرار ملاقات داشته است. صابر، پدر دختری بود که علی(مرد ناپدید شده) مدتی قبل به خواستگاری او رفته بود. بررسی‌ها حکایت از این داشت که علی در جریان این خواستگاری با جواب منفی روبه‌رو شده اما با این حال اصرار بر ازدواج داشته و به تماس‌هایش با دختر موردعلاقه‌اش ادامه می‌داد. همین موضوع فرضیه جنایت از سوی پدر دختر را قوت بخشید.
به این ترتیب قاضی مصطفی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دستور بازداشت این مرد را صادر کرد. او شهریور‌ماه امسال بازداشت شد و با وجود اینکه اصرار داشت بیگناه است در برابر شواهد موجود قتل را گردن گرفت.
متهم که مردی 55ساله و کارمند یکی از ارگان‌های دولتی است در بازجویی‌ها گفت: مقتول خواستگار دخترم بود و ما به او جواب منفی داده بودیم، اما دست‌بردار نبود.
وی ادامه داد: دخترم یک سال پیش با مقتول آشنا شد. او برای شرکت در یک سمینار رفته بود که در آنجا مقتول را دیده بود و باهم آشنا شده بودند. دخترم کارمند یک شرکت خصوصی است و به‌خاطر کارش به سمینار رفته بود. مقتول هم کارمند شرکتی دیگر بود که آن روز در سمینار حضور داشت. او مدتی پس از آشنایی از دخترم خواستگاری کرد. کمی بعد دخترم موضوع آشنایی با مقتول را برایم تعریف کرد و قرار خواستگاری تعیین شد. اما شب خواستگاری مقتول تنها آمد و مدعی شد پدر و مادرش در شهرستان هستند. می‌گفت قرار است به‌زودی خانه 3میلیاردی بخرد و پس از آن پدر و مادرش در مراسم عقدکنان حاضر خواهند شد. اصرار داشت تا رضایت بدهم باهم نامزد شوند، اما من مخالفت کردم و گفتم باید خانواده‌اش بیایند تا ما آنها را ببینیم. در این میان علی از دخترم به بهانه خرید خانه 3میلیاردی مقداری پول هم گرفته بود. 
من که به او مشکوک بودم به تحقیق درباره وی پرداختم و متوجه شدم مقتول 2زن دارد که آنها به دادگاه رفته و درخواست طلاق، ‌دریافت مهریه و نفقه کرده‌اند. حتی شنیدم بچه هم دارد. وقتی پی به این راز بردم پیش دخترم رفتم و از او خواستم بی‌خیال این ازدواج شود او هم پذیرفت اما مقتول دست‌بردار نبود. وی گفت: یک روز قبل از حادثه مقتول به من زنگ زد. سراغ دخترم را گرفت و من گفتم دیگر نمی‌خواهد جواب زنگ‌هایت را بدهد، جواب ما منفی است و محترمانه از او خواستم دیگر مزاحم دخترم نشود. اما او دست‌بردار نبود، می‌گفت باید از زبان دخترم بشنود که جوابش منفی است.
فکر می‌کرد من دروغ می‌گویم. نمی‌خواستم تلفنی به او بگویم که پی به رازش برده‌ایم. به همین دلیل صبح روز حادثه حوالی نارمک با او قرار گذاشتم. با ماشینم به محل قرار رفتم و خواستگار دخترم سوار ماشینم شد. وقتی شنید که رازش را می‌دانیم عصبانی شد، با هم بگومگو کردیم و او با تندی صحبت و به من بی‌احترامی کرد. در یک لحظه به‌شدت عصبی شدم و با مشت ضربه‌ای به سرش زدم. اما ضربه درست به گیجگاه او خورد و از هوش رفت. وقتی متوجه شدم فوت شده جسد را داخل صندوق‌عقب گذاشتم و به سمت استان لرستان حرکت کردم. قرار کاری در آنجا داشتم و باید می‌رفتم. با جسد تا لرستان رانندگی کردم. وقتی به اطراف فرودگاه رسیدم جسد را در بیابان‌های آنجا رها کردم. 3، 4روز هم در لرستان ماندم و کارهایم را انجام دادم.
با اعتراف متهم، ماجرا به پلیس لرستان اعلام و جسد اطراف فرودگاه کشف شد. چون زمان زیادی از جنایت می‌گذشت آزمایش دی ان‌ای از جسد گرفته و مشخص شد که وی خواستگار سمج است. علاوه بر این پزشکی قانونی اعلام کرد مقتول دچار شکستگی و پاهایش با زنجیر بسته شده است.

ردپای یک همدست
درحالی‌که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت مأموران به جزئیات تازه‌ای دست یافتند. آنطور که مشخص بود یکی از دوستان متهم به نام جمال هم در جنایت نقش داشته است. او با دستور بازپرس بازداشت شد و در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه دوستم صابر به سراغم آمد و گفت مردی به نام علی برای دخترش مزاحمت ایجاد می‌کند. او می‌گفت که تصاویر دخترش در گوشی علی است و او تهدید به انتشار تصاویر کرده است. صابر از من خواست همراهش بروم تا مزاحم دخترش را گروگان بگیرد و از او بخواهد عکس‌ها را پاک کند.
وی ادامه داد: آن روز به کمین علی(مقتول) نشستیم و زمانی که رسید او را از پشت سر گرفتیم و با تهدید سوار ماشینش کردیم. پس از آن حرکت کردیم به سمت لرستان. تا لرستان مقتول زنده بود و من صابر و علی را حوالی فرودگاه پیاده کردم. بعد از ساعتی برگشتم و متوجه شدم صابر مزاحم دخترش را به قتل رسانده است.
همین اظهارات کافی بود تا این مرد به اتهام آدم‌ربایی و اخفای ادله جرم بازداشت شود. با این حال تحقیقات از او ادامه دارد تا مشخص شود در ارتکاب جنایت نیز نقش داشته است یا نه.

شکایت تازه 
ماجراهای این پرونده اما به اینجا ختم نشد. چراکه در تازه‌ترین اتفاق، شکایت دیگری از متهم به قتل مطرح شده و او را در برابر اتهام دومین قتل قرار داده است. ماجرا از این قرار است که چند روز قبل وکیل جوانی به دادسرا رفت و به قاضی واحدی گفت: من وکیل مدیرعامل یک شرکت خصوصی به نام سامان هستم که از حدود 2سال پیش به طرز مرموزی ناپدید شده و تا حالا حتی یک نشانی هم از او به‌دست نیاورده‌ایم. نمی‌دانیم او زنده است یا نه اما حدسمان این است که صابر که به اتهام قتل خواستگار دخترش بازداشت شده، سامان را هم به قتل رسانده است. وی ادامه داد: سامان مدیر شرکتی در خرم‌آباد است که قاتل در همان شرکت سهام دارد. قاتل برای انجام کار هرازگاهی به خرم‌آباد می‌آمد و پیش از ناپدید شدن سامان مدام با او بر سر مسائل شرکت اختلاف و درگیری داشت. آخرین باری که سامان زنده دیده شد، با قاتل قرار داشته و می‌خواستند جلسه‌ای برای حل مشکلاتشان بگذارند. بعد از آن دیگر سامان دیده نشد و حتی خانواده‌اش برای یافتن او به همه بیمارستان‌ها، کلانتری‌ها و پزشکی قانونی سر زدند اما هیچ رد و سرنخی به‌دست نیاوردند.
او گفت: جست‌وجو برای پیدا کردن ردی از مرد گمشده ادامه داشت تا اینکه خانواده وی به تازگی متوجه شدند که صابر به اتهام قتل خواستگار دخترش بازداشت شده و احتمال می‌دهند که او سامان را هم به قتل رسانده است. چراکه در این مدت هیچ ردی از وی به‌دست نیامده است. به همین دلیل موکلانم که خانواده سامان هستند احتمال می‌دهند که صابر در ناپدید شدن سامان دست دارد. با مطرح شدن این شکایت تازه، قاضی جنایی دستور تحقیق در این خصوص را صادر کرده است.