نقشه قتل برادرزن برای تصاحب ارثیه
داماد 2 نفر را استخدام کرد تا با ربودن و قتل برادرزنش میراث پدرهمسرش را تصاحب کند، اما گروگان، خودش را به بیرون از ماشین پرتاب کرد و با لورفتن ماجرا، نقشههای داماد خلافکار نافرجام ماند.
به گزارش همشهری، شامگاه 14بهمنماه 2 نفر درحالیکه سوار بر یک خودروی پراید بودند مقابل خانه مردی به نام علی در مرکز تهران توقف کردند. آنها از ماشین پیاده شدند و زنگ خانه او را زدند. او مقابل در آمد و با 2 مردجوان که خود را مأمور معرفی میکردند روبهرو شد. آنها کارتی به او نشان دادند و یکی از آنها گفت سرهنگ است و دیگری سروان. آنها مدعی شدند که حکم بازداشت او را از سوی دادگاه انقلاب دارند و اتهام وی قاچاق موادمخدر است. مرد میانسال که شوکه شده بود،گفت که اشتباه شده و وی نه سابقهدار است و نه خلافکار. اما دو مردی که میگفتند مأمور هستند به دستان وی دستبند زدند و چشمهایش را با یک چشمبند بستند. حتی اجازه ندادند که او موضوع را به خانوادهاش اطلاع بدهد و او را سوار بر خودرو پراید کردند و راه افتادند.
رهایی
نیمههای همان شب، درحالیکه خانواده علی چند ساعتی از او بیخبر بودند، مأموران گشت پلیس هنگام گشتزنی در خیابان امیرآباد با صحنه عجیبی روبهرو شدند. آنها مرد میانسالی را دیدند که دست و چشمهایش بسته بود. او داخل خودرویی زندانی شده و تقلا میکرد در ماشین را باز کند و در نهایت نیز موفق شد و خودش را به بیرون پرت کرد. 2نفر از سرنشینان خودرو که هنوز متوجه خودروی پلیس نشده بودند فورا از ماشین بیرون پریدند تا مرد چشم و دست بسته را به داخل ماشین برگردانند. اما نفر سوم که پلیس را دیده بود اقدام به فرار کرد. این نشان میداد که ماجرا گروگانگیری است و به همین دلیل مأموران در عملیات ضربتی 2نفر را بازداشت کردند و به تحقیق از مردی که چشمها و دستهایش بسته بود، پرداختند.
هر چند این مرد حال خوشی نداشت و قادر نبود صحبت کند اما همان لحظه مردی که در حال عبور از خیابان بود چشمش به وی افتاد و گفت که او پدرزنش است که از چند ساعت قبل ناپدید شدهاست. در ادامه علی که حالش بهتر شده بود به مأموران گفت: همه این ماجراها زیر سر دامادمان است.
او ادامه داد: مدتی قبل پدرم فوت شد و با مرگ او اموالش را بین خواهر و برادرها تقسیم کردیم. یک واحد آپارتمان مانده بود که بخشی از آن به خواهرم سمیرا میرسید. اما بهخاطر اینکه خرید و فروش مسکن راکد بود، آپارتمان فروش نرفت. من به خواهرم گفتم 150میلیون تومان از حساب خودم به او میدهم و هروقت ملک به فروش رفت پولم را برمیدارم اما آنطور که متوجه شدم شوهر سمیرا یعنی دامادمان راضی نبود. همین باعث شده که برای ربودن و کشتنم آدم اجیر کند.
وی ادامه داد: چند ساعت پیش 2 نفر که خودشان را مأمور معرفی میکردند به مقابل خانهام آمدند و به زور مرا سوار پراید کردند. در بین راه سومین نفر سوار ماشین شد. اگرچه چشمانم بسته بود اما از صدایش متوجه شدم که نفر سوم دامادمان مهدی است. او برگهای مقابلم قرار داد و با تهدید خواست تا پای آن را امضا کنم و اثرانگشت بزنم. ظاهرا داخل برگه نوشته بود که من 2میلیارد تومان به خواهرم بدهکار هستم. آنها تهدید کردند که اگر امضا نکنم نقشهشان را که کشتن من است اجرا میکنند. در این گیرودار قسمتی از چشمبندم کنار رفت و دستگیره در را پیدا کردم. درحالیکه ماشین حرکت میکرد در ماشین را باز کردم و خودم را به بیرون انداختم.
اقرار به آدمربایی
مهدی(شوهرخواهر گروگان) یکی از کسانی بود که بازداشت شده بود. او در تحقیقات گفت: پدر همسرم پولدار بود و املاک زیادی داشت. وقتی فوت شد ارثیه را تقسیم کردند. به همسرم یک آپارتمان رسیده بود. قرار شد علی، برادرزنم آن را بفروشد و سهم همسرم را بدهد. او اما بعد ازمدتی گفت آپارتمان فروش نرفته است و 150میلیون تومان به همسرم داد. درصورتیکه آپارتمان بیش از یک میلیارد میارزید. همین شد که 2 آدمربا اجیر کردم تا از او برگه امضا شده بگیرم. قصدم این بود که اگر تقلا کند دستور قتلش را هم بدهم، اما نقشه هایم ناکام ماند. به 2 آدمربای اجیرشده 50میلیون تومان پول دادم به خیال اینکه آپارتمان میلیاردی را تصاحب میکنم، اما دستگیر شدیم.
با اعتراف این متهم، مأموران پلیس ،متهم سوم را نیز که فراری بود، بازداشت کردند. متهمان با دستور بازپرس عباس بخشوده؛ بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.