بازی برای زندگی
چگونه با کودکان خود بازی کنیم و جستوخیزهای آنان چه نقشی در شکلگیری شخصیت آیندهشان دارد
«هیس... تو خونه ندو طبقه پایینیها صداشون در میآد... بچه تو خواب نداری؟ چقدر بازی آخه؟... چرا وسایلتو این ور و اونور ریختی؟»؛ اینها و دهها دیالوگ دیگر شبیه به این در خانههایی که کودک دارند شنیده میشود؛ کودکانی که بیشتر چیزهایی را که دور و بر خود میبینند برایشان عجیب و تازه است و دوست دارند با شیطنتهایی که خاص سنشان است، پدیدههای اطراف خود را کشف و درک کنند. اما والدین در چنین شرایطی باید چه مهارتهایی در برخورد با بازیطلبی بچهها داشته باشند؟ بچهها با بازیهای خود چه پیامی به بزرگترهایشان میدهند؟ اینها سؤالاتی است که در این گزارش بهدنبال جوابی برای آنها بودهایم.
بگذارید بچهها افکارشان را بازی کنند
برای کودکان فضایی خلق کنید که در آن بتوانند با بازی کردن یا استفاده از خلاقیتهای ذهنی خود به زبان هنر، احساسات و افکارشان را برایتان بازگو کنند. درچنین فضایی آنها میتوانند به شما نشان دهند چه چیز برایشان اهمیت دارد و با این کار میتوانید بفهمید آنها چه نیازهایی دارند که باید برآورده کنید. چنین رویهای به شما سرنخهایی برای شناسایی نیازهای واقعی بچهها میدهد و دستتان را برای اینکه این نیازها را تأمین کنید باز میکند. در چنین فرایندی، پیامهایی از کودکان دریافت میکنید که ممکن است چندان به مذاقتان خوش نیاید اما بدانید که باید این پیامها را بپذیرید و کاری کنید که کودک احساس کند که شما با او همراه هستید.
کنجکاوی بخشی از کودکی است
بچهها عاشق گشتن و یافتن اشیای جدید و تازهاند. آنها دوست دارند کنجکاوانه محیط اطراف خود را جستوجو و با این روش، حس مالکیت پیدا کنند. برای اینکه حس خوشایندی به کودکتان بدهید، گاهی وسیلهای را در اتاقش پنهان کنید و از او بخواهید آن را پیدا کند. حتی میتوانید با کودک همراهی کنید و با استفاده از روشهایی مانند دستزدن یا ایجاد سرو صدا، دور یا نزدیکشدن کودک از شیئی که پنهان کردهاید را به او یادآوری کنید. با استفاده از این روش، 2موضوع را به کودک یاد میدهید؛ اول اینکه خوب گوش کند و دوم اینکه دقت خود را درجستوجو بیشتر کند. لازم نیست برایش توضیح دهید که چه کار میکنید. شاید او علت کار شما را به درستی متوجه نشود. بگذارید او علتها را براساس تجربه و بهصورت ناخودآگاه درک کند. با او به داخل حمام بروید و لگن را پر از آب کنید. وسایل مختلف را داخل آب بیندازید و ببینید کدام روی آب میایستد و کدام ته آب میرود. با او در مورد این وسایل و وضعیتشان صحبت کنید تا متوجه اشیاء و تفاوتهای آنها با هم شود.
اسباببازیها را طبقهبندی کنید
دوستان و اقوام از سر محبت برای بچههای شما انواع عروسک و اسباببازی را هدیه میآورند. برخی از وسایل بازی هدیهداده شده، مناسب سن و گاه جنسیت فرزند شما نیستند و به این دلیل باید آنهایی را که مناسب سن کودک نیستند از دسترس آنها خارج کرد تا در وقت مناسب و هنگامی که سن آنها اجازه داد با آن بازی کنند. از سوی دیگر، بچهها دوست دارند به شکلهای مختلف با اسباببازیهایشان بازی کنند و ممکن است در فرایند طبقهبندی اسباببازیها با فرزندتان دچار مشکل شوید. برای کاهش چالش با او، اسباببازیهای قرمز یک طرف و اسباببازیهای آبی رنگ را در طرف دیگر قرار دهید. سپس، وسایل کوچکتر را روی وسایل بزرگتر قرار دهید. نظر بچهها را در مورد نحوه جدا کردن اسباببازیها بپرسید و کاری کنید که آنها هم در این فرایند با شما مشارکت کنند. در حین جداکردن اسباب بازیها، میتوانید بازی تازهای را طراحی کنید و با کمک فرزند اسباببازیها را در کمد بچینید. با این ترفند ساده، کودک با شما همراهی کرده و خود در طبقهبندی اسباببازیهای خود مشارکت و دردسر شما راکمتر میکند.
با بچهها حرف بزنید
فکر نکنید چون کودکتان به حرف نیامده است پس او چیزی از شما یاد نمیگیرد. باید این را بدانید که کودک با دیدن شما و شنیدن نحوه بیان کلمات یاد میگیرد که جملات را چگونه ادا کند. حرفزدن با کودک، بهترین شیوه تکامل بخشیدن به مهارتهای زبانی اوست. کودکان دوساله با سرعتی فوقالعاده زبان را یاد میگیرند و در آینده با آموختههای دوره کودکی، با شما حرف میزنند. بنابراین، سعی کنید با راهانداختن بازی کلمات، فرصت تقویت مهارتهای زبانی و قوه تخیل کودک را برای او فراهم کنید. یکی از این روشها، طراحی داستانی است که در آن، نام کودک گنجانده شده باشد و هربار که به نامش رسیدید، به او اجازه دهید تا این کلمه را او بگوید. مانند روزی روزگاری دختر کوچولویی بود به نام... این دختر کوچولو که نامش... بود، رفت توی آشپزخانه تا ناهار بخورد. چنین داستانی منجر به افزایش دایره واژگان در ذهن کودک شده و او خود را در قالب داستان میبیند. برای بار دوم قصه را برای کودک بخوانید و وقتی به نام او رسیدید بخواهید که کودکتان نام خود را بگوید. این اقدام، منجر به افزایش خودباوری در کودک و تقویت قدرت بیان کلمات در او میشود.
با کودک به گردش بیرون از خانه بروید
زندگی شهری و فرصت کموالدین برای بودن در کنار بچهها و بردن آنها به بیرون از منزل و تفریح در فضایی خارج آپارتمان، این روزها به چالشی برای خانوادهها و فرزندانشان تبدیل شده است. این درست است که باید کارکنید تا هزینههای زندگی را تأمین کنید اما این نکته را فراموش نکنید که بچهها معمولاً در خانه و در محیط آپارتمان محصورند. باید کاری کنید که آنها بتوانند از تجربهبودن درمحیطهای تازه محروم نشوند. حضور در طبیعت و بهرهگیری از آموزههای طبیعی نیازی است که باید به آن توجه کرد. کودک با حضور درطبیعت با مفهوم آن آشنا شده و فرصت بازی کردن در فضای طبیعی را بدون محدودیتهای مرسوم درخانه بهدست میآورد. حضور او منجربه تغییر روحیه در کودک شده و انرژی ذخیره شده در بدنش را آزاد میکند. حتی بودن در طبیعت به رشد کودک کمک کرده و میتواند تجربه دیدن جانوران دیگر یا حتی یک خاکبازی ساده را که زیرنظرشما انجام میشود به لذتی فراموشنشدنی تبدیل کند.
هدفمند بازی کنید
برخی والدین گمان میکنند که تنها مسئولیت و مأموریت دارند، وسایل مناسب برای بازی بچهها در اختیارشان بگذارند و بعد از آن نیاز نیست بر روند بازی بچهها نظارتی داشته باشند. این نگرش اشتباه است. بازی برای بچهها باید درعین اینکه سبب نشاط آنها میشود، به تقویت خلاقیتها و بهبود مهارتهایی که در آینده به آنها نیاز پیدا میکنند نیز منجر شود. یکی از راههای هدفمندکردن بازی، طرح سؤال و درگیرکردن حواس پنجگانه کودکان هنگام بازیکردن برای پاسخ دادن به سؤال است. برأی شروع این کار، باید لحظاتی از روز را به گفتوگو با کودک اختصاص دهید و خود شروعکننده بازی سؤال باشید. شروع به پرسیدن سؤالهایی کنید که پاسخشان فقط یک جواب نباشند. بپرسید فکر میکنی بهترین جا برای گردش رفتن کجاست؟ فکر میکنی اگر قرار بود خرگوشها لباس داشته باشند لباس آنها چه شکلی بود؟ و سؤالاتی از این دست که سبب تقویت قوه تخیل بچهها میشود. به کودک بیاموزید از قوه تخیل خود استفاده و از ایدهها و عقاید خود برای پاسخ دادن به سؤالات استفاده کند. پس از اینکه پرسشها را با کودک مطرح کردید و او پاسخ داد، پاسخهای کودک را به سمت خلاقشدن سوق دهید.
بازی نیاز به جایزه ندارد
حتماً دیدهاید وقتی کودکی کاری را که والدین او میخواهند انجام میدهد، بلافاصله از سوی پدر یا مادر یا حتی بستگان مورد تشویق قرار میگیرد و هدیهای دریافت میکند. چنین روشهایی میتواند مخرب باشد و بچهها را شرطی کند. به این معنی که کودک انتظار پیدا میکند که درصورت هر اقدام مثبتی مورد قدردانی قرار بگیرد و به او توجه ویژهای شود. در بازیکردن نیز باید به این موضوع توجه کنید. وقتی سؤالی از کودک میپرسید و اوجواب را درست میگوید هرگز نگویید چه جواب خوبی چرا که ممکن است کودک را به این اشتباه بیندازد که همه جوابهای او خوب است و او را از حرکت و پویایی بازدارد. بهتراست به او بگویید طرز فکر جالبی داری یا توضیحاتات قانعکننده بود و جوابهایی از این قبیل که باعث ارتقای سطح فکری او میشود. این را به یاد داشته باشید که با تشویقهای انگیزشی او را به سمت گفتوگوی بیشتر و تفکر خلاقانه هدایت کنید. مثلاً اگر کودک گفت میخواهم در آینده ماشینی از شکلات بسازم، از او بپرسید چه نوع شکلاتی؟! ساده یا فندقی؟! کدام قسمتها را؟ از چه شکلاتی استفاده میکنی؟ و سؤالاتی از این دست که منجر به توضیح بیشتر او شود.
انتخاب بازی را بهعهده کودک بگذارید
شنیدهایم که بعضی والدین میگویند کودک من به نقاشیکردن علاقهای ندارد. شاید کودک علاقهای به رنگآمیزی صفحههای از پیش نقاشی شده و یا نقاشی با مدادرنگی نداشته باشد. اما آیا راههای دیگری را امتحان کردهایم؟ میتوانیم وسایل و ابزارهای مختلفی برای نقاشی خلاق آماده کنیم و در اختیار کودک بگذاریم؛ رنگهای مختلف مانند رنگهای انگشتی، آبرنگ، زغال و پاستلهای ارزانقیمت، فنجانهای کوچک برای مخلوطکردن رنگها، هرگونه ظرف کوچک مانند شیشههای دردار که بتوان مقداری رنگ و قلممو در ابعاد مختلف را در آن قرار داد. حتی میتوانیم از ظرفهای خالیشده خوراکیهای مختلف برای این کار استفاده کنیم. قطعات بزرگ کاغذهای روزنامه و کاهی، کارتنهای مقوایی که میشود به حالت ایستاده آن را استفاده کرد. قلممو، حولههای کهنه و ظرف پلاستیکی مخصوص آب از ابزارهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان قدرت انتخاب نوع بازی را برای کودک بالا برد. این روش، کودک را به وجد میآورد و او را مایل به بازیکردن با وسایلی که در اختیار دارد میکند.