
چالشهای مشابه استارتاپهای ایران و فرانسه
گفتوگو با رکسانا ورزا، رئیس ایستگاه اف بزرگترین مرکز فضای کار استارتاپی جهان

اشکان خسروپور|خبرنگار:
مدتی است که نام استارتاپها در تمام دنیا بهعنوان یکی از موتورهای مولد اقتصاد مطرح شده است. حضور این کسبوکارهای نوپا تاحدی جدی است که عبارت «اقتصاد استارتاپی» بهعنوان شاخهای جدید از منابع درآمد دولتها مطرح میشود و در یکی از مهمترین نشستهای اقتصادی جهان در سال گذشته به یک موضوع بحث جدی تبدیل شد. امانوئل مکرون- رئیسجمهور فرانسه- در اجلاس اقتصادی داوس، از توجه ویژه کشورش به استارتاپها گفته بود و اینکه هر فرانسوی باید مثل یک استارتاپ فکر کند. هرچند اکوسیستم استارتاپ فرانسه در سال گذشته بهطور جدی جان گرفته و برنامههای جدیدی برای پیشرفت آن اجرا شده اما مقایسه شرایط این فضا با آنچه امروز در ایران میگذرد، نشان میدهد که زیستبوم استارتاپی ایران و فرانسه شباهتهای جدی با هم دارند. امانوئل مکرون از زمان تصدی پست وزارت در سازمان «صنعت، امور اقتصاد و دیجیتال» فرانسه، از توجه به «اقتصاد دیجیتال» سخن به میان آورده بود. او حالا با تغییر قوانین داخلی کشور در حوزه روادید، سرمایهگذاری و... نشان داد که اقتصاد استارتاپی را جدی گرفته است. ایستگاه اف (Station F)، بزرگترین مرکز کار و فراهمآوری امکانات برای استارتاپها در جهان که در زمان ریاستجمهوری او افتتاح شد، یکی از نشانههای اصلی توجه به کسبوکارهای نوپا در فرانسه است. رکسانا ورزا، مدیر ایرانی ایستگاهاف است که در برنامهریزی و تبدیل یک ایستگاه قدیمی قطار به مرکز کار استارتاپها شرکت داشته است. او در گفتوگوی اختصاصی با همشهری، از شباهتها و تفاوتهای اکوسیستم استارتاپـی ایران و فرانـسه میگوید و راهی که ایـران هم با طی کردن آن میتـواند اقـتصاد اسـتارتاپی را رشـد بدهـد.
اینطور بهنظر میرسد که امانوئل مکرون، نسبت به رئیسجمهور قبلی، استارتاپها را بیشتر جدی میگیرد. چرا فرانسه تا این حد روی استارتاپها تمرکز کرده که میخواهد یکی از پایههای اصلی کسبوکارهای نوپا در اروپا باشد؟ فرانسه نسبت به بقیه کشورهایی که در این حوزه کار میکنند، بهخصوص آمریکا که سالهاست «سیلیکونولی»اش زبانزد شده، چه مزایایی دارد؟
تا همین چندوقت پیش، شرکتهایی که در حوزه استارتاپها کار میکردند، در آمریکا و انگلیس کارهای ثبت شرکت را انجام میدادند یا در آن کشورها کار اقتصادی میکردند. با آمدن دونالد ترامپ و قوت گرفتن ماجرای برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) شرایط به نفع کشورهای دیگر، ازجمله فرانسه تغییر کرد. هزینههای بالای کار و زندگی در سیلیکونولی، عامل بعدی بود که باعث شد مقصدهای جدیدی پیش روی استارتاپها باز شود. فرانسه یکی از کشورهای استارتاپدوست بود که اعضای اکوسیستم جهانی به آن روی خوش نشان دادند.
همانطور که گفتید، دولت مکرون چشمانداز بلندمدتی نسبت به آینده تجارت و فناوری دارد و همین رویکرد باعث شده شرکتهای تجاری خارجی بسیاری در دوران جدید جذب فرانسه شوند. همزمان برنامههای حمایتی زیادی برای پشتیبانی از شرکتهای داخلی تدارک دیده شده است. یکی از این برنامهها، ارائه بودجه 10میلیارد یورویی توسط بانک BPIFrance برای «نوآوری» است. در کنار اینها، روند صدور روادید فرانسه برای کارآفرینها و سرمایهگذارهای خارجی که میخواهند در فرانسه کار کنند، تسهیل شده است. دولت با آغوش باز به حرف کارشناسان استارتاپی گوش میکند و دنبال طرحی است تا شرکتهای کارآفرین و عمدتا سنتی، خودشان را با فضای استارتاپی جدید وفق بدهند.
استارتاپهای آمریکایی و فضای سیلیکونولی شما را که در جوانی ساکن آمریکا بودید، به حوزه استارتاپ علاقهمند کرد و بعدها در فرانسه هم اکوسیستم این کشور را دیدید. در طول چند سال اخیر که کارتان را در حوزه استارتاپها آغاز کردهاید، چندبار سفرهای حرفهای به ایران داشتهاید؟بهنظرتان چالشهای مهم استارتاپهای ایرانی چیست؟
من به اکوسیستم استارتاپی ایران علاقه زیادی دارم. این اکوسیستم از جنبههای زیادی مرا یاد اکوسیستم استارتاپی فرانسه در چند سال پیش میاندازد. در ایران چند استارتاپ جوان اما بسیار جالب وجود دارد، تعدادی مرکز رشد جذاب و برنامههای شتابدهنده مختلف هم هست. سرمایهگذارهای خصوصی، صندوقهای سرمایهگذاری و رویدادهای استارتاپی نیز بهعنوان بخش مهمی از این زیستبوم در ایران فعال هستند و مشغول کارند. با وجود این مزیت، تفاوتهایی هم هست؛ برای مثال، ایران بهخاطر تحریمها و مشکلات مربوط به آن، با چالشهایی مواجه است که برای فرانسه قابل درک نیست. آخرین باری که به ایران آمده بودم، از برنامههایی که توسط برخی از مراکز رشد استارتاپی تدارک دیده شده بود، شگفتزده شدم. در عین حال، کمبود سرمایهگذار بسیار جدی است. واقعیت این است که سرمایهگذارریسکپذیر چندانی را نتوانستم در طول سفرهایم ملاقات کنم.
جز سطح کلان، درون فضای کاری استارتاپهای ایرانی و فرانسوی، چه تفاوتها و شباهتهایی وجود دارد؟ نوع کار کردن ما و فرانسویها چقدر شبیه هم است؟
نقطه قوت و بخش جذاب استارتاپ ایران، وجود مهندسهای بینظیر و کارشناسان خوبی است که میتوانند برای مشکلات بزرگ، راهحل پیدا کنند. طرز تفکر خاصی در ایران وجود دارد که من عمیقا به آن علاقهمند هستم. ایرانیان ذاتا مسئلهحلکن هستند و این خیلی مهم است. از طرف دیگر، نوع کار کردن در ایران و خارج با هم تفاوتهای جدی دارد. در استارتاپهایی که در دنیا و ازجمله فرانسه دیدهام، بهینه کار کردن و اورژانسی دیدن شرایط خیلی مهم است. افراد در اکوسیستمهای استارتاپی زمان خیلی محدودی دارند و باید از حداقل شانس، بیشترین استفاده را ببرند؛ درنتیجه، زیاد کار میکنند و زمان را تلف نمیکنند. آنها پیش از شروع هرکاری، یکسری جلسههای کوتاه 30دقیقهای - که کوتاهمدت اما پربازده است- برگزار میکنند و اگر نیاز به مذاکره کوتاه یا سؤالوجواب باشد، با ایمیل کارشان را راه میاندازند. نامهنگاریهایشان هم ساده و دور از بوروکراسیهای پیچیده اداری است که سریعتر و دقیقتر جواب میدهد. بهنظرم افراد مشغول بهکار در استارتاپهای ایرانی یا حتی سرمایهگذارهای این حوزه، مشکل «محدودیت زمان»را چندان جدی نمیگیرند.
بهنظرتان چقدر باید از کارشناسان خارجی که در این حوزه سابقه بیشتری دارند و تجربیات آنها در ایران استفاده شود؟
بارها پیش آمده که مرا به کنگرهها و برنامههای مختلف دعوت کردهاند. من از توجهی که دارند ممنون هستم اما به آنها میگویم بهتر است از کسانی در برنامههایتان دعوت کنید که اصلیت ایرانی ندارند. میدانید چرا؟ واقعیت این است که افراد غیرایرانی زیادی در دنیا وجود دارند که میخواهند اکوسیستم استارتاپی ایران را کشف کنند. ما باید هوای چنین افرادی را داشته باشیم و آنها را به سمت اکوسیستم داخلیمان جذب کنیم. من به کسانی که دعوتم میکنند میگویم که خودتان را به ایرانیانی که در خارج ساکن هستند، محدود نکنید. این همه آدم در دنیا هست؛ سراغ آنها هم بروید و بگذارید محدودیتهای ذهنیتان از بین برود؛ دنیای استارتاپی متعلق به همه است.
بگذارید به فرانسه برگردیم؛کشوری که تا همین 4یا 5 سال پیش، در فضای استارتاپی تازهکار بود اما اخیرا ایستگاهاف را راهاندازی کرده که بزرگترین فضای کار و زندگی متمرکز استارتاپها در جهان است. فرانسه چطور از نقطه صفر توانست بهجایگاه فعلیاش برسد؟
همانطور که گفتید، تا همین چند سال پیش، اکوسیستم فرانسوی شباهت زیادی به ایران داشت و تازهکار بود. ما در داخل فرانسه استارتاپهای بزرگی نداشتیم، سرمایهگذاری هم رونق نداشت. قوانین مختلف در حوزه قانون کار، مالیات و... برای کسبوکارهای قدیمی تدوین شده بود اما دست و پای استارتاپها را میبست. با وجود این، دولت به حرفهای استارتاپها گوش داد و فهمید که این کمپانیهای نوآور جدید قرار است سوخت اقتصاد آینده را تأمین کنند و شغلهای آینده را شکل دهند. با این حساب، دولت برنامههایش را به نفع کسبوکارهای جدید تغییر داد، چند سیستم سرمایهگذاری مخصوص استارتاپها راهاندازی کرد، روادید «استعدادهای استارتاپ» را برای شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاران این حوزه بهوجود آورد.
در کنار دولت، شرکتهای این حوزه هم خودشان را تغییر دادند تا با شرایط شرکتهای دیگــر هماهنگتر باشند. این تغییرات باعث شد رقابت جدی و بزرگی در سطح اکوسیستم شکل بگیرد. با گسترش این فضا، استارتاپهای قدیمی که حالا تبدیل به شرکت شدهاند، کسبوکارشان را فروختند و با راه انداختن کمپانیهای تازه و سرمایهگذاریهای مختلف، کسبوکارهای تازهای بنیان گذاشتند. «پایتخت هوشمند» فرانسه با همین روال به کارش ادامه میدهد تا به یکی از مراکز اصلی استارتاپهای دنیا تبدیل شود.
ایرانیان در ایستگاه قطار فرانسوی
«ایستگاه اف» حدود 30برنامه مختلف دارد که ایرانیها مثل تمام ملتهای جهان میتوانند در آن شرکت کنند. ما در حال رایزنی با مقامات فرانسوی هستیم تا روند صدور روادید را برای استارتاپهای منتخب ساده کنیم و امیدواریم که در آینده تیمهای خیلی خوب ایرانی را در کنارمان ببینیم. تازهترین خبر اینکه، قرار است 2 استارتاپ ایرانی در بخش Founders Program ایستگاه اف مشغول بهکار شوند.