سناریوی 2بچه محل برای باج‌گیری از دخترجوان

وقتی عکس خصوصی دختری که در کنار خواستگارسابقش بود به‌دست پسری جوان افتاد، او با همدستی دوستش نقشه کشید تا از دختر جوان اخاذی کنند.
به گزارش همشهری، چهارم آذر‌ماه دختری به نام صبا به دادسرای جنایی تهران، رفت و گفت 2جوان او را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادند. صبا در توضیح ماجرا گفت: چند روز پیش پسری جوان به نام شهرام یک عکس شخصی در تلگرام برایم فرستاد تا از من اخاذی کند. شهرام بچه‌محل قدیمی‌مان بود و عکس هم مربوط به چند سال قبل بود؛ عکس شخصی خودم بود در کنار خواستگار سابقم که رابطه ما سال‌ها قبل بهم خورده بود و دیگر از او خبری نداشتم. نمی‌دانم این عکس چطور به‌دست شهرام، بچه‌محل قدیمی‌ام رسیده بود. وی ادامه داد: شهرام تهدید کرد که اگر ١٠٠ میلیون تومان پول نقد یا معادل آن سکه طلا جور نکنم عکس را در فضای مجازی و میان دوستان و آشنایانم منتشر کرده و آبرویم را می‌برد. واقعا در مخمصه گرفتار شده بودم و دلم نمی‌خواست با آبرویم بازی شود. چاره‌ای نداشتم جز جور کردن این پول تا اینکه شهرام نقشه دیگری برای اخاذی از من کشید. او مدعی شد که یکی از دوستانش به نام وحید هم عکس را دارد و او هم سکه طلا می‌گیرد تا عکس را از گوشی‌اش حذف کند. یک سکه طلا خریدم تا به شهرام و دوستش وحید بدهم. قرار شد علی‌الحساب یک سکه به آنها بدهم تا مابقی را جور کنم. روز حادثه با آنها در خیابانی حوالی جنوب تهران قرار گذاشتم و رفتم. وقتی سوار ماشینشان شدم آنها دقایقی در خیابان‌ها چرخیدند و بعد وارد پارکینگ ساختمانی در جنوب تهران شدند. 2پسر جوان با تهدید قصد داشتند مرا مورد آزار و اذیت قرار دهند اما صدای پای همسایه‌ها را شنیدند و از ترسشان ساختمان را ترک کرده و از پارکینگ خارج شد. گروگانگیران به خیابانی خلوت رفتند و داخل ماشین مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و بعد رهایم کردند.
با این شکایت، مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی احسان زمانی بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران مأمور شدند تا متهمان را به دام اندازند. تلاش آنها به بازداشت شهرام یکی از متهمان منجر شد که او در بازجویی‌ها چاره‌ای جز اقرار به اخاذی و اجرای نقشه شیطانی ندید. او با قرارقانونی بازداشت شد و تحقیقات برای بازداشت همدست فراری وی ادامه دارد.


گفت‌وگو
ماجرای یک عکس قدیمی

متهم، 28ساله است و می‌گوید نقشه اخاذی و آزار و اذیت دختر جوان را دوستش وحید کشیده است؛ آن هم بادیدن یک عکس قدیمی.

عکس قدیمی و خصوصی شاکی در کنار خواستگارسابقش را چطوربه‌دست آوردی؟
خواستگار شاکی به نام فرهاد از بچه‌های محله‌مان بود. آنها سال‌ها قبل با یکدیگر دوست بودند و قرارشان ازدواج بود اما نمی‌دانم چه شد که رابطه‌شان بهم خورد و مدتی بعد دختر جوان از محله ما رفت. بعد از آن یک روز فرهاد خواستگار سابق شاکی پیش من آمد تا در گوشی‌اش برنامه بریزم. اتفاقی چشمم افتاد به عکس او در کنار دختر جوان. شیطنتم گل کرد و بی‌آنکه فرهاد متوجه شود عکس را برای خودم فرستادم و گفتم شاید یک روز این عکس به دردم بخورد.
پس همان روز نقشه اخاذی کشیدی؟
نه واقعا نیتم اخاذی از او نبود. فقط یک شیطنت ساده بود و می‌خواستم عکس‌ها را به وحید دوستم نشان بدهم. او بود که نقشه اخاذی را کشید.
چرا؟
چون وقتی عکس را به وحید نشان دادم و گفتم دختر جوان از بچه‌های پولدار محله‌مان بوده گفت بیا از او اخاذی کنیم با همین عکس. من هم شماره دختر جوان را گیر آوردم و عکس را فرستادم تا 100میلیون تومان پول به جیب بزنیم اما روز حادثه وقتی دختر جوان سوار ماشین ما شد وسوسه‌های شیطان به سراغمان آمد و او را مورد آزار و اذیت قرار دادیم اما فکرش را نمی‌کردیم که او شکایت کند و دستگیر شویم.